امپراطوری اشکانی که امپراتوری پارتها نیز شناخته میشود، یکی از قدرتهای سیاسی و فرهنگی ایرانی در ایران زمین بود که به نام موسس آن بنیان گذاشته شد.
اشکانیان
اشکانیان در قرن 3 پیش از میلاد توسط ارشک رهبر قبیله پرنی پس از فتح ساتراپ پارت در شمال شرقی ایران تاسیس گردید. وی سپس برعلیه سلوکیان قیام کرد. مهرداد یکم (171–138 پ.م) با تصرف مناطق ماد و بین النهرین قلمرو اشکانی را تا حد زیادی گسترش داد.
پیش از آنکه ارشک دودمان اشکانی را بنیانگذاری کند، رئیس قبیله پرنی از قبایل ایرانی آسیای میانه و یکی از چندین قبیله عشایر متحد داها بود. پرنیها برخلاف دیگر ساکنان پارت که به زبان های ایرانی غربی سخن میگفتند، به احتمال زیاد به زبانهای ایرانی شرقی تکلم داشتند. پارتها در ابتدا زیر سلطه هخامنشیان و سپس سلوکیان بودند. پس از فتح منطقه، پرنیها زبان پارتی به عنوان زبان رسمی دربار پذیرفتند و از آن در کنار فارسی میانه، آرامی، یونانی، اکدی، سغدی و دیگر زبانهای مناطق تحت تصرف خود استفاده میکردند. شایان ذکر است که بسیاری از پادشاهان اشکانی ادعای خویشاوندی با هخامنشیان را داشتهاند. این مدعی در سکهها و دیگر مستندات مکتوب که گویای رنج بردن پادشاهان هخامنشی و اشکانی از بیماری ارثی نوروفیبروماتوسیس است، قابل مشاهده است.
فرهنگ حکومت اشکانیان
اگرچه فرهنگ یونانی در دوره هلنی نزد مردم خاور نزدیک مقبولیت قابل توجهی پیدا کرده بود، اما در دوره اشکانیان شاهد احیای فرهنگ ایرانی در مذهب، هنر و حتی پوشاک هستیم. پادشاهان اشکانی با آگاهی از هر دو ریشه هلنی و ایرانی ممالک زیر سلطه خود، پس از آنکه خود را شاهنشاه خواندند، خود را فیلهلنیسم (یونانی دوست) معرفی کردند. واژه فیلهلنی تا دوره سلطنت اردوان سوم بر روی سکهها ضرب میشد. حذف این واژه از روی سکهها از نشانههای احیای فرهنگ ایرانی در دوره اشکانیان است. بلاش یکم اولین پادشاه اشکانی بود که خط اشکانی و زبان پارتی را مورد استفاده قرار داد و به جای استفاده از الفبای یونانی، سکههایی به خط اشکانی ضرب نمود. با این وجود از الفبای یونانی تا پایان دوره اشکانیان بر روی سکهها استفاده میشد.
گرچه امپراتوری اشکانی نیروی نظامی دائمی نداشت، در عین حال توان جذب سریع نیرو برای مقابله با بحرانهای محلی را دارا بود.از سوی دیگر اگرچه کم تعداد اما محافظینی دائمی متشکل از اشراف، رعیا و مزدوران برای شخص شاه وجود داشت
دین و مذهب
امپراتوری اشکانیان از فرهنگ ها، مذاهب و باورهای گوناگونی، بخصوص بطور عمده از آیینهای ایرانی و یونانی تشکیل میشد. گذشته از اقلیت یهودیان و تازه مسیحیان، بیشتر پارتها چند خدا باور بودند. در اغلب موارد خدایان ایرانی و یونانی شبیه به هم یا مخلوطی از هم بودند. بطور مثال اهورا مزدا با زئوس، اهریمن با هادس، آفرودیت و هرا با آناهیتا، آپولو با میترا و شمش با هرمس شبیه به یکدیگرند. گذشته از خدایان و الهههای اصلی، هر شهر و گروه برای خود خدایی انتخاب میکرد. از سوی دیگر مانند حاکمان سلوکی، پادشاهان اشکانی نیز در آثار هنری خود را خدا نشان میدادند. احتمالا این رسم شایعترین رسم مشترک پادشاهان بوده است.
آداب و رسوم اشکانیان سعی در احیا و پیروی از آداب و رسوم اصیل ایرانی میکردند و میکوشیدند تا از تأثیرات فرهنگ یونانی بکاهند. البته فرهنگ یونانی و آداب دیگر ملل نیز علاقهمندانی داشت.
اشراف و بزرگان در دروران اشکانی با اسب عجین بودند و شیرینترین تفریح برای آنها شکار بود. چوگان نیز که در دوره اشکانیان پدید آمد نیز از تفریحات محبوب بود. آنها علاقه بسیاری به جشن و ضیافت داشتند و به همین دلیل موسیقی نیز مورد توجه بود. از زندگی عامه مردم به دلیل کمبود مدارک باستانی اطلاعت زیادی در دست نیست.
ارتش
گرچه امپراتوری اشکانی نیروی نظامی دائمی نداشت، در عین حال توان جذب سریع نیرو برای مقابله با بحرانهای محلی را دارا بود.از سوی دیگر اگرچه کم تعداد اما محافظینی دائمی متشکل از اشراف، رعیا و مزدوران برای شخص شاه وجود داشت.
همچنین پادگانهایی دائمی در دژهای مرزی جهت نگهبانی وجود داشتند که در کتیبههای اشکانی به اهدا درجات نظامی به فرماندهان این دژها اشاره شده است.
علاوه بر این نیروهای نظامی برای اهداف دیپلماتیک نیز استفاده میشدند، بطور مثال زمانی که فرستاده چین در قرن 2 پ.م از امپراتوری اشکانی بازدید میکرد، شیجی مدعیست که 20000¬اسب سوار برای نگهبانی از وی به شرق فرستاده شدند. هرچند احتمالا در رابطه با تعداد این نیروها اغراق شده است.
آداب و رسوم اشکانیان سعی در احیا و پیروی از آداب و رسوم اصیل ایرانی میکردند و میکوشیدند تا از تأثیرات فرهنگ یونانی بکاهند. البته فرهنگ یونانی و آداب دیگر ملل نیز علاقهمندانی داشت
اشکانیان نخست روش جنگی سلوکیان را به کار بستند و پیادهنظام سنگین اسلحه و سوارهنظامی مرتب پدید آوردند ولی به زودی این روش را کنار گذاشته و شیوه ی دیرینه ی خود را به کار بردند. در این شیوه پیادهنظام تنها برای نبرد در بلندیها استفاده میشد و سوارهنظام نیروی اصلی سپاه را تشکیل میداد. سوارهنظام اشکانی به نیزهداران سبکاسلحه و سواران سنگیناسلحه تقسیم میشدند. سواران سبکاسلحه ماهرترین تیراندازان زمان خود بودند.
سواران سنگیناسلحه زرهی داشتند که سرتاپای ایشان را میپوشانید و اسبانشان نیز چنین زرهی داشتند. از آنها برای درهم شکستن صفوف دشمن و از سواران سبکاسلحه برای پشتیبانی و نیراندازی از دور استفاده میشد. شیوه ی مخصوص اشکانیان و به خصوص سواران سبکاسلحه ی ایشان شیوه ی جنگ و گریز بود.ولی ارتش اشکانی دچار ضعف مرکزی بود. سپاه اشکانی از تربیت نظامی و صفوف متشکل، متمرکز و سازمان یافته ترکیب نمییافت. در نبردها سپاه کشور از سربازانی تشکیل میشد که زیر دست آزادگان و فرمانروایان محلی هر کدام از گوشهای از کشور به درگاه شاه میآمدند و بیشتر به فرمانروایان محلی خود وفادار بودند تا به شاه. این جوهر فئودالی و نداشتن نظام فرماندهی متمرکز در نبردهای اشکانیان بارومیان و به خصوص در دورههایی که دچار جنگهای داخلی بودند تأثیر گذار بود.
هنر و معماری
هنر دوره اشکانی را میتوان به سه بخش جغرافیایی-تاریخی: هنر اشکانی، هنر فلات ایران و هنر میانرودان تقسیم نمود.
اولین بخش هنر اشکانی پیدا شده در مهردادکرت، ترکیبی از هنر یونانی و ایرانی در راستای سنتهای هخامنشی و سلوکی است.بخش دوم آن، گویای تاثیر آثار هنری دوره هخامنشی میباشدو بخش سوم بتدریج با گذشتن مرزهای اشکانی از میانرودا شکل گرفته است.
نقوش متداول به جا مانده از دوران اشکانی معمولا شامل تصاویری از شکارهای سلطنتی و اهدای نشان توسط پادشاهان است.استفاده گسترده از این نقوش منجر به استفاده حتی توسط حاکمان محلی شده بود.این نقوش معمولا شامل انواع نقش برجسته، فرسکو و دیوارنگاری میشد.
همچنین از الگوهای هندسی و طرح گیاهان به صورت گچ بری بردر و دیوار نیز استفاده میشده است.
ارسال پاسخ