در زمانی که تلویزیون و کامپیوتر به خانه ها رخنه نکرده بود بجه های ده برای پر کردن اوقات فراقت خود بازی های جالبی انجام می دادند.
یکی از این بازی ها ی محلی روستای اسدآبادکه خیلی هم محبوب بود قام باش قام باش یا همین قایم باشک امروزی ولی باسبک ده ما.
برای این بازی بچه ها به به دو گروه تقسیم می شدند و قرعه کشی می کردنند ببیند کی قایم بشه و کی باید پیدا کنه و بقول خودمان ژالاق می زدنند.
یک نفر هم از هر گروه بعنوان راهنما منصوب می شد.
وقتی مشخص می شد که کدام گروه بای قایم بشوند آن گروه وارد شور می شد و هر کس جایی را که می خواست قایم بشود را به راهنما می گفت.
این بازی معمولا بعد از تاریکی هوا و در شب انجام می شد.
محل اختفا هم دور تا دور ده بود یعنی گاه برای پیدا کردن و یا قایم شدن 3 الی 4 کیلومتری باید می دویدیم.
اما وقت حرکت راهنما همراه گروهی که پیدا کننده بود حرکت می کرد .
راهنما وظیفه داشت که هم به این گروه بفهماند که درست می روند یا نه هم به آن گروه بفهماند که این ها نزدیک هستند یا دور برای این منظور راهنما همراه گروهی که باید پیدا کند راه می افتاد وقتی گروه از مسیر اشتباه می رفت و نمی توانست آنها را پیدا کند فریاد میزد قام باش قام باش منظور این بود که خیالتان راحت که فعلا نمی توانند پیداتون کنند ولی وقتی گروه جوینده نزدیک گروه مخفی میشد راهنما فریاد میزد شیر گیر شیرگیر منظور این بود که مواظب باشید گیر نیفتید.
ارسال پاسخ