انگلستان یكی از كشورهای قلمروی پادشاهی متحده ی بریتانیای كبیر و ایرلند شمالی است و به همراه ولز و اسكاتلند، بخشی از جزیره ی بریتانیای كبیر به شمار میرود.
انگلستان با وجود مساحت كم، پیشینه ی تاریخی مفصلی دارد. در طول هزاران سال، مهاجمان، اشغال كنندگان و مهاجران به این كشور وارد شده اند و مخلوط شگفت انگیزی از مناظر طبیعی، فرهنگها و زبانهای مختلف ساخته اند.
افراد مقيم در كشور انگلستان از استاندارد بالای زندگی، آموزش و سـرگرمی برخوردار می گرد است. استانداردهای تدريس و دستاوردهای دانشجويان از سطح مطلوبی برخوردار است و دانشگاهها و ديگر موسسات آموزش عالی شهرت جهانی دارند. سيستم بهداشت انگلستان، كه با سرمايه عمومی ايجاد شده، می كوشد همگام با بخش خصوصی درحال توسعه مراقبت رايگان به عموم نيازمندان ارائه دهد.
برخی واقعيت ها در نظر اول ممكن است تعجب بيننده را برانگيزد. مراجعه به كتاب های عمومی در انگلستان بيش از رفتن به سينما متداول است و تعداد بيشتری از افراد به جای رفتن به پارك های سرگرمی و كنسرت های پاپ به ديدار از موزه ها می پردازند و با همه ی این موارد نسبت به نوع نگاه حقوقی این کشور در مورد اخذ تابعیت و تولد در این کشور را بررسی میکنیم.
تابعيت عبارت است از تعلق حقوقي، سياسي و معنوي شخص به يك دولت معين. اين رابطه بين دولت و فرد از دو طريق به وجود مي آيد. طريق اول كه «تابعيت اصلي» يا «تابعيت مبدا» نام دارد از ابتداي تولد هر فرد، به وسيله دولت به وي تحميل مي شود و اشخاص مگر در موارد خاص هيچ گونه اختياري در رد يا قبول آن ندارند. ايجاد طريق دوم كه «تابعيت اكتسابي» است، معمولا به واسطه در خواست افراد و قبول دولت اعطا كننده تابعيت منوط به شرايطي است كه آن دولت تعيين مي كند.براي ايجاد تابعيت اصلي دو شيوه در جهان متداول است كه عبارت اند از اصل خون و اصل خاك. اگر تابعيت افراد بر مبناي تابعيت والدين آنان مشخص شود از اصل خون، و اگر بر مبناي محل تولد آنان مشخص شود از اصل خاك استفاده شده است. به تابعيت حاصل شده از اصل خون «تابعيت نسبي» و به تابعيت منتج از اصل خاك «تابعيت ارضي» گفته مي شود که کشور انگلستان بنا بر تابعیت ارضی و طبق سیستم خاک به فرزند متولد شده در این کشور تابعیت میدهد.
هر يك از دو اصل فوق داراي محاسن و معايبي است و دولتها سعي مي كنند كه با اولويت دادن به يكي، معايب آن را با ديگري برطرف سازند. ويژگيهاي اجتماعي هر كشور عامل تعيين كننده براي در اولويت قرار دادن يكي از اين دو اصل است.
اصل خاک بیشتر در کشورهای مهاجرپذیر مورد اقبال واقع شدهاست کشورهایی که به کنوانسیون پیوسته اند.
افرادی که در کشتی، هواپیما یا قلمرو یا در آسمان و در محدودهی هوایی آن کشور متولد شدهاند حق شهروندی و تابعیت میدهند و فرد متولد شده دارای تمام حقوق شهروندی آن کشور میباشد و این حقوق ربطی به ملیت یا شهروندی یا نوع اقامت (قانونی یا غیرقانونی) والدینش ندارد و گذشت زمان بر حقوق شهروندی فرد تاثیر ندارد.
اصل خاک در مقابل اصل خون قرار میگیرد که دیگر شیوهی معمول برای اعطای تابعیت است. بر اساس اصل خون هر کسی که فرزند یکی از اتباع کشوری باشد تابعیت آن کشور را دارا میشود. البته بسیاری از کشورهای دنیا نیز تلفیقی از اصل خاک و اصل خون را در نظام تابعیتی خود گنجاندهاند که انگلستان از این دست کشورهاست.
سیستم خاک عبارت است از طریقه ای که به موجب آن تابعیت را از روی محل تولد شخص معلوم می نمایند، یعنی هر شخصی تابعیت محل تولد خود را دارد، وچون که هر کس ناچار در محلی متولد می شود، آن محل نیز جزء قلمرو دولتی محسوب است، پس چنانچه همه کشورها متفقاً این سیستم را بپذیرند دیگر آپاتریدی پیدا نمی شود و هیچ فردی بدون تابعیت نمی ماند که متاسفانه تمام کشورها این سیستم را اجرا نمیکنند.
مزایای پذیرش سیستم خاک
امکان اعمال قانونی: در واقع ارتباط وانتساب فرد با دولت از طریق خاک است ، هر دولتی تا زمانی که افراد در خاک او هستند می تواند نسبت به آنها اعمال حاکمیت و قدرت نماید، فردی که از قلمرو دولت خارج می شود دیگر دولت نفوذی مستقیماً نسبت به او ندارد. آن که در سرزمینی متولد شد دولت کشور می تواند او را تابع خود بشناسد، و اجرای قوانین را از او در زمان رشد بخواهد تابعیت دادن به اشخاصی که دردیگر سرزمین ها متولد شده اند به اعتبار والدین آنها نمی تواند موُثر باشد.
با توجه به اینکه کشور انگلستان جز کشورهای مهاجر پذیر است و از نظام حقوقی پیروی میکند که به افراد اجازه میدهد که اقامت این کشور رو اخذ کنند. و تولد در این کشور باعث اخذ اقامت در این کشور میشود.
خیلی سایت ها با صراحت نوشتند صرف تولد در انگلتان باعث گرفتن تابعیت نمیشه یعنی اصل خون….ولی مطلب شما صریح نگفته یعنی امکانش هست با اصل خاک بشه از انگلیس تابعیت گرفت؟ البته احتمالا با گرفتن وکیل