کشور ترکیه ، درباره استانبول
استانبول شهری است که نیمی از آن در قاره آسیا و نیمه دیگر آن در قاره اروپا قرار دارد. این شهر محل اتصال دو قاره است. در قلب این شهر تنگه بسفر قرار گرفته که محل تلاقی آبهای دریای سیاه ، دریای مرمره و خلیج شاخ طلایی است.در دوران امپراطوری رومیان ، بیزاسن ها و عثمانی ها استانبول همواره پایتخت کشور ترکیه محسوب می شده و این شهرهمواره به گذشته تاریخی غنی و درخشان خود افتخار می کند. در عین حال استانبول با توجه به رشد فزاینده ای که از نظر توسعه شهری دارد آینده ای روشن را در پیش رو دارد. وجود موزه ها ، کلیساها ، کاخ ها ، مساجد با شکوه ، بازارها و نیز طبیعت زیبای این شهر همواره باعث شگفتی گردشگران می شود. باید گفت این آثار از نظر کمی تعدادشان بسیار فراوان بوده و در عین حال بسیار زیبا هستند.اگر در ناحیه غربی تنگه بسفر به زیبائی غروب آفتاب و رنگ قرمز آن نگاهی بیندازید دلیل اینکه چرا ساکنین این منطقه قرن ها پیش این سرزمین را برای زندگی خویش انتخاب کرده اند خواهید فهمید. در یک چنین لحظه ای از غروب آفتاب در خواهید یافت که چرا این شهر بعنوان یکی از درخشنده ترین شهرهای دنیا مطرح است.
استانبول
استانبول مرکز برگزاری فستیوالهای بین المللی در زمینه هنر و فرهنگ می باشد. در این شهر همه ساله در ماههای ژوئن و جولای فستیوالهای متعددی در زمینه های فرهنگی و هنری برگزار می گردد. در این فستیوالها که اغلب در مرکز فرهنگی آتاتورک برگزار می گردد هنرمندان بزرگی از کشورهای مختلف شرکت می کنند.
اگر هدفتان از سفر فقط خرید کردن است شهر استانبول گزینه خوبی برای این کار به شمار میآید. در آغاز بهتر است سری به کاپالی چارشی (بازار سقف دار) بزنید. در این بازار بیش از 4000 مغازه وجود دارد. هر یک از کوچه های این بازار برحسب نوع فعالیتی که در آن صورت می پذیرد نامگذاری شده است. کوچه زرگرها ، کوچه فرش فروشان و یا کوچه کلاه دوران از جمله این مکانها است. امروزه از بازار کاپالی چارشی بعنوان نبض مرکزهای تجاری در شهر استانبول یاد می شود.
اطراف استانبول مجموعه ای از جزایر نه گانه وجود دارد که به جزایر شاهزادگان نیز معروف است. در دوران بیزانس این جزایر محل تعبیدگاه شاهزادگان به شمار می آمده است. امروزه این مکان با توجه به اقلیم آب و هوائی مناسب و هم چنین خانه های چوبی خود که متعلق به قرن 19 می باشد به عنوان مرکزی مناسب برای گذراندن تعطیلات در روزهای گرم تابستان مبدل شده است. از جمله بزرگترین این جزایر جزیره بویوک آدا می باشد که در آن امکان گردش با کالسکه و یا گذراندن ساعاتی در سواحل این منطقه فراهم است. از جزایر دیگر معروف این مجمع الجزایر می توان به کنیالی ، صدف ، بورگاز و هی بلی آدا اشاره کرد.
برای رفتن به این جزایر می توان از کشتی های موجود در سواحل بخش اروپائی و یا آسیائی استانبول استفاده کرد. در فصل تابستان اتوبوسهای دریائی موجود در منطقه کاتاباش نیز ترتیب انتقال شما را به این جزایر را خواهد داد.
آنتالیا از كوههای توروس با پوشش گیاهی از درختان كاج بسمت پایین جایی كه دریای زلال و جوشان قرار گرفته امتداد می یابد و به خط ساحلی نا منظم خلیج دور دست منتهی میگردد. این منطقه آفتابی در طول 300 روز سال همانند بهشتی جهت فعالیت های از قبیل حمام آفتاب، شنا، موج سواری، اسكی روی آب و قایق رانی و كوهنوردی مورد استفاده قرار می گیرد. چنانچه در ماههای مارس و آوریل به آنتالیا سفر كنید می توانید صبح هنگام به اسكی كردن و عصرها در آبهای گرم مدیترانه به شنا كردن بپردازید. علاوه بر مناطق تاریخی مهم كه در این منطقه قرار دارند، می توان از جنگل های كاج و باغات زیتون، مركبات و نخلها و در نهایت از مزارع موز و ادوكادو نیز نام برد.
کشور ترکیه ، درباره آنتالیا
سواحل دریای مدیترانه در تركیه بعنوان یك مركز تفریحی و توریستی تلقی می شود. در این سواحل گردشگران میتوانند با استفاده از امكانات رفاهی در همه مكانهای توریستی و تأسیسات آن و همینطور سایر موارد همتراز در كنار میزبانی مردم خونگرم و مهمان نواز آن تعطیلات خوب و خوشی را سپری نمایند. آنتالیا علاوه بر داشتن مناطق تاریخی و تفریحی دارای مراكز خرید بسیاری می باشد كه یكی از بزرگترین مراكز آن میگروس می باشد كه مجموعه ای از فروشگاههای معروف داخلی و خارجی می باشد. این شهر كه به عنوان مركز گردشگری و تفریحی در تركیه محسوب می گردد دارای جاذبه های فراوان و مناظر حیرت انگیزی می باشد.
در این شهر بلوارهای زیبا با درختان نخل و لنگرگاهها خود نمائی می كند. در این شهر و در بخش قدیمی و تماشائی آن منطقه كاله ایجی قرار دارد. بافت خاص منطقه كه شامل خیابانهای كم عرض و پیچ در پیچ بوده به همراه خانه های قدیمی كه توسط دیوارهای قدیمی محصور شده، بسیار جلب توجه می كند. شهر آنتالیا در همان ابتدا یعنی از سال 159 قبل از میلاد كه توسط آتالوس بنا نهاده شد محل سكونت و زندگی مردم بوده است. آتالوس بود كه نام این شهر را آنتالیا نامید. این شهر قبل از اینكه بدست عثمانی ها بیفتد تحت تصرف رومی ها، بیزانسیها و سلجوقیان بوده است.
هومروس Homeros در توصیف بودروم آن را سرزمین آبی های ابدی خوانده و جواد شاکر نیز گفته است که به جای آنکه در مکانی غرق در نور بخوابید ، در اینجا غرق در نور زندگی کنید. در طول تاریخ ، بودروم که در گذشته Hali Karnassosخوانده می شد همیشه صحنه مبارزه برای حاکمیت بر این دیار بوده است. بودروم بروی یک شبه جزیره بوجود آمده از ادغام بنا در شرق و غرب با قلعه بلند ، خانه های سفید رنگ ردیف شده در کناره های دو بندر ، گنبدها و کوچه های تنگ منتهی به دریا با کشتی های تفریحی که شهرت جهانی یافته اند و نیز با کارخانه های کشتی سازی خود یک سرزمین مشهور شده است. امروزه بودروم ، همه عناصر و عوامل لازم و قابل انتظار برای یک منطقه توریستی را در خود جمع کرده یکی از مراکز مهم گردشگری است که در تابستان و زمستان قابل زندگی است. از صاحبان کشتی های تفریحی ثروتمند تا گردشگرانی که با بودجه محدود خود از چهار گوشه جهان به اینجا سرازیر می شوند و تعطیلات طولانی تابستانی خود را میگذرانند ، همه و همه و با هر بودجه ای انتظارات خود را بر آورده شده می بینند.
کشور ترکیه ، درباره بدروم
بودروم در گذشته مهد تمدنهای بسیاری بوده است . بودروم که در طول قرون گذشته مورد تعرض و اشغال بسیاری که از جزایر دریای اژه می آمدند یکی از مراکز بسیار مهم محسوب می شد.در منطقه بین ?onia و Likia ، Karia که نسبت به سایرین کوچکتر است قرار دارد. بودروم (Hali Karnassos) یکی از شهرهای مهم کاریا شد.این منطقه ، افراد مشهوری همچون مورخ نامدار هرودوت اولین دریاسالار زنArtemisia اول و Artemisia دوم و هنرمندانی چون Leachares و Shepas را پرورش داده است. بودروم در طول تاریخ تحت حاکمیت پرسها ، مقدونیه ای ها ، امپراتوری های روم و بیزانس بوده است . بیزانس در سال 1071 در مالازگیرت پس از شکست از آلپ ارسلان سلطان سلجوقی ، حاکمیت خود بروی آناطولی را از دست داده است . از سوی سلطان عثمانی محمد چلبی در سال 1415 در Halikarnassos سکونت داده شده است . شوالیه های رودوسRodos قلعه بودروم امروزی را ساخته و منطقه را تحت حاکمیت خود قرار داده اند. سلطان سلیمان قانونی که دریای مدیترانه را بصورت یک دریاچه ترک در آورده است در طی سفر خود به Rodos در سال 1522 همراه با Rodos بودروم را هم به سرزمین عثمانی اضافه کرده است.
خوردنی ها
مزه ای بنام کوپ اوغلی که با ماست تهیه میشود، دلمه گل کدو، مربای برگاموت، روغن چای سبز از خوراکی های محلی است.
خریدنی ها
صنایع دستی در بودروم بسیار توسعه یافته است. پوشاک چرم، بافتنی ها، منجوق، زینت آلات نقره ای، سوزن دوزی ها و لوازم دکوری تولیدی در بودروم را می توان از فروشگاه های جاده بین میدان اسکله تا دیسکو Halikarnas خریداری کرد. صندلهای بودروم شهرت جهانی دارد.
بازار بودروم یکی از بازارهای ایده آل برای خرید و فروش است. در بودروم و اطراف آن 6 روز در هفته بازارهای محلی که در آنها از میوه تا خشکبار و بقولی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد عرضه میشود برپا میشود. پارچه های 100% دستباف میلاس (Milas) و رومیزی و پرده و لباس و بافتنی های دکوری تهیه شده از این پارچه ها را می توان از این بازارها خریداری کرد.
کشور ترکیه ، درباره کوش آداسی
ساحل دریای اژه کرانه های دریای اژه در ترکیه از جمله زیباترین چشم اندازهای این کشور می باشند. خط ساحلی باشکوهی که آب شفاف دریای اژه به آن برخورد می کند، مملو است از کرانه های قدیمی که توسط باغهای زیتون، پرتگاههای سنگی و جنگلهای کاج احاطه شده اند. اگر شما اسکله های ماهیگیری زیبا، روستاهای تفریحی پرطرفدار و یا بقایای تمدنهای باستانی را که گواهی بر 5000 سال تاریخ، فرهنگ و اسطوره می باشند ترجیح دهید، این منطقه تعطیلاتی برای همه، از دوستداران طبیعت و خورشید گرفته تا عکاسان، مشتاقان ورزش، قایقرانان و باستانشناسان ، فراهم می کند.
کوش آداسی در نوار ساحلی منطقه اژه، جنوب غربی كشور تركیه، و در ۹۰ كیلومتری شهر ازمیر و 71 کیلومتری شهرستان مرکزی استان آیدین واقع گردیده است. این شهرستان که از شمال باسلجوق و پاموجاک و از جنوب با شبه جزیره دیلک همسایه است در کانون مراکز مهم گردشگری از جمله ازمیر، افس، مریم آنا، میلت، دیدیم، پاموک کاله، مارماریس و بودروم قرار دارد و شهری بندری و كشتیهای سفرهای دریایی (كروز) در آن پهلو میگیرند و ملوای تورهای دستهجمعی تفریحی است. بندر کوش آداسی بعلت نزدیکی با جزیره یونانی ساموس، برای گردشگرانی که به ترکیه مسافرت می کنند در واقع درب دوم مهم دریایی به شمار می رود.
راه ارتباطی: از طریق جاده زمینی و مسیر دریایی می توان به كوش آداسی رفت و آمد نمود. بندر كوش آداسی یكی از بنادر مهم منطقه می باشد . نزدیكترین فرودگاه به كوش آداسی ، فرودگاه ازمیر است.
کوش آداسی شهری مملو از كافهها و بارهای كارائوكهای است كه پر از برچسبها و نقش و نگار تیمهای فوتبال هستند، هتلها و پلاژهای شنا، مراكز خرید و غرفههای خالكوبی. قیمتها در این شهر كمی بالا هستند.
شهر کوش آداسی
خارج از فصلهای شلوغ مسافری، این شهر جایی برای آرامش، سواحل زیبا و چشماندازهای بهتآور است. اتاقی با تراس در یك هتل كوچك میتواند پایگاهی مطمئن برای سفرهای سیاحتی به شهرهای باستانی نزدیك؛ اِفسوس، پرینه، پاموك كاله، میلهتوس و دیدیم باشد. زندگیشبانه شهر نیز كامل و بینقص است.
شهر كهن كوشآداسی را نیز میتوانید پشت نقاب مدرنتر شهر بیابید، دیوارهای شهر با سه دروازه كه تنها یكی از آنها باقی مانده، قلعه جزیره كبوتر و كاروانسرای اوكوز محمد پاشا، كه در قرن ۱۷ به جهت اسكان كاروانهای تجاری ساخته شده، از دیدنیهای كوشآداسی هستند. غار كاراجا، جزیره گوورجین، و پارك ملی شبه جزیره دیلك نیز از جمله دیدنیهای طبیعی این منطقه هستند.
کشور ترکیه ، درباره قونیه
قونیه شهر مولانا
قونیه یكی از وسیعترین استانهای تركیه است . مركز آن شهر قونیه در شمال آناطولی در 37 درجه و 52 دقیقه عرض شمالی و 33 درجه و 31 دقیقه طول شرقی به ارتفاع 1027 متر از سطح دریا قرار گرفته است.
به علت واقع شدن آن بر سر راهی كه از سراسر آناطولی را قطع می كند ، از دیر زمان اهمیت خود را حفظ كرده است.
نام شهر در منابع كهن به صورت ایكونیون Iconıon))، كونیوم (Conıum) و استانكونا (Stancona) آمده است. ایكونیون ازكلمه ایكون (Icon) به معنی تصویر و صنم گرفته شده است. طبق روایات بر این شهر ازدهایی چیره شده بود گهگاه به شهر حمله می كرد و گروهی از زنان ودختران را می بلعید. پرسیوس (Perseus) پسر زوپیتر این ازدها را كشت و مردم شهر را از بلای او رها كرد. مردم شهر به پاس این رشادت، تصویر پرسیوس را به یكی از دروازه های شهر آویختند. شهر را به مناسبت آن ایكون (تصویر) ، ایكونیون می گفتند . در دوره رومیان این شهر ایكونیوم خوانده شد .این كلمه در دوره سلجوقیان به اختصار قونیه خوانده شد. نام شهر در منابع فارسی و عربی به شكل قونیه و در ماخذ غربی به صورت Conıa ، Konıeh و یا Konıa در تركی امروز به شكل Konya به كار می رود. این وجه تسمیه را سكه هایی كه در اثنای حفاری از این شهر به دست آمدكه بر روی آنها تصاویری از پرسیوس و ازدها دیده می شود، تایید می كند.
قونیه ابتدا تحت سلطه هیتی ها بود، بعد به تصرف فریكیه درآمد و مدتی هم تحت حاكمیت لیدیه بود. در قرن ششم قبل از میلاد هخامنشیان ساتراپ هایی داشتند. قونیه در آسیای صغیر جزو ساتراپهای هخامنشی بود كه تا حدی استقلال داشت.
از آثار هیتی ها در قونیه سه اثر عمده باقی مانده است. یكی از آنها در نزدیكی بگشهری در 65 كیولمتری جنوب غربی قونیه است كه پینار افلاطون خوانده می شود و بر روی چشمه ای بنام شده است. معروف است كه مزار افلاطون در قونیه است و یاقوت درمعجم البلدان این نكته را قید كرده است.
دومین اثر هم در بگشهری است و آن یك الهه هیتی است كه بوسیله شیرهایی حمل میشود. سومین آنها در 27 كیلومتری شمال شرقی روستای ایلگین (ایلغین ) بر سر چشمه یی ساخته شده است. این اثر در سال 1970 كشف شده و كتیبه های هیروگلیف دارد.
گزنفون كه به اتفاق هزاران سوار در سال 402 ق.م. از قونیه عبور كرده است ، این شهر را در منتهی الیه شرق فریكیه قید كرده است . این ناحیه بعدها درج نوب فریكیه شمرده شده است.
اسكندر در سال 334 ق.م. پس از شكست دادن هخامنشیان، آسیای صغیر را به تصرف خود در آورده است. در ابتدای دعوت مسیح ، پائولوس یكی از حواریون او در این شهر اقامت گزیده واقامت او بر شهرت واعتبار شهر افزوده است. در عهد تزازن (ترایانوس) امپراطور روم (117 – 98 میلادی) یهودیان و مسیحیان در آن شهر ساكن بودند.
قونیه را دار المعرفه ، دار الارشاد و دار الموحدین می خواندند. در زمان سلطنت سلطان علاء الدین كیقباد اول قونیه مطاف عارفان و مجمع اهل معرفت بوده است. در این عهد سلطان العلما بهاءالدین ، مولانا جلال الدین رومی؛ سید برهان الدین محقق ترمذی ، اوحدالدین كرمانی، شمس الدین تبریزی؛ شیخ محیی الدین بن عرب، شیخ سعد الدین جندی؛ شیخ سراج الدین قیصری، فخرالدین عراقی، شیخ شهاب الدین سهروردی شیخ سعد الدین حموی؛ شیخ بغوی ؛ شیخ نجم الدین رازی از كسانی بودند ه از اطراف و اكناف كشورها و شهر های اسلامی؛ برخی از آنان بارها ؛ رنج سفر به قونیه را تحمل كرده بودند.
پس از آنكه قونیه به دست آل عثمان افتاد حكومت آن اكثرا به شاهزادگان عثمانی اگذار شد. ابتدا جم سلطان ، پس از وی عبدالله پسر بزرگ بایزید پس از مرگ وی شهنشاه و پس از فوت وی شاهزاده محمد ، امارت قونیه را عهده دار بودند. قونیه در دوره آل عثمان وجه سیاسی خود را از دست داد اما حیات ادبی و عرفانی این شهر هنوز ادامه دارد.
یكی از وجهه ها و شاخصه های این شهر ، علاوه بر آنكه پایتخت اولین دولت ترك بوده، آن است كه طریقت مولویه در این شهر پدید آمده است. سلطان العلما بهاءالدین ، پدر مولانا به دعوت علاء الدین كیقباد اول در سال 617 هجری / 1231 میلادی در این شهر وفات كرد و در همین شهر به خاك سپرده شد. پسر او مولانا جلال الدین رومی هم تا سال 672 هجری/ 1273 میلادی كه سال وفات اوست، در این شهر زیست و آثار خود را در این شهر نوشت .
در دوره عثمانیان فقط درگاه مولانا گهگاه تعمیر شده ، دیگر آثار دوره سلجوقی و قرامانیان مورد بی مهری قرا گرفته است. بعدا اشاره خواهیم كرد كه در دوره سلطان سلیم سوم و بعضی رجال عهد او مساجدی در قونیه ساخته شده است. از جمله آنها مسجد سلیمیه است كه دو مناره دارد و در نزدیكی آرامگاه مولانا واقع شده است و در معماری آن از آثار معمارستان تقلید شده است.
در زمان سلاطین عثمانی در طول قرنها حوادث سخت و خونین در قونیه اتفاق افتاده است كه بحث در باره همه آنها در این مقاله مقدور نیست. در سال 1832 بر اثر جنگهای عثمانی با مصر نام قونیه دوباره بر زبانها افتاد. ابراهیم پاشا پس از غلبه بر سوریه وارد قونیه شد. رشید محمد پاشا از استانبول برای سركوب او آمد ، ولی خود به دست مصریان اسیر شد. به دنبال امضای تفاهم نامه ی مصریان قونیه را خالی كردند و به كوههای توروس رفتند. سیاحانی كه در این دوره ها از قونیه دیدار كرده اند از ویرانی و بی رونقی آن سخن گفته اند.
در دوره جمهوری مدارس عالی متعدد، دانش سراهای عالی، و انستیتوها دراین شهر ساخته شده دانشگاه این شهر ساخته شده، دانشگاه این شهر هم به نام دانشگاه سلجوق از دانشگاههای معتبر تركیه است.
از دوره هیتی ها ؛ رومیان سلجوقیان ؛ قرامانیان و آل عثمان آثاری در قونیه برجای مانده كه برخی از آنها كاملا از بین رفته اند و كتیبه ها ، كاشی ها وسرستونهایی از آنها در موزه باستان شناسی قونیه نگهداری می شوند و بعضی تقریبا از بین رفته اند. به آثار برجای مانده از پیش از سلجوقیان در سطور پیش به اختصار اشاره شد ، اینك باز به اختصار از بعضی بناها ، مساجد ؛ آرامگاه ها و خانقاههای مشهور در قونیه كه در دوره سلجوقیان و آل عثمان ساخته شده اشاره خواهد شد. مشهورترین بنایی كه در قونیه مورد توجه همه است و به احتمال زیاد اكثر افرادی كه به قونیه سفر می كنند قصد دیدار آن را دارند. آرامگاه مولانا جلال الدین رومی و خاندان اوست كه امروز « درگاه» خوانده می شود و موزه یی در درون آن قرار دارد. طبق روایت این مكان ابتدا گلخانه یی بوده كه سلطان علاء الدین كیقباد اول آن را به سلطان العلما پدر مولانا اهدا كرده و پس از وفات او در سال 628 هجری / 1231 میلادی جنازه او در آن مكان به خاك سپرده شده است. مولانا جلال الدین هم پس از رحلت در 672 هجری / 1273 میلادی در كنار پدر دفن شده است. روزی علم الدین قیصر پیش سلطان ولد پسر مولانا رفت و گفت در نظر دارد كه بارگاهی برا ی مولانا بسازد و برای این كار سی هزار درهم اختصاص داده است. همان روز گرجی خاتون دختر غیاث الدین كیخسرو دوم و همسر معین الدین پروانه ، علم الدین را به حضور خواست و چون از تصمیم وی آگاه شد هشتاد هزار درهم عطا كرد و علاوه بر آن پنجاه هزار درهم از مالیات قیصریه را هم به این كار اختصاص داد و بدین سان آرامگاه مولانا با نظارت معماری به نام بدر الدین تبریزی آغاز شد. احتمالا معماری به نام عبدالواحد بن سلیم هم در ساختن آرامگاه شركت داشت ، صندوقه یی از چوب گردو كه از شاهكارهای كنده كاری عصر سلجوقی است ، به روی مزار مولانا ساخته است.
جلالالدین محمد بلخی (۶ ربیعالاول ۶۰۴، بلخ یا وخش – ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) از مشهورترین شاعران فارسیزبان ایرانیتبار است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشده است. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند.
مولوی، پیونددهندهٔ ملتها
مولوی خود زادهٔ بلخ یا وخش بود در خراسان بزرگ (که اکنون بخشهایی از آن واقع در افغانستان و تاجیکستان است)، و در زمان تصنیف آثارش (همچون مثنوی) در قونیه در دیار روم (واقع در ترکیهٔ امروزی) میزیست. مثنوی را به گلی تشبیه کردهاند که گرچه در یک آب و خاک پرورش یافته، بوی عطرش مشام جهانیان را آگندهاست. با آنکه آثار مولوی به عموم جهانیان تعلق دارد، ولی ایرانیان و پارسی زبانان بهرهٔ خود را از او بیشتر میدانند، چرا که آثار او به زبان پارسی سروده شده، و از محیط فرهنگ ایرانی بیشترین تاثیر را پذیرفتهاست. داستانهای مثنوی عموما با فرهنگ ایران آن روزگار منطبق بودهاست. داستان کبودی زدن قزوینی نمونهای بارز از اینگونه تاثیر فرهنگی ایران بر مثنوی و مولوی است.
پارسی گو گرچه تازی خوشتر است عشق را خود صد زبان دیگر است
آثار مولانا تأثیر زیادی روی ادبیات و فرهنگ ترکی نیز داشتهاست. دلیل این امر این است که اکثر جانشینان مولوی در طریقه صوفیگری مربوط به او از ناحیه قونیه بودند و آرامگاه وی نیز در قونیه است.
ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان
برخی مولویشناسان (ازجمله عبدالحسین زرینکوب) برآنند که در دوران مولوی، زبان مردم کوچه و بازار قونیه، زبان فارسی بوده است.
آغاز زندگی
مقبرهٔ مولاناجلالالدین محمد بلخی در ۶ ربیعالاول سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد.[۱] پدر او مولانا محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاءالدین ولد و سلطانالعلما، از بزرگان صوفیه و مردی عارف بود و نسبت خرقهٔ او به احمد غزالی میپیوست. وی در عرفان و سلوک سابقهای دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی میدانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی، پرچمداران کلام و جدال با او مخالفت کردند. از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را بر ضد او برانگیخت. سلطانالعلما احتمالاً در سال ۶۱۰ هجری قمری، همزمان با هجوم چنگیزخان از بلخ کوچید و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش بازنگردد. روایت شده است که در مسیر سفر با فریدالدین عطار نیشابوری نیز ملاقات داشت و عطار، مولانا را ستود و کتاب اسرارنامه را به او هدیه داد. وی به قصد حج، به بغداد و سپس مکه و پس از انجام مناسک حج به شام رفت و تا اواخر عمر آنجا بود و علاءالدین کیقباد پیکی فرستاد و او را به قونیه دعوت کرد. مولانا در نوزده سالگی با گوهر خاتون ازدواج کرد. سلطانالعلما در حدود سال ۶۲۸ هجری قمری جان سپرد و در همان قونیه به خاک سپرده شد. در آن هنگام مولانا جلالالدین ۲۴ سال داشت که مریدان از او خواستند که جای پدرش را پر کند.[۷]
همه کردند رو به فرزندش که تویی در جمال مانندش
شاه ما زین سپس تو خواهی بود از تو خواهیم جمله مایه و سود
سید برهانالدین محقق ترمذی، مرید پاکدل پدر مولانا بود و نخستین کسی بود که مولانا را به وادی طریقت راهنمایی کرد. وی سفر کرد تا با مرشد خود، سلطانالعلما در قونیه دیدار کند؛ اما وقتی که به قونیه رسید، متوجه شد که او جان باخته است. پس نزد مولانا رفت و بدو گفت: در باطن من علومی است که از پدرت به من رسیده. این معانی را از من بیاموز تا خلف صدق پدر شوی. مولانا نیز به دستور او به ریاضت پرداخت و نه سال با او همنشین بود تا اینکه برهانالدین جان باخت.
بود در خدمتش به هم نه سال تا که شد مثل او به قال و به حال
طلوع شمس
مولانا در ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود بود و مریدان و مردم از وجودش بهرهمند بودند تا اینکه شمسالدین محمد بن ملک داد تبریزی روز شنبه ۲۶ جمادیالاخر ۶۴۲ نزد مولانا رفت و مولانا شیفته او شد. در این ملاقات کوتاه وی دوره پرشوری را آغاز کرد. در این ۳۰ سال مولانا آثاری برجای گذاشت که از عالیترین نتایج اندیشه بشری است. و مولانا حال خود را چنین وصف میکند:
زاهد بودم ترانه گویم کردی سر حلقهٔ بزم و باده جویم کردی
سجاده نشین با وقاری بودم بازیچهٔ کودکان کویم کردی
پیوستن شمس به مولانا
روزی مولوی از راه بازار به خانه بازمیگشت که عابری ناشناس گستاخانه از او پرسید: «صراف عالم معنی، محمد برتر بود یا بایزید بسطامی؟» مولانا با لحنی آکنده از خشم جواب داد: «محمد(ص) سر حلقه انبیاست، بایزید بسطام را با او چه نسبت؟» درویش تاجرنما بانگ برداشت: «پس چرا آن یک سبحانک ما عرفناک گفت و این یک سبحانی ما اعظم شأنی به زبان راند؟» مولانا اندیشید و گفت: «بایزید تنگ حوصله بود به یک جرعه عربده کرد. محمد دریانوش بود به یک جام عقل و سکون خود را از دست نداد.»پس از این گفتار، بیگانگی آنان به آشنایی تبدیل شد. نگاه شمس به مولانا گفته بود از راه دور به جستجویت آمدهام اما با این بار گران علم و پندارت چگونه به ملاقات الله میتوانی رسید؟
و نگاه مولانا به او پاسخ داده بود: «مرا ترک مکن درویش و اینبار مزاحم را از شانههایم بردار.»
شمس در حدود سال ۶۴۲ هجری قمری به مولانا پیوست و چنان او را شیفته کرد، که درس و وعظ را کنار گذاشت و به شعر و ترانه و دف و سماع پرداخت و از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا شد و به سرودن اشعار پر شور عرفانی پرداخت. کسی نمیداند شمس به مولانا چه گفت و آموخت که دگرگونش کرد؛ اما واضح است که شمس عالم و جهاندیده بود و برخی به خطا گمان کردهاند که او از حیث دانش و فن بیبهره بودهاست که نوشتههایش او بهترین گواه بر دانش گستردهاش در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان است.
غروب موقت شمس
مریدان که میدیدند که مولانا مرید ژندهپوشی گمنام شده و توجهی به آنان نمیکند، به فتنهجویی روی آوردند و به شمس ناسزا میگفتند و تحقیرش میکردند. شمس از گفتار و رفتار مریدان رنجید و در روز پنجشنبه ۲۱ شوال ۶۴۳، هنگامیکه مولانا ۳۹ سال داشت، از قونیه به دمشق کوچید. مولانا از غایب بودن شمس ناآرام شد. مریدان که دیدند رفتن شمس نیز مولانا را متوجه آنان نساخت با پشیمانی از مولانا پوزشها خواستند.
پیش شیخ آمدند لابهکنان که ببخشا مکن دگر هجران
توبهٔ ما بکن ز لطف قبول گرچه کردیم جرمها ز فضول
مولانا فرزند خود سلطان ولد را همراه جمعی به دمشق فرستاد تا شمس را به قونیه باز گردانند. شمس بازگشت و سلطان ولد به شکرانهٔ این موهبت یک ماه پیاده در رکاب شمس راه پیمود تا آنکه به قونیه رسیدند و مولانا از گرداب غم و اندوه رها شد.
غروب دائم شمس
پس از مدتی دوباره حسادت مریدان برانگیخته شد و آزار شمس را از سر گرفتند. شمس از کردارهایشان رنجید تاجاییکه که به سلطان ولد شکایت کرد:
خواهم این بار آنچنان رفتن که نداند کسی کجایم من
همه گردند در طلب عاجز ندهد کس نشان ز من هرگز
چون بمانم دراز، گویند این که ورا دشمنی بکشت یقین
شمس سرانجام بیخبر از قونیه رفت و ناپدید شد. تاریخ سفر او و چگونگی آن به درستی دانسته نیست.
شیدایی مولانا
مولانا در دوری شمس ناآرام شد و روز و شب به سماع پرداخت و حال آشفتهاش در شهر بر سر زبانها افتاد.
روز و شب در سماع رقصان شد بر زمین همچو چرخ گردان شد
مولانا به شام و دمشق رفت اما شمس را نیافت و به قونیه بازگشت. او هر چند شمس را نیافت؛ ولی حقیقت شمس را در خود یافت و دریافت که آنچه به دنبالش است در خودش حاضر و متحقق است. مولانا به قونیه بازگشت و رقص و سماع را از سر گرفت و جوان و خاص و عام مانند ذرهای در آفتاب پر انوار او میگشتند و چرخ میزدند. مولانا سماع را وسیلهای برای تمرین رهایی و گریز میدید. چیزی که به روح کمک میکرد تا دررهایی از آنچه او را مقید در عالم حس و ماده میدارد پله پله تا بام عالم قدس عروج نماید. چندین سال گذشت و باز حال و هوای شمس در سرش افتاد و به دمشق رفت؛ اما باز هم شمس را نیافت و به قونیه بازگشت.
مولانا و صلاحالدین زرکوب
مولانا همچون عارفان و صوفیان بر این باور بود که جهان هرگز از مظهر حق خالی نمیگردد و حق در همهٔ مظاهر پیدا و ظاهر است و اینک باید دید که آن آفتاب جهانتاب از کدامین کرانه سر برون میآورد و از وجود چه کسی نمایان میشود.
روزی مولانا از کنار زرکوبان میگذشت. از آواز ضرب او به چرخ در آمد و شیخ صلاحالدین زرکوب به الهام از دکان بیرون آمد و سر در قدم مولانا نهاد و از وقت نماز پیشین تا نماز دیگر با مولانا در سماع بود. بدین ترتیب مولانا شیفته صلاحالدین شد و شیخ صلاحالدین زرکوب جای خالی شمس را تا حدودی پر کرد. صلاحالدین مردی عامی و درسنخوانده از مردم قونیه بود و پیشهٔ زرکوبی داشت. مولانا زرکوب را جانشین خود کرد و حتی سلطان ولد با همه دانشش از او اطاعت میکرد. هر چند سلطان ولد تسلیم سفارش پدرش بود ولی مقام خود را به ویژه در علوم و معارف برتر از زرکوب میدانست؛ اما سرانجام دریافت که دانش و معارف ظاهری چارهساز مشکلات روحی و معنوی نیست. او با این باور مرید زرکوب شد. صلاحالدین زرکوب نیز همانند شمس مورد حسادت مریدان بود اما به هر حال مولانا تا ۱۰ سال با او انس داشت تا اینکه زرکوب بیمار شد و جان باخت و در قونیه دفن شد.
مولانا
مولانا و حسامالدین چلبی
نوشتار اصلی: حسامالدین حسن چلبی
حسامالدین چلبی معروف به اخی ترک از عارفان بزرگ و مرید مولانا بود. مولانا با او نیز ۱۰ سال همنشین بود.
درگذشت مولانا
آرامگاه مولوی در قونیه، ترکیهمولانا، پس از مدتها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ هجری قمری درگذشت.
در آن روز پرسوز، قونیه در یخبندان بود. سیل پرخروش مردم، پیر و جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی در این ماتم شرکت داشتند. افلاکی میگوید: «بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنّار بریدند و ایمان آوردند.» و ۴۰ شبانه روز این عزا و سوگ بر پا بود:
بعد چل روز سوی خانه شدند همه مشغول این فسانه شدند
روز و شب بود گفتشان همه این که شد آن گنج زیر خاک دفین
مثنوی معنوی
مولانا کتاب مثنوی معنوی را با بیت «بشنو این نی چون شکایت میکند/از جداییها حکایت میکند» آغاز میکند. در مقدمهٔ عربی مثنوی معنوی نیز که نوشته خود مولانا است، این کتاب به تأکید «اصول دین» نامیده میشود («هذا كتابً المثنوی، وهّو اصولُ اصولِ اصولِ الدین»).
مثنوی معنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست. چون بیش از ۵۰ سال داشت که نظم مثنوی را آغاز کرد. اهمیت مثنوی نه از آن رو که از آثار قدیم ادبیات فارسی است؛ بلکه از آن جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. مثنوی فقط عرفان نظری نیست بلکه کتابی است جامع عرفان نظری و عملی. او خود گفتهاست: «مثنوی را جهت آن نگفتم که آن را حمایل کنند، بل تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی معراج حقایق است نه آنکه نردبان را بر دوش بگیرند و شهر به شهر بگردند.» بنابراین، عرفان مولانا صرفاً عرفان تفسیر نیست بلکه عرفان تغییر است.
نکته دیگری در مورد این کتاب وجود دارد و آن این است که این کتاب (بجز در ۳۵ بیت نخست آن که به «نی نامه» معروف است) مجموعه اشعار فیالبداههای است که وی به روی منبر می سروده تا به مردم با زبان شعر و داستان نکاتی را بیاموزد.
دیوان شمس
غزلیات و «دیوان شمس» (یا دیوان کبیر)، محبوبیت فراوانی کسب کردهاند. درصد ناچیزی از این غزلیات به زبانهای یونانی[۸] و عربی و ترکی است و عمده غزلیات موجود در این دیوان به زبان پارسی سروده شدهاند.
شمس تبریزی
رباعیات
رباعیات مولانا بخشی بخشی از دیوان اوست. برای نمونه:
عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود جوینده عشق بیعدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود
فیه ما فیه
شامل یادداشتهایی است که در طول سی سال از سخنان مولانا در مجالس فراهم آمدهاست. این سخنان توسط مریدان مولانا نوشته میشده است. نثر این کتاب ساده و روان است و درونمایهای ازمطالب عرفانی دینی واخلاقی دارد.
مجالس سبعه
مجموعهٔ مواعظ و مجالس مولانا یعنی سخنانی است که به وجه اندرز و بهطریق تذکیر بر سر منبر بیان کرده است.
مکتوبات
(همچنین مشهور به مکاتیب) مجموعهٔ نامههای صد و پنجاهگانهای است که از مولانا به یادگار مانده است.
سال جهانی مولانا
مولانا در ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای غربی بسیار پرطرفدار است. یادبودی به مناسبت درگذشت یکی از اساتید و هیئت علمی کالج سن آنتونیو مزین به اشعار مولانا شدهاست.یونسکو با پیشنهاد ترکیه، سال ۲۰۰۷ را سال جهانی مولانا نامیدهاست.
رویدادهای سال مولانا
در این سال تمبر مولانا با نمایی از استاد بهزاد در آمریکا منتشر شد.
در روزهای ۶ تا ۱۰ آبان ۱۳۸۶، کنگره بزرگداشت هشتصدمین سال تولد مولانا با شرکت اندیشمندانی از ۳۰ کشور جهان در سه شهر تهران، تبریز و خوی برگزار شد. ریاست آن را غلامعلی حداد عادل بر عهده داشت. حدود ۴۵۰ مقاله به این کنگره ارسال شده بود و ۲۸۰ استاد و پژوهشگر در آن به ارائهٔ مقاله پرداختند. در حاشیهٔ این کنگره محمود فرشچیان از تابلوی مینیاتور شمس و مولوی پردهبرداری کرد.
برگزاری همایش بینالمللی داستانپردازی مولوی در روزهای ۶ و ۷ آبان ۱۳۸۶، در مرکز همایشهای بینالمللی صداوسیما.
برگزاری مراسم هشتصدمین سالروز تولد مولانا در سازمان ملل.
ترکیه در برنامههایی که به مناسبت سال جهانی مولانا برگزار کردهاست، تلاش کردهاست که مولانا را به عنوان یک چهره فرهنگی کشور خود به دنیا معرفی کند. در این میان کمتوجهی مقامات ایران در کنار تشدید انزوای ایران در سالهای اخیر، در موفقیت دولت ترکیه نقش فراوانی داشتهاست و این در صورتی است که به قول دکتر میرجلالالدین کزازی: بزرگداشت مولانا را توسط دوستانمان در ترکیه به فال نیک میگیریم، اما نباید فراموش کنیم که این بزرگ مرد ادبیات جهان، نخست به ما (ایرانیان) تعلق دارد و سپس به دیگران. نباید کوتاهی کنیم.
همچنین مولانا در مثنوی معنوی پیرامون سخن گفتن به پارسی گفته:
پارسی گو گرچه تازی خوشتر است عشق را خود صد زبان دیگر است
آنتاليا
اين شهر كه به عنوان مركز گردشگري و تفريحي در تركيه محسوب مي گردد داراي جاذبه هاي فراوان و مناظر حيرت انگيزي مي باشد. در اين شهر بلوارهاي زيبا با درختان نخل و لنگرگاهها خود نمائي مي كند. در اين شهر و در بخش قديمي و تماشائي آن منطقه كاله ايجي قرار دارد. بافت خاص منطقه كه شامل خيابانهاي كم عرض و پيچ در پيچ بوده به همراه خانه هاي قديمي كه توسط ديوارهاي قديمي محصور شده ، بسيار جلب توجه مي كند.
شهر آنتاليا در همان ابتدا يعني از سال 159 قبل از ميلاد كه توسط آتالوس بنا نهاده شد محل سكونت و زندگي مردم بوده است. آتالوس بود كه نام اين شهر را آنتاليا ناميد. اين شهر قبل از اينكه بدست عثماني ها بيفتد تحت تصرف رومي ها ،بيزانسيها و سلجوقيان بوده است.
مسجد كنگره دار – Yivli Minareli – ييولي ميناره لي توسط سلطان علاء الدين كي قباد سلطان سلجوقي در قرن 13 در مركز شهر بنا نهاده شد. اين مسجد با مناره هاي زيبايش امروز به يك سمبل در شهر آنتاليا تبديل شده است.
مدرسه كاراتاي – مدرسه علوم ديني كه در منطقه داخل قلعه كاله ايچي قرار دارد. اين مدرسه از همان ابتداء در زمينه حكاكي بر روي سنگ در زمره بهترين مدارس در دوران سلجوقيان به شمار مي آمده است .
از ديگر مناطق ديدني شهر مي توان به 2 مسجد كه در زمان عثمانيان سا خته شده نيز اشاره كرد. يكي از آنها مسجد مراد پاشا است كه در قرن 16 ساخته شد و ديگري مسجد Tekeli – تكلي محمد پاشا كه در قرن 18 بنا شده است ميباشد. اين مساجد از لحاظ كاشيكاري در نوع خود يك شاهكار هنري محسوب مي گردند.
در كنار بندرگاه شهر مسجد باشكوه ديگري بنام اسكله – Iskeleقرار دارد كه مربوط به اواخر قرن 19 است. اين مسجد از سنگهاي بريده شده با چهارستون تشكيل شده كه در بالاي چشمه اي طبيعي بنا شده است.
برج هيديرليك- Hidirlik كه احتمالاً در قرن 2 به عنوان مقري براي استفاده از فانوس دريايي مورد استفاده قرار مي گرفته است نيز از جمله نقاط ديگر ديدني اين شهر است.
كسيك مناره – Kesik Minare به معناي مناره هاي بريده شده مي باشد كه در گذشته بعنوان كليسا از آن استفاده مي شده است. اين اثر در واقع نمايانگر تاريخ كهن شهر كه زمان رومي ها ، بيزانس ، سلجوقيان ، عثماني ها تا به امروز را شامل ميشود ، مي باشد. هنگاميكه امپراتور ها دريان در سال 130 بعد از ميلاد در شهر (فاسيلين) از استان آنتاليا ديدن كرد بافتخار او دروازه اي با سه طاق و ستونهاي تزئين شده بنا گرديد. در آن زمان اين دروازه تنها راه ورودي به شهر به شمار ميآمد. امروزه دو برج دروازه و قسمتهائي از ديوار مربوطه را مي توان در كنار بندرگاه مشاهده نمود. برج ساعت هم نمادي ديگر از اين شهر است كه هم چنان در ميدان كاله كاپيسي بعنوان سمبل صلابت و پايداري جاي خود را در اين شهر قديمي حفظ كرده است.
پارك هاي آتاتورك و كاراعلي اوغلو با آن گلهايي زيبا و رنگارنگ ، آب هاي درخشان اطراف خليج و كوههاي زيبا با مناظر نادر خود همگي وسيله اي است تا اين شهر را به يك تفريگاه زيبا و مشهور تبديل نمايد.
در قسمت شرقي ساحل در پارك Akua –آكوا با آن سرسره هاي آبي خود مي توان به هر گونه ورزش آبي اقدام نمود.بندر داخل قلعه كاله ايچي در عين حال كه يك مركز تفريحي به شمار مي آيد يكي از جالب ترين بندرگاهها در تركيه نيز محسوب مي شود. در اين بندرگاه در كنار فروشگاه ها ، كافه ها و رستوران ها خدمات و وسايل مورد نياز ورزش مفرح قايقراني من جمله قايق بادباني هم ارائه مي گردد. در اين منطقه صبح هنگام مي توانيد قايق سواري نمائيد و عصرها از امكانات ديگر استراحتگاه استفاده نمائيد . ديوارهاي قديمي شهر در شب هنگام با درخشش فوق العاده زيبا خود فراهم كننده محيطي مملو از آسايش و آرامش براي شما خواهد بود.
در موزه باستان شناسي اين منطقه اشياء ساخته شده با دست را كه آثاري از عصر پالئوليتيك تا دوره عثماني را در بر مي گردد مي توان ملاحظه نمود. وجود اين آثار نيز نشان دهنده تاريخ كهن اين منطقه مي باشد.
از ديگر ديدنيهاي اين شهر سراميك هاي 2 رنگ آن است كه متعلق به دوران بين سالهاي 8500 – 5400 مي باشد.موزه ديگري كه در اين شهر وجود دارد موزه آتاتورك مي باشد. اين موزه محل نگهداري وسايلي است كه در گذشته مورد استفاده بنيان گزار جمهوري تركيه يعني آتاتورك قرار مي گرفته است.((موزه باستان شناسي و موزه آتاتورك بجز روزها ي دوشنبه همه روزه جهت بازديد همگان باز مي باشد)).
جشنواره پرتقال طلائي كه پائيز هر سال در زمينه فرهنگ و هنر برگزار مي گردد را مي توان از ديگر جذابيت هاي اين شهر بيان كرد . تالار قديمي در منطقه آسپندوس مكان مناسبي براي برگزاري كنسرت ها و فستيوالها مي باشد.بعلاوه همه ساله در آنتاليا نمايشگاههاي جواهر نيز برگزار مي گردد.
درسال 1996 در منطقه كنيا آلتي يك مركز فرهنگي تاسيس گرديد سالن اين مركز در درون يك هرم شيشه اي قرار دارد. اين هرم جلوه خاصي باين مركز فرهنگي بخشيده است .
گردش روزانه
چه چيزي جذاب تر از مناطق رويائي وكوهستاني زيبا ، با تنوع گياهي بسيار زيبا و جلوه با شكوه دريا در اين منطقه كه اگر خرابه هاي تاريخي وباستاني باقيمانده از گذشته را نيز به اين مناظر اضافه كنيم ارزش انجام يك گردش روزانه در اين منطقه را دو چندان خواهد كرد .در حومه شهر آنتاليا مناطقي وجود دارد كه امكان گردش روزانه و مفرح را براي گردشگران فراهم مي آورد.از آن جمله گردشگران مي توانند از آبشارهاي دودن كه در 14 كيلومتري شرقي شهر آنتاليا قرار دارد ديدن نمايند.
در اين منطقه اين امكان براي آنها وجود دارد تا در پشت آبشار قدم بزنند .آبشارهاي دودن در مسير ساحلي لارا مستقيماً بدريا سرازير مي شود. از نمونه هاي ديگر ديدني اين مناطق مي توان از آبشار كورشون لو و درياچه نيلوفر كه هر دو در 18 كيلومتري آنتاليا قرار دارد با آن مناظر زيبا و باشكوهش نام برد.
ساحل ماسه اي لارا در حدود 12 كيلومتري شرق آنتاليا قرار دارد. سواحل كنيا التي هم در نزديكي آنتاليا و در غرب آن قرار دارد. از آن منطقه مناظر زيباي كوههاي مقابل قابل رويت مي باشد. كمي دورتر پارك ملي( Beydoalari -بي دعا لاري) و ساحل توپ جام قرار دارد كه از جمله مناظر ديدني ديگر اين منطقه محسوب مي شوند.
در اين منطقه جزيره طبيعي و زيباي مسيحيان را نيز نبايد فراموش كرد. در منتهي اليه شمالي پارك امكانات لازم جهت برپائي چادر و استفاده از مناظر مهيا مي باشد. در صورتيكه قصد داريد تا منطقه وسيعي از مناظر را در زير پاهاي خود تماشا كنيد مجموعه امكانات تفريحي و رستوران هاي موجود در بالاي تپه تون اكتپه گزينه خوبي براي شما خواهد بود.
شهرك- Saklı Kent ساكلي كنت – شهر مخفي: در فاصله 50 كيلومتري آنتاليا شهري است ايده آل براي ورزش هاي زمستاني ، اين شهر در قسمت شمالي منطقه باتلاقهاي كوهستاني باكيرلي و در ارتفاع حدود 1750-1900 متري از سطح دريا قرار گرفته است.در ماههاي مارس و آوريل علاوه بر اينكه شما مي توانيد صبح هنگام در اين ارتفاعات به ورزش مفرح اسكي بپردازند ، اين امكان را خواهيد داشت تا غذاي مورد دلخواه را كه شايد خوراك ماهي باشد در اين محل ميل كنيد. سپس در ارتفاعات پا ئين تر به ورزش موج سواري و شنا پرداخته و در صورت تمايل حمام آفتاب بگيريد.علاوه از اين شما مي توانيد قسمتي از وقت خود را به تماشاي پارك حفاظت شده دوزلرچالي كه در منطقه شمالي آنتاليا قرار دارد بگذرانيد.هم چنين از نزديك حيات وحش آن منطقه كه شامل حيواناتي چون آهو و بزكوهي مي باشد را تماشا كنيد. البته از مشاهده دره 115 متري گوور كه بسيار هم زيبا ميباشد نيز نبايد غافل شد.يكي ديگر از مناطق ديدني آنتاليا غار كارائين است كه در فاصله 30 كيلومتري شهر آنتاليا شرق كوه چان قرار دارد.از خصوصيات در خور توجه اين مكان تعلق آن به دوران پارينه سنگي مي باشد.
غار كارائيني از جمله قديمي ترين مكانهاي سكونت انسانها در كشور تركيه مي باشد. اين مكان داراي يك ورودي مجزا است كه با نور خورشيد روشن مي شود كه در ادامه به 3 تالار بهم پيوسته منتهي مي گردد. در داخل موزه كوچك كه در كنار درب ورودي اين غار قرار دارد برخي از آثار باستاني كه قدمت آنها به 000/160 سال قبل از ميلاد مسيح مي رسد وجود دارد.ويرانه هاي شهر ترسوس با قرار گرفتن در بلنداي يك فلات 1050 متري در ناحيه غربي كوهستان گوللوك از جمله نقاط ديدني ديگر اين منطقه است. كوهستان گوللوك داخل پارك ملي م- ت گلوك واقع در شمال غربي شهر آنتاليا قرار گرفته است. ابنيه تاريخي اين شهر در حصار چشم اندازي بديع و زيبا قرار گرفته است. در بخش ورودي اين پارك موزه طبيعي حيات وحش نيز قرار دارد.
منطقه غربي آنتاليا
اين منطقه نمائي است از كوههاي توروس كه در وراي ساحل مناظر بديعي را خلق مي كند و از ساحل منطقه Konyaaltı- كيناآلتي تا شبه جزيره كيرتانگيچ را با نام شكارگاه قله در بر گرفته است. اين شكارگاه در داخل پارك ملي قرار دارد.
شبه جزيره Lycian – ليسييان : قدمت تاريخي اين جزيره به دوران نوسنگي باز مي گردد. ساكنين اين شبه جزيره را در آن زمان Beldibi – بلديبي ها تشكيل مي داده اند.
Kemer – كمر : اين منطقه در فاصله 42 كيلومتري شهر آنتاليا قرار دارد. در طول اين مسير 42 كيلومتري چشم اندازهاي بسيار زيبا وجود دارد. در شهر كمر اقامتگاهي احاطه شده با مناظر بديع و زيبا طراحي گرديده كه محيطي ايده آل را براي گذراندن تعطيلات گردشگران بوجودآورده است.تفرجگاه مجهزو ساحلي كمر به افراد علاقمند به ورزش هاي آبي از جمله قايقراني و دريانوردي اين امكان را ميدهد تا به خليج ها و سواحل بكر موجود در منطقه جنوبي شهر رفته و از مناظر ديدني آن لذت ببرند.اجناس ارائه شده در مراكز خريد اين شهر جهت تهيه هديه و سوغاتي بسيار مناسب مي با شد. در قسمت شمالي اين تفرجگاه پله كانهائي تعبيه گرديده است كه شما را مستقيماً به ساحل متصل مي كند. ساحل منطقه كمر ساحلي با پرچم آبي است. (واژه پرچم آبي از سوي اتحاديه اروپا اعطا گرديده و درمعناي مناطقي كه داراي سواحل پاك و تميز هستند استفاده ميگردد.)
پارك ōrūk) Y – يوروك)
اهالي اين منطقه بطور سنتي زندگي كرده و اكثريت آنها در حرفه هاي سنتي نيز اشتغال دارند.
خليج پيوسته ، منطقه اي است با مناظر بديع و دلپذير. اين منطقه همه امكانات لازم براي ورزش و سرگرمي هاي روزانه را دارا مي باشد. در ماه آوريل هر سال فستيوالها و كارنا و الهاي كمر به زيبائي هر چه تمامتر برگزار مي گردد. هم چنين مسابقات قايق راني بين كمر و گيرنه (يكي از شهرهاي قبرس شمالي در جمهوري تركيه) كه همه ساله در فصل بهار برگزار مي گردد نيز از ديگر جاذبه هاي اطراف اين منطقه به شمار مي آيد. در اطراف كمر نيز مناطق توريستي ديدني بسياري وجود دارد.
از جمله اين مناطق در شمال مي توان Kızıltepe – كزيل تپه ، گوي نوك كه داراي استاندارد ساحل پاك و تميز است (پرچم آبي) ، Beldibi – بلديبي با پرچم آبي و در جنوب كمر هم به مناطقي چون (چام يولوا) و Tekirova – تكيرووا باز هم با پرچم آبي اشاره كرد. اين مناطق همگي زمينه هاي متنوعي را براي تفريح گردشگران فراهم ميآورند.در اين منطقه در ارتفاع 2575 متري از سطح دريا دهكده توريستي محصور شده توسط جنگلهاي سبز و خرم براي استفاده گردشگران مهيا مي باشد. نام اين منطقه Mt.Tahtalı- م- تاحتالي يا Olympos مي باشد. رفتن به اين منطقه خالي از لطف نخواهد بود.
شهر (Phaselis – فاسليس) : اين منطقه با 3 بندرگاه خود در فاصله 15 كيلومتري جنوب كمر قرار دارد. اين بنا در گذشته بعنوان يكي از بزرگترين مراكز تجاري بشمار مي آمده است. ويرانه هاي باقيمانده از قناتها ، بازارها ، حمام ها . تآترها و دروازه ها دريان و قبرستان خود نشان از اهميت تاريخي اين شهر دارد. از بندرگاه جنوبي در منطقه Phaselis مي توان منظره زيباي Mt.Tahtalı را بخوبي مشاهده كرد. ساحل شني و محدوده آبي محافظت شده و آرام اين منطقه محلي است امن براي شنا كردن.
شهر باستاني( Olympos – اليمپس) كه در قسمت جنوبي منطقه Mt.Tahtalı قرار دارد. اين شهر مملو از بوته هاي گل خرزهره و برگ مو مي باشد. احتمالاً دروازه معبدي كه در اين شهر وجود دارد در طول دوران ماركوس آريليوس (180-161ميلادي) بنا شده است. قسمتي از پل تآتر رومي موجود در اين منطقه از بقاياي دوران باستان محسوب ميشود. قدمت ديوارهاي بيروني و قلعه هايي كه در اطراف خليج قرار دارد به قرون وسطي بر مي گردد.Yanartaş – يانارتاش اين منطقه در شمال شهر Olympos و در ارتفاع 300 متري از ساحل چيرالي قرار گرفته است. اساطير يوناني از اين منطقه به عنوان منطقه اي كه در آن قهرمان افسانه اي يونان بلروفون در آن سوار بر اسب بالدار خود پگاسوس جانوري با سري شير مانند بدني ببر مانند و دمي مار مانند كه از دهانش شعله آتش بيرون مي فرستاده را از پاي درميآورد ياد مي كنند. روميان اين منطقه را بدليل بخاري كه از زيرزمين متصاعد مي گردد و سبب بوجود آمدن منظره خاص در شب ميگردد به عنوان منطقه مذهبي به شمار مي آورده اند.
خليج ( چاووش) در جنوب منطقه ( Olympos – اليمپوس) با آبهاي آرام و سواحل شني قرار گرفته است. خليج چاووش منطقه مناسبي است براي ورزش اسكي روي آب. در اين منطقه و در كرانه شمالي آن غارهاي شگفت انگيز و ديدني وجود دارد.
Finike – فينيكه : اين منطقه در قسمت ورودي غربي منطقه Olympos قرار دارد. اين منطقه توسط درختان و باغهاي مركبات احاطه گرديده است. ساحل ماسه اي اين منطقه كه از سمت شرق به غرب امتداد يافته به خليج سنگي و كوچك منتهي مي گردد.
Limyra – لي ميرا يكي از شهرهاي باستاني( Lycian – لي سيين) محسوب مي شود. اين منطقه در فاصله 10 كيلومتري Finike قرار گرفته و از طريق(تورون چووا) قابل دسترسي مي باشد. در اين منطقه آرامگاه پريكلس قرار گرفته است. اين آرامگاه در قرن 4 قبل از ميلاد ساخته شده است و به جاي ستونهاي آن از مجسمه هاي زن استفاده شده است. اين مكان بعنوان يك نمونه زنده از دوران عصر باستان جلوه نمائي مي كند. ديوارهاي تاريخي ، گورستان و تآتر رومي از ديگر جذابيت هاي تاريخي توريستي شهر لي ميرا مي باشد.
شهر آري كاندا: اين شهر از جمله تعلقات شهر باستاني Lycian مي باشد. قدمت تاريخ اين شهر به سالهاي قبل از ميلاد برگشته و شكل گيري اوليه اين شهر در سال 500 قبل از ميلاد كه قابل زندگي نيز بوده ، صورت پذيرفته است. آري كاندا در طول تاريخ چندين بار بدليل آتش سوزي و زمين لرزه ويران گرديده است.
آكالاندا: شهري است كه نام آن را روميان گزيده اند. به جرأت مي توان گفت كه يكي از زيباترين دره هاي تركيه در اين منطقه قرار دارد. ويرانه هاي زيادي در اين شهر وجود دارد كه بازار ، تآتر با 8 قسمت مجزا ، استاديوم ، سالن اجتماعات ، سيستم آبرساني ، ورزشگاه ، حمام ، و تابوت هاي سنگي از آ ن جمله مي باشند. حمام ها هنوز هم در وضعيت مطلوبي بسر مي برند.
شهر باستاني( Myra – ميرا) و يا به تعبير امروزي آن شهر ( Demre – دمره) و يا (Kale – كاله): اين شهر در فاصله 25 كيلومتري منطقه غربي( Finike – في نيكه) قرار گرفته است.تاريخ بناي اين شهر به سالهاي 500 قبل از ميلاد بر مي گردد.در اين شهر مقبره هاي سنگي زيادي وجود دارد كه با حكاكي هاي زيباي روي آن و همينطور منظره مشرف به تآتر سنت نيكولاس جذابيت هاي فراواني را براي توريست ها ايجاد مي كند. قدمت اين مقبره هاي سنگي حكاكي شده به قرن چهارم قبل از ميلاد بر مي گردد. سنت نيكولاس شخصي بود كه در پاتارا زاده شد. وي در طول قرن چهارم ميلادي اسقف شهرآميرا بوده و در سال 345 درآن شهر نيز ديده از جهان فرو بست.همه ساله در ماه دسامبر مجلس يادبود سنت نيكولاس در شهر باستاني ( Lycia – ليسييا) و در ساحل آفتابي درياي مديترانه برگزار مي گردد. اين مراسم به نوبه خود توجه بسياري از جهانگردان را بخود جلب مي نمايد.
چاي اگزي بندرگاه تابستاني آندرياس در قسمت غربي منطقه(Demre – دمره) ميباشد .اين منطقه داراي زيبا و محلي مناسب براي گرفتن حمام آفتاب است. توصيه مي شود بازديد از مجسمه هاي نيم تنه فاستينا و هادريان را كه در اين منطقه در كنار انباري باستاني قرار دارند را فراموش ننمايند.
Kekova -ككوا نام جزيره اي است كه حدوداً 1 ساعت از طريق دريا با منطقه(Dalyanağzı)فاصله دارد. اين جزيره مجموعه اي از جزاير رتپا ، خليج هاي گوناگون و شهرهاي باستاني را در خود جاي داده است. خليج هاي موجود در جزيره ككوادر كليه فصول داراي بندرگاههاي طبيعي بوده و علي الخصوص بدليل دارا بودن چشم اندازهاي بكر نظر علاقمندان به دريانوردي را به خود جلب نموده است. در امتداد كرانه شمالي جزيره ككوا در منطقه آپولونيا وقوع زلزله هاي متعدد موجب فروريختن خانه هاي باستاني و نمايان شدن بقاياي اين خانه ها در زير آب هاي شفاف شده كه اين مناظر به نوبه خود موجب بوجود آمدن يك شهر باستاني در زير آب گرديده است.
كاخ كالكوي : اين منطقه چشم انداز زيبايي را از خليج ، جزاير و قايق هاي بادباني كه در روي آبهاي شفاف به آرامي شناور مي باشند را در معرض ديد بينندگان قرار مي دهد. (كاش – Kaş) در غرب منطقه ككوا قرار گرفته است . اين منطقه از 3 طرف توسط كوههاي اطراف احاطه گرديده است. در اين منطقه اين امكان را خواهيد داشت تا با تاكسي هاي آبي متعلق به ماهيگيران محلي به خليج و يا ساحل هاي زيباي اطراف سفر كنيد. شنا كردن و شيرجه زدن در آبهاي منطقه كاش براي شما بسيار لذت بخش خواهد بود. كاش در قرن چهارم قبل از ميلاد و بعنوان منطقه اي بر عليه (AntiPhellos – آنتي فلوس) بنا نهاده شده است . عليرغم اينكه امروزه بجز مقبره ها ،تابوتهاي سنگي و يك تآتر آثار ديگري در اين شهرنمي توان يافت ، اما شهر هنوز زيبائي خود را حفظ كرده است. در كاش قدم زدن در خيابان و تماشاي مغازه هايي كه اكثراً عرضه كننده صنايع دستي و وسايل چرمي ، لوازم مسي و نقره اي ، لباسهاي كتان و فرش هاي دست بافت مي باشند بسيار مفرح است.
بعد از قدم زدن و احياناً خريدن كردن در طول مسير خود كه مملو از گلهاي زيبا و خاص منطقه درياي مديترانه ميباشد امكان اين را خواهيد داشت تا در يك محل مناسب در زير سايه يك نخل به استراحت بپردازيد. كوههائي كه شهر را احاطه كرده اند ، موجبات ظهور مناطق ديدني ، كافه ها ، رستوران ها ، مراكز تفريحي بسياري را براي گردشگران فراهم آورده است. در اين بين افرادي كه از انرژي بيشتري برخوردار هستند اين شانس را خواهند داشت تا به بلندترين قله منطقه يعني قله (م-ت-كيزلارسيوريسي) با 3086 متر ارتفاع صعود نمايند. بعد از (كيزلارسيوريسي) دومين قله مرتفع اين منطقه با داشتن 3030 متر قله ( Akdāg – آك داغ) مي باشد.اين قله در امتداد جاده زيباي كالكان، ( Kaputaş – كاپوتاش) كه داراي ساحلي منحصر به فرد است قرارگرفته است.در انتهاي اين ساحل زيبا غار فيروزه قرار گرفته است . در نيمه غربي اين منطقه شهري كوچك بنام كالكان قرار دارد كه از روي تپه هاي آن مي توان مناظر زيباي خليج كوچك را نيز مشاهده كرد. اين شهر با خانه هاي سفيد و سنتي و با آن پنجره ها و بالكن هاي مملو از گلهاي زيبا كه همانند آبشاري به خيابانها سرازير گرديده اند به مكاني آرام و دلپذير براي گذراندن تعطيلات تبديل شده است.
خيابانهاي باريك و پيچ در پيچ اين شهر كه مملو از مغازه هاي گوناگون مي باشد به لنگرگاهي بسيار زيبا منتهي ميگردد. سپيده دم و هنگام صبح گردشگران مي توانند با قايق هايي كه از اين لنگرگاهها به سمت ساحل هاي كناري در حركت هستند به خليج ها ي اطراف رفته و ساعاتي را در آنجا بگذرانند.معمولاً در هنگام غروب آفتاب اهالي كالكان از بالكن هاي خانه هاي خود در حين خوردن غذا ، و نوشيدني هاي مورد علاقه خود به تماشاي آمد و رفت گردشگران و قايق هاي آن منطقه مي پردازند.
پاتارا: اين منطقه بندرگاه اصلي شهر باستاني ( Lycia – ليسيا) مي باشد. براي شما اين امكان وجود دارد تا با طي كردن جاده اي كوهستاني و بادگير به اين منطقه دسترسي پيدا كنيد. طبق گفته هاي اساطير يونان Apollo – آپولو در منطقه پاتارا متولد شده است. تاريخ نيز بيانگر اين است كه اين شهر زادگاه سنت نيكلا س نيز بوده است.
ويرانه هاي باستاني
بي شماري كه در اين منطقه وجود دارد در نوع خود بسيار ديدني و جالب مي باشد.فعاليت حفاري در قسمتي از تالار تآتر اين شهر كه در قرن 2 ميلادي ساخته شده است هنوز ادامه دارد.در اين تآتر دروازه اي با سه قوس متعلق به سال 100 ميلادي وجود دارد. پاتارا در عين حال شهري است با ساحلي زيبا كه داشتن 22 كيلومتر ساحل با ماسه سفيد خالص از ويژگيهاي ساحلي اين منطقه به شمار مي آيد.اين منطقه كه هنوز بطور كامل كشف نشده است ؛ موجب گرديده تا طرفداران نقاط بكر اين منطقه را براي گذراندن تعطيلات خودانتخاب كرده و درآنجا ويلاهاي خصوصي نيز براي خود تدارك ببينند.
پايتخت باستاني اكسانتوس : اين منطقه در روستاي (كنيك) در 18 كيلومتري شمال پاتارا قرار دارد. تالار تآتر – مقبره ها رپي ها (جانوراني كه تن و رخسارزن و بال و جنگال مرغ را دارند) . مقبره دختران نروس ، بازار ، و ستونهاي حكاكي شده كه در ميان طيف وسيعي از ويرانه هاي بجامانده از دوران(ليسيين) و روم قرار دارد جلوه ويژه اي به اين منطقه بخشيده است.6 كيلومتر دورتر در مركز ديني شهر لتون ليشيان 3 معبد خدايان نام آشناي اساطير يعني لتو- آپولو و آرتميس نيز در انتظار بازديد گردشگران مي باشند.
شرق آنتاليا
اين منطقه آنتاليا داراي دشت هاي پهناور و حاصلخيزي است كه در امتداد سواحل ماسه اي مناظر زيبايي را خلق كرده است. تسهيلات فراوان و مدرن جهت جذب توريست و فعاليت هايي كه در زمينه حفظ آثار تاريخي در اين منطقه صورت گرفته خود زمينه ساز خدمات رساني هر چه بهتر به گردشگران شده است.
Perge – پرگه : اين منطقه در 18 كيلومتري شهر آنتاليا قرار دارد. اين شهر در زمان هاي گذشته يعني زمان پا مفيليائيها از جمله شهرهاي مهم و باستاني به شمار مي آمده است . در سال 1500 ميلادي اين شهر محل اقامت Hitit) – هيتيت ها) بوده است. سنت پل در خلال سفرهاي مذهبي خود از اين شهر بازديد نموده است.صحنه تآتر اين شهر داراي برجسته كاري هاي بسيار بوده كه به زيبا ترين شكل ممكن طراحي و تعبيه گرديده است. نمونه هاي ديگري از اين برجسته كاري ها را مي توان در استاديوم كه در حومه شهر قرار دارد مشاهده نمود.در اين بين باستان شناسان آماتور از تماشاي دروازه زيباي شهر كه در كنار 2 برج بلند قرار گرفته است لذت خواهد برد. جاده درختكاري شده با سنگفرشهاي زيبا ، و يا بازار بزرگ ، حمام هاي عمومي و فروشگاه موجود در اين منطقه نيز از ديدنيهاي ديگر اين منطقه به شمار مي آيند.
Belek – بلك : اين منطقه به عنوان مركزي لوكس و مدرن و محل مناسبي براي استفاده از دريا و گرفتن حمام آفتاب به شمار مي آيد. شهر بلك در فاصله 40 كيلومتري آنتاليا قرار دارد اين شهر كلوپ ملي گلف را نيز در خود جاي داده است. در اين مكان كه با نام بهشت گلف بازان نيز معروف مي باشد علاوه بر امكانات گلف 18 حفره اي و 9 حفره اي شرائط مناسبي براي انجام ورزشهاي آبي نيز وجود دارد. در اين مكان گردشگران اين شانس را خواهند داشت تا از نزديك طعم غذاهاي متنوع تركي را هم بچشند. شب هنگام هم از فضاهاي باز كه براي تفريحات تدارك ديده شده مي توانند لذت ببرند.
منظره زيباي پل بجامانده از دوران سلجوقي كه برروي رودخانه (كپرو) بنا نهاده شده است و در امتداد جاده آسپندوس قرار گرفته از جمله مكانهاي ديدني ديگر اين منطقه مي باشد. اين جاده در ادامه از مركز جواهرات به سمت تآتر آسپندوس امتداد مي يابد.از تآتر آسپندوس بعنوان يكي از بقاهاي مشهور دوران باستان ياد مي شود و در نگهداري آن نيز سعي بسياري ميگردد. از اين تآتر كه گنجايش معادل 1500 صندلي را نيز دارد هنوز استفاده مي شود. سالن هاي تآتر دكورهاي صحنه ، اكوستيك هاي موجود همه و همه نشان از تبحر معمار در ساخت اين بنا را دارد.
چنانچه از چگونگي تبديل يك قطعه طلا به يك اثر هنري و يا نحوه تراش سنگ هاي گرانبها اطلاعاتي كاملي ميخواهد حتماً از مركز جواهرات آسپندوس ديدن فرمائيد. در مركز جواهرات آسپندوس مي توانيد از نزديك جواهرات را مشاهده نمائيد.در قسمت شمال شرقي آنتاليا و در محل دوراهي Tasagil – تاشاگيل ، Beşkonak – باش كناك جاده زيباي ديگري كه در نهايت به پارك ملي و تنگه 14 كيلومتري Kōprūlū -كوپرولو ختم مي شود جلب نظر مي كند. هم چنين بهنگام عبور از اين منطقه پروپيچ و خم كوهستاني شما نظاره گر مناظر زيبا و بسيار رويايي نيز خواهيد بود.
پارك ملي – در 92 كيلومتري شهر آنتاليا قرار دارد. اين پارك شامل دره اي با انواع گونه هاي جانوري و گياهي زيبا است. در كنار اين پارك تنگه اي 14 كيلومتري وجود دارد كه به موازات رودخانه كوپرو امتداد مي يابد. عمق اين تنگه در بعضي از مناطق به 400 متر هم مي رسد. رستورانهاي موجود در كنار اين تنگه با پخت و سرو غذاهاي دريايي جلوه ديگري را به اين منطقه بخشيده است. پل – Oluk الوك كه ساخت آن به دوران روميان برگشته و بر روي تنگه قرار دارد.
به همراه پل(بوروم) كه بر روي رود( Kocadere – كجا دره) بنا شده از شاهكارهاي معماري عهد باستان به شمار مي آيند.از پارك ملي اين امكان را خواهيد داشت تا به 2 منطقه ديگر نيز برويد. يكي از اين مناطق شهر باستاني سلگه و كوههاي dedegōl – ددگل) است كه قله dedegōl – ددگل را با 2992 متر ارتفاع بعنوان بلندترين قله اين كوهستان در خود جاي داده است.و ديگر شهر مهم و باستاني( Pisidia – پيسيديا) (Altınkaya – آلتين كايا) مي باشد كه در منطقه شمال غربي تنگه كوپرولو در پارك ملي قرار دارد. دسترسي به اين مكان از طريق جاده اي پيچ در پيچ ممكن مي باشد.
ديوارهاي شهر با برج هاي چسبيده به آن ، آب انبارها ، معبد زئوس ، بازار ، استاديوم ، تآترهاي كاشي كاري شده با كاشي هاي برجسته و گورستان از جمله بقايايي ديدني موجود در اين منطقه مي باشد. اين شهر تجاري در ارتفاع 950 متري جاي گرفته است.مورخان همواره اعتقاد داشته اند كه در گذشته سلگه مستقيماً با آنتاليا معاملات تجاري داشته و همين معاملات تجاري موجبات رشد اقتصادي اين شهر را فراهم آورده است. شهر سلگه بوسيله ( Lydian – ليدينها) اداره مي شده است.
آبشارهاي( Manavgat – ماناوگات) : اگر چه داراي ارتفاع بلندي نيستند اما آب شيري رنگ و كف آلود آن با قدرت هر چه تمامتر با صخره ها برخورد كرده و صحنه هاي زيبائي را بوجود مي آورد.وجود آبشارها ، باغات چايي و رستورانها ، اين منطقه را به محلي دلپذير و استراحتگاهي خنك خصوصاً بعد از يك روز گردش و تفريح تبديل نموده است. در اين منطقه ، امكان اين را خواهيد داشت تا با قايق توريستي سفر دلپذيري را در رودخانه( Manavgat – ماناوگات) به انجام برسانيد.
Side – سيده :در مجموع يكي از شناخته شده ترين مناطق گردشگري تركيه به شمار مي آيد. اين منطقه بندري در عين حال منطقه اي تاريخي و باستاني نيز محسوب گرديده ، و در معناي لغوي به معناي درخت انار مي باشد.امروزه اين منطقه بدليل ويرانه هاي باستاني ، ساحل ماسه اي ، مغازه هاي بي شمار و امكاناتي كه جهت رفاه گردشگران ارائه مي دهد به يك مركز توريستي مهم تبديل شده است. تعداد بي شمار مغازه ، كافه و رستوران ، كه همگي داراي چشم انداز زيبا از دريا مي باشد زيبائي اين منطقه را دو چندان نموده است.مغازه هايي كه در اطراف خيابانهاي پارك قرار گرفته اند با فروش جواهرات زيبا و وسايل چرمي متنوع خدمات خوبي را به مشتريان ارائه مي نمايند.تالار تآتر تزئين شده با ستو نهاي زيبا ، در اين منطقه از جمله زيباترين و بزرگترين تالارها بشمار مي آيد.بازار معبد آپولو و گورستان كه در نزديكي دريا قرار دارد از مناطق تاريخي ديگر اين منطقه به شمار مي آيد.
حمام رومي ها را نيز نبايد فراموش كرد. در اين حمام كه امروزه از آن به عنوان موزه استفاده مي شود مجموعه اي از بهترين آثار باستان شناسي گرد هم آورده شده است. در شرق منطقه سيده-دش Side و در ميان جنگل هاي درختان كاج اقامتگاه Sorgun – سورگون كه شامل تيتريين گل – Titiyoneol به معناي گل لرزان با (پرچم آبي و داراي ساحل آرام) و(كيزيل آگاچ) بوده قرار گرفته است كه به دليل دارا بودن سواحل ماسه اي و درياي آرام و آبي خود بسيار مورد توجه گردشگران قرار گرفته است.اين مناطق داراي فضاي آرامش بخشي است. علاوه برآن كليه امكانات تفريحي و آسايشي نيز در اين منطقه وجود دارد.
در غرب منطقه سيده مركز توريستي KumKōy – كوم كوي واقع شده است كه شامل چلاكلي و كا مليا مي باشد. اين منطقه نيز براي علاقه مندان دريا و طرفداران گرفتن حمام آفتاب مكان مناسبي است.در فاصله 15 كيلومتري شمال منطقه سيده مكاني به نام Bucakşihlar – بوجاك شيهلار وجود دارد. در اين منطقه هم نبايد بازديد از حمام رومي ، معبدها ، كليساها ، آرامگاهي بزرگ ، تالار ، تآتر و و حتي بازاري كه هنوز در وضعيت مطلوبي قرار دارد را فراموش كرد.
غار Altinbeşik – آلتين بشيك : يكي از جالب ترين و شناخته شده ترين غارهاي تركيه محسوب مي گردد اين غار در پارك ملي ، در 12 كيلومتري جنوب شرقي Aydınkent – آيدين كنت و در فاصله 55 كيلومتري شمال Manavgat – ماناوگات قرار دارد.درياچه ها ، و مجموعه سنگي زيباي موجود در داخل غار كه همگي از جنس سنگ تراورتن (سنگ آهك سفيد) بوده به همراه شهرهاي زيبا و بي نظيرش اين منطقه را به مكاني شگفت انگيز تبديل نموده است.
غار آلتين بشيك -Altin Besik : اين غار در غرب رودخانه و دره ماناوگات قرار دارد. دسترسي به اين غار از طريق روستاي اورونلو كه بنوبه خود روستائي تماشائي و زيبا به شمار مي آيد ممكن مي باشد.
كاروانسراي Alarahan – آلاراخان : اين كاروانسرا در سال 1230 توسط يكي از پادشاهان سلجوقي به نام علاءالدين كيقباد در منطقه ساحلي رودخانه آلارا ساخته شده است.از بالاي دژ آلارا كه در بالاي تپه ساخته شده است ، مي توان مناظر اطراف را تماشا كرد.
مركز اقامتي توريستي آلانيا : آلانيا در انتهاي يك دماغه سنگي در درياي مديترانه و در ميان دو ساحل ماسه اي طولاني قرار گرفته است. اين دژ كه در سال 1231 از طرف سلجوقيان مرمت گرديد داراي 150 برج مي باشد. كه توسط ديوارهاي دو جداره احاطه گرديده است. در قسمت بيروني اين ديوارها بقايايي از قبيل ويرانه هاي چند مسجد ، يك كاروانسرا ، بازاري سرپوشيده و در قسمت داخلي اين دژ كليسايي متعلق به دوران روميان و ويرانه هايي از يك آب انبار وجود دارد. گرچه تاريخچه شهر آلانيا با دوره روميان تلاقي مي كند ، اما در سال 1220 يعني زماني كه علاء الدين كيقباد اين مكان را به عنوان پايگاه نيروي دريايي و اقامتگاه زمستاني خود برگزيد به تصرف سلجوقيان درآمد. ساختمانهاي به جامانده از آن زمان حكايت از جايگاه مهم اين شهر در زمان سلجوقيان دارد. علاوه بر دژ ديدني كه در اين مكان وجود دارد كارگاههاي منحصر بفرد كشتي سازي و برج قرمز 8 ضلعي Kızılkule – كيزيل كوله از جمله مكانهاي زيباي ديگر اين منطقه مي باشد.آلانيا علاوه بر اينكه محلي مناسب براي گذراندن تعطيلات به شمار مي آيد : مركزي است با هتل ها و متل هاي مدرن، رستورانها و كافه هاي متعدد كه در رستورانهاي آن غذاهاي دريايي نيز سرو مي شود. منطقه آلانيا داراي 3 ساحل با استاندارد پرچم آبي مي باشد. از سمت پارك زيباي شهر جاده اي در راستاي ساحل وجود دارد كه به سوي بندرگاه امتداد مي يابد. در طول مسير مغازه هاي متعدد وجود دارد. در اين مغازه ها محصولاتي نظير صنايع دستي ، وسايل چرمي ، پوشاك ، جواهرات ، كيف هاي دستي وكدوهاي زيباي رنگ آميزي شده كه سمبل منطقه نيز محسوب مي شود به جهانگردان و گردشگران ارائه مي گردد. همه ساله در ماه آگوست يعني زماني كه شهر آلانيا ميزبان جشنواره بين المللي و رنگارنگ فوركلور ميباشد فضاي اين شهر مملو از نشاط و انرژي مي شود.
غار( Damlatas – داملاتاش): اين غار مكان مناسبي است براي گردشگران كه در آن علاوه بر ديدن مناظر خارق العاده طبيعي امكان ديدن سنگهائي تغيير شكل يافته نيز وجود دارد. در اين غار ديوارهاي سنگي كه به طرز خارق العاده اي در طول زمان تغيير شكل داده تصاوير بسيار زيبايي را خلق كرده اند.در همين محدوده موزه باستان شناسي و قوم نگاري نيز وجود دارد كه بازديد از آنها نيز خالي از لطف نمي باشد. (اين موزه همه روزه بجز روزهاي دوشنبه جهت بازديد گردشگران باز مي باشد). از مكانهاي ديدني ديگر اين منطقه 3 غار دريائي بنام هاي Fosforlu Mağra – فسفرلوماعارا به معناي غار فسفري با تركيبات سنگي درخشان و شب تابي كه در خود جاي داده است.( Kızlar Mağrası – كيزلارماعاراسي) غار دخترها كه در گذشته محل نگهداري اسراي زن توسط دزدان دريائي به شمار مي آمده است و عاشيك لا ر ماعاراسي مي باشد كه دسترسي به اين 3 غار با قايق امكان پذير خواهد بود.
دره ديم چايي محل مناسبي است براي سفرهاي يك روزه كه بسيار هم لذت بخش است .دره ديم چايي در 15 كيلومتري شهر آلانيا قرار دارد. در اين مكان در كنار نهري كه از ميان دره عبور مي كند مي توانيد به آرامش مورد دلخواه خود برسيد.
Aytap آي تاب : در فاصله 30 كيلومتري شهر آلانيا قرار دارد. Aytap آ-ي تاب بندرگاه تاريخي شهر Iotape -ايوتپه و محل ديدني با ويرانه هاي به جاي مانده از دوران روم بوده و در خود ، خليج ها و سواحل آرام و خلوتي را جاي داده است.
Gazipaşa – گازي پاشا – اين منطقه در قسمت شرقي آلانيا قرار دارد. دارا بودن سواحل استثنائي از مزاياي اين منطقه محسوب مي گردد. نا م- Gazipaşa گازي پاشا را مصطفي كمال آتاتورك براي اين مكان انتخاب كرده است. از ديگر مناطق ديدني اين محدوده مي توان به غار يالان دنيا به معناي دنياي دروغين با تعداد زيادي از استخرهاي طبيعي كه در خود جاي داده است ، اشاره كرد. كورسانلارعاشك ما عاراسي : كه مورد علاقه دزدان دريائي در آن زمان بوده است. قبور سلطنتي( Doğanma – دوعانما) در Adanda Mt آداندا و منطقه گوني از جمله مناطق ديدني ديگر اين منطقه هستند. در نزديكي شهر باستاني Solinos – سولينوس نيز منطقه اي مناسب براي گذراندن تعطيلات وجود دارد. بازديد از بافت معماري تركيه اي در منطقه( Hasdere – هاس دره) را نيز نبايد فراموش كرد.
سواحل شرقي درياي مديترانه
در زمانهاي گذشته مارك آنتوني سواحل زيباي منطقه cilician (سي لي سي ان) را كه بين آلانيا و مرزسوريه قرار داشت به عنوان هديه ازدواج به كلئوپاترا تقديم كرده است. امروزه اين منطقه از درياي مديترانه ؛ از يك طرف بدليل دارا بودن خاك حاصلخيز و محصولات كشاورزي با كيفييت خود و از طرف ديگر به دليل ميهمان نوازي ساكنان آن بسيار مشهور است.
Mersin – مرسين : اين منطقه توسط باغهاي زراعي و سرسبز احاطه گرديده است. مرسين مركز استان ايچل بوده و در اواسط جاده مراسلاتي ساحل شرقي درياي مديترانه قرار گرفته است. خيابانهاي پوشيده شده از نخلها ، پارك بسيار بزرگ ، هتل هاي مدرن و سواحل متعدد و مناطق تاريخي موجود در آن جلوه خاصي را به اين منطقه بخشيده است.شهر مرسين به عنوان شهري كه مراحل پيشرفت را به سرعت طي نموده به شمار آمده و در عين حال بعنوان بزرگترين بندر آزاد در بخش مديترانه اي كشور تركيه نيز محسوب ميگردد. از اين شهر سرويس هاي منظمي به شكل رفت و برگشت به منطقه gazimagosa – گازي ماگوسا در قبرس شمالي واقع در جمهوري تركيه صورت مي پذيرد. در منطقه مرسين گردشگران علاقمند به غذاهاي دريايي اين فرصت را خواهند داشت ، تا در رستورانهاي اين شهر طعم غذاهاي طخ شده از صيد روزانه را امتحان كنند. از ديگر انواع خواركهاي خاص اين منطقه مي توان به غذاهاي محلي Gezerye – جذريه ، شيريني پخت شده با هويج و مغز گردو نان فلفلي – Biberli Ekmak و پيتزاهاي كوچك بدون گوشت با سس تند آن اشاره كرد.
عليرغم اينكه شهر مرسين شهري است با بافت مدرن اما اين شهر در واقع بخشي از شهر باستاني Zephyium -زفريوم) را شامل شده است. در گذشته اين شهر از طرف Hitit – هيتيت ها با نام( Kizuwanta – كيزووانتا) نام گذاري شده است. در 3 كيلومتري غربي شهر مرسين در منطقه yumuktepe – يوموك تپه) در حفاري هاي انجام شده 3 منزل مسكوني متعلق به عصر نوسنگي كه در 6000 سال قبل از ميلاد مسيح ساخته شده بود يافت شد. در عين حال در نامه نوشته شده از طرف پودوهپا ملكه( hithit – هيت هيت) به پادشاه( garite U- اوگاريته) واقع در كشور سوريه چنين برمي آيد كه Hyria – هيريائي ها كه در آن زمان در قسمت فوقاني رودخانه گوك سو واقع در منطقه ايچل -مي زيسته اند. با لوگاريت ها تجارت زيادي را برقرار مي كرده اند. تاكنون بقاياي مختلفي از تمدن هاي مختلف در منطقه ايچل كشف شده است. اما قسمت عمده اين بقايا متعلق به دوران روم باستان . روم شرقي و زمان تشكيل كشور تركيه است.
از مرسين تا آنامور
در حاليكه در يك سوي جاده مرسين به سيليفكه- Silifke كه از نزديكي ساحل و جنگلهاي كاج و باغهاي مركبات مي گذرد. ويرانه هاي باقيمانده از شهرها ، مقبره ها ، و معبد ها وجود دارد. از سوي ديگر مجموعه اي از خليجهاي كوچك و ساحل هاي ماسه اي بچشم مي خورد.در فاصله 11 كيلومتري غرب شهر مرسين يك رديف از ستونهاي Corinthian – كرينتيان كه توسط Rhodians – روديان ها در سال 700 سال قبل از ميلاد مسيح در خيابان اصلي viranşehir – ويران شهر از شهر باستاني Soloi و Pompeiopolis ساخته شد به چشم مي خورد.
در منطقه Kanlıdivane كانلي ديوانه نيز ويرانه هاي Kanytelis- كاني تليس با مقبره هائي كه بيشتر شبيه معبدهاي كوچك مي باشند به همراه كليساها و تابوت هاي سنگي متعلق به دوران روميان و روم شرقي در يك نگاه جلب نظر ميكند. خود اين منطقه و ويرانه هاي آن همگي در كنار پرتگاهي عميق قرار گرفته اند.
Kızkalesi – كيزكالاسي : اين منطقه در 50 كيلومتري جنوب غربي مرسين در بخش باستاني شهر Korykos قرار دارد. سواحل هموار ، هتل ها و جايگاه هاي مناسب براي ايجاد كمپنيگ و همينطور قصر (كوري كسKorykos (كه در قرن چهارم ساخته شده از ديگر ويژگيهاي اين منطقه به شمار مي آيد. Kızkalesi – كيزكالسي در جزيره كوچك و در فاصله 200 متري ساحل قرار دارد. قلعه دختران در قسمت فوقاني كيزكالسي و روستاي كوچك ماهيگري به نام نازلي كوي وجود دارد كه در واقع بر روي خليج نيز واقع شده است. در آنجا تصويري از موازئيك متعلق به دوران روميان كه در روي آن تصويري از 3 زن زيبا نقش بسته است وجود دارد.
كمي جلوتر در فاصله 125 متري دره، غاري طبيعي بنام Cennet – جنت به معناي بهشت و پرتگاهي عظيم بنام( Cehannem – جهنم) به معناي دوزخ قرار دارد. در درون دره بهشت معبدي قرار دارد كه در قرن 5 تبديل به كليساي كوچكي شده است . پرتگاه جهنم داراي 50 الي75 متر عرض و80 الي 120 متر طول ميباشد.در همين حوالي غار عميق Narlıkuyu – نارلي كويو وجود دارد كه در نوع خود منبعي غني از استالاگميت و استالاكتيت و كربنات كلسيم به شمار مي آيد. گزارشات حاكي از آن است كه هواي مرطوب اين غار براي افرادي كه از بيماري تنفسي رنج مي برند بسيار مفيد است. روميان در زمان هاي گذشته بر روي پله هاي كه به بخش تحتاني غار منتهي ميشده كنده كاريهاي زيبائي را انجام داده اند.
مقبره پادشاه شجاع Mezgit Kalesi – مزگيت كالسي در 12 كيلومتري شمال ساحل Susanoğlu – سوسان اوغلو و 5/2 كيلومتري شرق روستاي(ı Pasl – پاسلي)قرار دارد. نماي سر در اين مقبره تشكيل شده از ستونهاي (كرينتين – Corinthian) (سبك ويژه معماري تويان قديم) كه داراي سرستونهاي بشكل ناقوس بوده و 8 متر ارتفاع داشته كه در آن تا فاصله 1 متري حكاكي هاي برجسته Pirapos شده است. اين بنا يكي از بزرگترين مقبره ها بشمار مي آيد ، و تاريخ ساخت آن به دوران روميان برميگردد.
Silifke – سيليفكه جزيره اي است كوچك در 9 كيلومتري شهر مرسين- Mersin كه در پائين يك تپه قرار گرفته است. اين قطعه زمين كوچك كه با دژهاي گوناگون محصور شده است. قبلاً گورستان باستاني (Cilician – Seleucia) بوده است.
در شهر بر روي رودخانه (جالي جاد نوس – Calycadnos ) پلي متعلق به سال 77 يا 78 ميلادي وجود دارد ، كه امروزه آن را پل گوك سو مي نامند. ويرانه هاي باقيمانده از معبد روميان و تالار تآتر اين شهر كه متعلق به سال 200 ميلادي مي باشند ، از ديگر جاذبه هاي ديدني اين منطقه به شمار مي آيند. موزه قوم نگاري و موزه باستان شناسي كه در مسير( Taşucu – تاشوجو) قرار دارد از جمله مكانهاي است كه در آن آثار باستاني سراسر منطقه به نمايش در مي آيد. – توكل سلطان يكي ديگر مناطق ديدني اين شهر است.در اين منطقه در دلتاي گوك سو بيش از 300 نوع پرنده در محيطي حفاظت شده نگهداري مي شود. در منطقه Damircili – دميرجيلي( Imbriogon باستاني) در سمت شمالي( Silifke – سيليفكه) در مسير راه اوزون جابورج مقبره هاي كه همگي متعلق به اوايل دوران روميان است. به نحو خوبي نگهداري شده و در معرض ديد گردشگران قرار مي گيرد.
با طي كردن راهي كوهستاني به بخش روم باستاني Diocaesarea از منطقه اوزونجا بورچ كه تا فاصله 1200 متري از سنگ قبرهاي بزرگ پوشيده شده است مي رسيد. از آثار ديدني اين منطقه مي توان به بقاياي معبد Zeus olbius كه يادگاري است از دوران يونان باستان ، معبد( Tyche – تيچه) يا خداي شانس ، تالار تآتري كه بين سالهاي 161 تا 180 ميلادي ساخته شده ، كليساي رومي و يك برج اشاره نمود.
40 كيلومتر دورتر از اين منطقه درياچه شرقي ويرانه هاي Olba – البا (Ura) قرار دارد. بازديد از قناتهاي رومي ، تالار تآتر و چشمه اين منطقه نيز خالي از لطف نخواهد بود.
Meryemlik- مريم ليك Ayatekla : در قسمت جنوبي) Silifke -سيليفكه) و در امتداد جاده ساحلي قابل دسترسي مي باشد. از عمر اين منطقه 5 قرن مي گذرد. گورستان رومي و كليساي سنت Thecla كه محل دفن اولين زن شهيد مقدس مي باشد نيز از مكانهاي قابل بازديد ديگر اين منطقه به شمار ميآيد.
Taşucu – تاشوجو : شهر و در عين حال بندرگاهي است با سواحل ماسه اي و مركز اقامتي ، رفاهي مناسب براي جهانگردان ، از اين شهر توسط اتوبوسهاي دريائي و همينطور قايق ها مي توان به شهر گيرنه واقع در قبرس شمالي از جمهوري تركيه سفر نمود.) Ovacık – اواجيك) در فاصله 44 كيلومتري غربي شهر) Taşucu – تاش اوجو) قرار دارد. اين منطقه ، منطقه اي است آرام با اسكله ماهي گيري و ساحلي زيبا كه بدليل همين خصوصيات بسيار مشهور نيز گرديده است.Peninsula – پنينسولا يا Cavaliere – جاوالييره در منطقه Ovacık واقع شده و منطقه اي است مناسب براي شنا و شيرجه ، علاوه از آن يكي از جذاب ترين مكانهاي توريستي تركيه نيز به شمار مي آيد. علاقه مندان به ورزش شنا در خليج و جزيره كوسرليك باي نيز نبايد غافل شوند.در فاصله 18 كيلومتري جنوب شرقي منطقه اي وجود دارد كه ويرانه هاي دوران روميان و موازئيك هاي زيباي تاريخي را در خود جاي داده است.از منطقه Aydıncık – آيدينجيك به سمت غرب Ovacık آبهاي نيلگون مملو از قايق هاي بادباني بخوبي قابل رويت مي باشد. لازم است قبل از سوار شدن به اين قايق هاي بادباني از امنيت آن اطمينان حاصل نمائيد.جاده ساحلي منتهي به كوهستان پر از كاج با شيبي تند كه به دريا ختم مي شود مناظر بديع و زيبايي را از صخره ها ، خليج هاي كوچك و آبهاي فيروزه فام مشرف به درياي مديترانه بوجود آورده ، كه مشاهده آن خالي از لطف نخواهد باشد.Bozyazı – بزيازي در فاصله 36 كيلومتري غرب Aydincik – آيدين جيك قرار دارد. اين منطقه بعنوان يك مركز تفريحي از قسمت هاي پاكيزه و وسيع براي چادر زدن برخوردار است. نماي زيباي ساحل را مي توان از كاخ Anamur – آنامور كه از ان نگهداري خوبي ميشود و در ميان 2 ساحل ماسه اي ، نيز قرار گرفته تماشا كرد. كاخ Anamur در قرن وسطي توسط Crusaders ساخته شده و بعدها توسط عثمانيها بعنوان قلعه نظامي مورد استفاده قرار گرفته است.
شهر آنامور Anamur در فاصله 13 كيلومتري Bozyazı در ناحيه غربي ميان كوههاي احاطه شده با درختان موز و در ساحلي زيبا و ويرانه هاي از Anamorium باستاني با قلعه و دژ محكم ، تالار تآتر و حمام و گورستان قديمي قابل روئيت مي باشد.با قرار گرفتن در بالكن هاي ساختمانهاي موجود در اين شهر شانس تماشاي مناظر زيبا وبكر را براي خود خلق خواهيد كرد.
از تارسوس تا آنتاكيا
منطقه تارسوس در شهر مرسين و در نقطه مرزي دشت حاصلخيز چوكوروا قرار دارد. تارسوس محل تولد سنت پل است. بنا به گفته تاريخ نويسان اين شهر عليرغم اينكه چندين با مورد تهاجم و تعارض قرار گرفته در گذشته شهري بزرگ به شمار مي آمده است. از بقاياي اين شهر باستاني مي توان به بزنر ، اسلحه ، دروازه كلئوپاترا كلئوپاترا و مارك آنتوني هنگامي كه براي ديدن نارسوس آمده بودند از درون اين دروازه عبور كردند . معبدHihit، كليساي عثماني . Ulucami – مسجد اولو و مدرسه مذهبي (Kubat paşa – كوباد پاشا) اشاره نمود. شهرهاي كوچك ، آبشارها و درختهاي متعدد كه بر خيابانها سايه افكنده از اين مكان محلي مناسب براي سپري كردن بعدازظهري دلپذير ساخته است.
پارك كارا بورچاك كه با درختان اكاليپتوس پوشيده شده با آن فضاي عطرآگين خود از ديگر شاهكارهاي موجود در اين منطقه مي باشد.
Alanda – آلاندا چهارمين شهر بزرگ تركيه بوده و درقلب دشت قرار گرفته است. آلاندا مركز مهمي در صنعت كشاورزي و نساجي به شمار مي آيد. در اين منطقه پل سنگي 310 متري تاش كوپروسو كه توسط هادريان ساخته شد و بعدها بوسيله جاستينيان تعمير گرديد نيز بر روي رودخانه سيمان ازر اندام مي كند. اين پل در واقع شهر را به دو بخش تقسيم كرده است. و در طول زمان تنها 14 طاق از 21 طاق اين پل باقي مانده است. مسجد Ulu -اولو ساخته شده در سال 1206 ، مسجد Eski – اسكي ، مسجد Hasan Ağa – حسن آقا ، برج ساعت ساخته شده در قرن 19 و بازار قديمي سرپوشيده از ديگر مكانهاي زيباي اين منطقه به شمار مي آيند. اين شهر هم چنين داراي 3 موزه است : 1- موزه باستانشناسي كه در آن اكتشافات محلي و بقاياي Hitit و روميان در آن نمايش داده مي شود. موزه قوم نگاري و موزه فرهنگ آتاتورك.
بعد از يك روز گردش در شهر Alanda -آلاندا خوردن كباب آدانا كه تندي خاصي داشته و از گوشت تازه طبخ ميشود خالي از لطف نخواهد بود. از نوشيدنيهاي محلي اين منطقه نيز مي توان به آب شلغم كه از شلغم سياه گرفته ميشود و همينطور) Shire – شيره) كه نوعي آب انگور است اشاره نمود.
سيحان دم – Seyhan Dam (سدسيحان) و درياچه واقع در شمال شهر ، پياده روهاي زيبا ، باغهاي چاي و مجموعه رستورانهاي زيبا همگي مكانهاي مناسبي براي فرار از گرماي روزانه به شمار مي آيند. هنگام غروب آفتاب از يك طرف منظره زيباي رودخانه كه با چراغهاي درخشان مزين گرديده در معرض ديد شما قرار گرفته و از طرفي ديگر نسيم آرامي كه در حال وزيدن است موجب تشكيل موجهاي كوچك بر سطح آبهاي اين رودخانه مي گردد.از جمله سواحل نزديك به اين منطقه كه در عين حال داراي تسهيلات رفاهي مناسب نيز هست مي توان به منطقه yumurtalık – يومورتاليك اشاره كرد. در اين منطقه كاخي باستاني در بندرگاه قرار گرفته كه به اسكله ماهيگيران مشرف مي باشد. منطقه( Karataş – كاراتاش )نيز از زيبائي هاي خاصي برخوردار است كه تماشاي آنها براي هر بينندهاي لذت آور است. پارك چامليك هم از جمله مناطق زيباي ذيگر اين منطقه است كه در عين حال محلي مناسب براي ماهيگيري نيز به شمار مي آيد.
كمي جلوتر از جاده آدانا در حوالي شهر اسكندرون و در نزديكي Yakapınar – ياكاپينار شهري با نام ميسيس (Misis) قرار گرفته است. از ويژگيهاي اين شهر قرار گرفتن آن در سر راه جاده ابريشم است. در ميسيس و اطراف آن در نگاه اول ويرانه هاي دوران روميان از جمله سنگفرش موزائيكي كه متعلق به قرن چهارم ميلادي است به چشم مي خورد. در اين سنگفرش كشتي نوح و حيوانات داخل آن نيز به تصوير كشيده شده است. كمي آنطرف تر و در امتداد جاده ، ويرانه هاي تاريخي Yılankale – ييلان كاله و كاخ شاهمران – Sahmeran برفراز كوهي سنگي به شكلي كه كاملاً بر روي رودخانه Ceyhan (جيحان) قرار گرفته است ارز اندام ميكند.در قسمت جنوبي ييلان كاله و در منطقه Sirkeli -سيركلي به جنبه كاري هاي انجام شده توسط هئيت هيت ها نماينگر آن است كه Muvatalish – موواتاليش در طول مسير حركتي خود به كشور مصر در منطقه( Sirkeli -سيركلي) سري زده و در آنجا توقفي نيز داشته است.روستاي ديلك كايا – (Dilekkaya ( Anavarza باستاني كه در شمال رودخانه جيحان قرار دارد. از مكانهاي ديدني اين روستا مي توان به يك شهر رومي و كاخي زيبا اشاره كرد. در موزه كوچك موجود در اين شهر 2 نمونه از هنر موزائيك كاري كه در آن زمان در حمامهاي رومي استفاده مي شده وجود دارد.از ابتداي خليج اسكندرون به سمت انتها 2 بخش باستاني ديگر نيز وجود دارد. شهر( Castabala – جاستابالا) شهري است كه دسترسي به آن از طريق جاده( Karatepe – كاراتپه ) ممكن مي باشد. از جمله آثار ديدني اين منطقه مي توان به خيابانهاي ستون دار حمام و قلعه اي قرار گرفته در روي ستونها اشاره نمود.
پارك ملي Karatepe – كاراتپه : (بخش Neo Hittite ) در اين پارك بقايائي از اقامتگاه باستاني پادشاه Asitawada – آسيتاوادا ، كتيبه هاي هئيت هيت ها و فنيقي ها كه براي پي بردن به زبان (هيت هيت ها) نقش مؤثري داشت وجود دارد. در موزه فضاي باز اين منطقه آثار زيادي متشكل از سنگهاي حجاري شده و برجسته كاريها كه همگي بيانگر اهميت و جلال اين تمدن بوده وجود دارد. دو مجسمه گاو و يك مجسمه با بدن انسان و سر شير نيز در اين منطقه به چشم ميخورد. اين ناحيه معمولاً در طول جنگهاي صليبي همواره صحنه نبرد و پيكار بوده است و در اين راستا در گذشته قله (Toprakkale – تپراك كاله) همواره از طرف ارتش اروپائي ها مورد استفاده قرار مي گرفته است.
دشت( Issos – ايسوس) : در اين دشت كه در گذشته يعني در سال 333 قبل از ميلاد الكسا ندركبير ، داريوش سوم و ارتش ايران را طي جنگي مغلوب كرد امروزه به محلي مملو از محصولات مركبات تبديل شده است. اين مركبات امروزه نياز كشور تركيه را به ميوه هائي از قبيل پرتقال ، نارنگي و ليمو كاملاً برطرف نموده است.كمي دورتر از ساحل در خليج Iskenderun – اسكندرون مجموعه Sokullu Mehmet – سوكوللو محمد پاشا قرار دارد.در اين منطقه مكانهائي از قبيل مسجد ، بازار ، كاروانسرا و مدرسه اي متعلق به قرن شانزدهم به چشم مي خورد. از جمله مكانهاي تاريخي ديگر اين منطقه مي توان به Cin kulesi – جين كولسي و يك كاخ نيز اشاره نمود.
اسكندرون كه در گذشته Alexandetta – الكساندتا ناميده مي شده ابتدا توسط الكساندركبير و پس از پيروزي بر ايرانيان در دشت Issos ايسوس بنا نهاده شد. امروزه اين شهر به عنوان يك شهر پر جمعيت و بندري جايگاه خاصي را در تعاملات تجاري بعنوان شهري مركزي و تجاري ايفا مي كند. هتل ها ، رستورانها و كافه هاي متعدد موجود در اين منطقه با توجه به نحوه قرار گيري و منظره خاصي كه از وجود پاركهاي اطراف نشات مي گيرد با چشم انداز زيبائي كه به سمت دريا دارد ، نظر هر بيننده اي را به خود معطوف مي نمايد. از غذاهاي معروف اين منطقه ميگوهاي لذيذ آن ، دسر گرم كونفه تهيه شده از دانه هاي گندم شيرين به اضافه پنير آب شده و پيش غذاي هر سوس متشكل از پوره نخود ، شير و فلفل قرمز اشاره كرد. از سوغاتي هاي مشهور اين منطقه هم بايد به وسايل چوبي شامل ميز هاي حكاكي شده كار دست . صندلي و غيره اشاره كرد.
در بخش جنوبي ساحل اسكندرون شهر چينار قرار گرفته كه داراي سواحل ، هتل ، مهمانخانه ها و رستورانهاي بسيار زيبائي مي باشد. Soğukluk – سوئوكلوك منطقه اي است كه در مسير جاده Antakya -آنتاكيا ، اما كمي دورتر از جاده اصلي قرار گرفته است. اين منطقه مكان مناسبي است براي فرار از گرما زيرا داراي آب و هواي خنكي است. در مسير راه بعد از گذشتن از Belen Pass – بلن پاس حتماً در مقابل كاخ Bagras – باگراس كه در مقاطع مختلف توسط روميان ، ماملوكها و جنگجويان جنگهاي صليبي به اشتغال درآمد توقفي كوتاه داشته باشيد. از اين كاخ در گذشته براي كنترل مسير منتهي به كشور عربستان استفاده مي شده است. يك كليساي كوچك نيز در اين كاخ وجود دارد.
Antakya – آنتاكيا : اين شهر در واقع وابسته به شهر مقدس ( Antioch – آنتي اوچ) بوده و در كنار رودخانه( Asi – آسي) (Orontes )و در دشتي حاصلخيز در ميان كوهستانهاي بزرگ قرار گرفته است. آنتاكيا به عنوان شهري كه در دوران روميان پايتخت سلجوقيان بوده و به دليل رونق بازرگاني موجود در آن كه به نوبه خود موجبات پيشرفت اين شهر را فراهم آورده بعنوان اولين شهري كه واژه مسحيت در آن مطرح گرديد از جايگاه خاصي برخوردار است.
موزه باستان شناسي آنتاكيا ، محل نگهداري يكي از غني ترين مجموعه هاي موزائيك هاي رومي در جهان است. اين موزائيك هاي جالب در داخل سنگ ها قرار گرفته اند و در خلال حفاريهاي انجام شده در منطقهa Antaky در نزديكي منطقه Dephne – دفنه بدست آمده اند. (بازديد از اين موزه همه روزه بجز روزهاي دوشنبه ممكن است)
در بيرون شهر غار پيتر روحاني قرار دارد . اين مكان در سال 1983 توسط واتيكان مكاني مقدس اعلام شد.. بازار و مسجد Habib Neccar – حبيب نجار نيز از جمله مكانهاي ديدني ديگر اين منطقه به شمار مي آيد.دروازه آهني تعبيه شده در جنوب اين غار يكي از ورودي هاي Antioch مقدس بوده است. به هنگام حركت در قسمت قديمي اين منطقه مرور تاريخ و به ياد آوردن اشخاصي از قبيل پيتر ، پوول ، بارناباس و ديگر اشخاص ممكن است زيرا اين منطقه از گذشته تا به حال كمترين تغيير را به خود ديده است. كاخ Antioch كه در قسمت فوقاني شهر قرار داشته و نمائي زيبا و ديدني از مناطق اطراف را در معرض ديد بينندگان قرار مي دهد.
حربيه (دافنه باستاني) ، اين منطقه در جنوب شهر آنتاكيا قرار گرفته است. بنا به روايا ت اساطير يونان آپولو در اين منطقه سعي به تبديل معشوق خود Daphne – دافنه به يك زن زيباي چوبين مينمايد اما دفنه براي فرار كردن از اين سرنوشت تبديل به يك درخت مي شود.اين شهر كه در دوران روم بعنوان يك شهر لوكس و اشرافي مطرح بوده ، با داشتن نوازندگان ، باغها ، درختان برگ مو ، آبشارهاي زيبا معروف بوده و مكاني مناسب براي گردش و صرف يك وعده غذاي مطبوع به شمار مي آيد. ماه اكتبر هر سال زمان رسيدن خرماهاي خوش طعم منطقه Hrbiye – هاربيه است. سوپ و برگ موي خوش عطر و خوش طعم آن را نيز نبايد فراموش كرد.Samandağ – سامان دائي در 25 كيلومتري شهر آنتاكيا قرار گرفته است. اين شهر اقامتي داراي ساحلي بكر ميباشد. Seleucia peria – سله
اوجييا Cevlik : اين منطقه در شمال شهر قرار گرفته و زمان تاسيس آن به حدود 300 سال قبل از ميلاد مسيح يعني زمانيكه پل و بارناباس اولين سفر مذهبي خود را به اين منطقه كه در آن زمان بندري پر تردد به شمار ميامد انجام داد بر ميگردد.
جالب ترين بناي تاريخي اين منطقه تونل( Titus – تيتوس) ميباشد. از اين تونل براي منحرف كردن آب باران استفاده ميشده است. با در نظر گرفتن استاندارد هاي مهندسي امروز بايد اذعان داشت كه ساخت يك چنين بنائي در آن زمان يك موفقيت بزرگ به شمار ميآمده است. در اين منطقه ديدن معبد زئوس در Kapısuyu – كاپي سويو و همينطور چشم انداز ديدني بندرگاه باستاني ، ساحل ماسه اي و دشت حاصلخيز اطراف خالي از لطف نخواهد بود.
در مسير Antakya به سمت كشور سوريه 2 جاده بزرگ وجود دارد كه يكي از آنها به سمت شرق يعني به طرف Alleppo – آلپو امتداد يافته و از مرز شهر Royhanlı – ريحانلي مي گذرد و ديگري به سمت جنوب امتداد يافته و با گذر از Yayladağ – يايلا داغ به سمت Lazkiye – لازكيه ، Tripolis تريپولي و بيروت مي رود.
درباره آنکارا :
شهر آنکارا پايتخت جمهوري تركيه است و در مرکز آناتولی بر لبه شرقی فلات بزرگ و مرتفع آناتولی در ارتفاع 850 متری قرار گرفته است. این استان، استپی حاصلخیز غالبا از گندم است، با نواحی جنگلی در شمال شرق. این شهر از شمال با استانهای چانکیری و بلو، از غرب با اسکی شهیر، و از شرق با استان کیر شهیر هم مرز است.
بالای صفحه
جاذبه هاي توريستي آنکارا :
از مکانهای دیدنی درآنکارا مي توان به آنیتکابیر يا مقبره آتاتورک واقع بر روی یک تپه خیره کننده در بخش آنیتپ شهر، اشاره كرد. موزه تمدن های آناتولی از دیگرجاذبه های آنکارا به شمار می رود، این موزه به ورودی ارگ نزدیک است. یک بازار سرپوشیده قدیمی به زیبایی بازسازی شده و هم اکنون یک مجموعه خارق العاده و منحصر از آثار پالئولیتیک، نئولیتیک، هاتی ،هیتی،فرنگیها، یورارتین ها و رومیها و نمونه های برجسته از گنجهای لیدیاایها را در خود جای می دهد.
از ديگر مکانهای دیدنی مي توان به موزه فرهنگ شناسي ، موزه نقاشی و مجسمه سازی ، موزه جنگ آزادی ، موزه جمهوری ، موزه تاریخ طبیعی ، موزه هوانوردی ، موزه پخش رادیو و تلویزیون ترکیه ، موزه فضای باز لوکو موتیو ، موزه هواشناسی ، موزه اسباب بازی ، موزه زراعت ، مسجد حاجی بایرام ، مسجد اصلان حانه ، مسجد اهی الوان ، مسجد علا الدین ، مسجد ینی جناب احمد و مسجد کجا تپه را نام برد.
اطلاعات بیشتر
بالای صفحه
مراکز خرید آنکارا :
بازدید کنندگان از این شهر معمولا مایل هستند از فروشگاه های قدیمی در چیکریکچیلار یوکوشو نزدیک به اولوس دیدن کنند. خیابان مسگران يا باکیرجیلار چارشیسی محبوبیت خاصی دارد و بسیاری از اشیای جالب قدیمی و جدید را ،علاوه بر اشیای مسی، می توان در اینجا یافت، مانند جواهرات، فرش، لباس، عتیقه جات و کارهای سوزن دوزی شده و غيره.
با رفتن به بالای تپه به سمت دروازه ارگ، می توانید مغازه های جالب بسیاری را ببینید که ادویه جات، میوه های خشک شده، آجیل و هر نوع محصول دیگری را می فروشند.
اینجا مجموعه ای است بزرگ و بسیار تازه. مراکز خرید مدرن بیشتر در کیزیلای و در خیابان تونالی هیلمی واقع در چانکایا یافت می شوند. این منطقه شامل بازار مدرن کاروم و همچنین برج آتاکوله در چان کایا می باشد. از بالای آتاکوله در ارتفاع 125 متری، منظره با شکوهی بر فراز تمام شهر وجود دارد. رستوران چرخانی نیز وجود دارد که در آن می توان به شکل آسوده تری از کل چشم انداز لذت برد. گالریا در اومیت کوی ، مرکز بیل کنت ، آرمادا در سوگوت اوزو ، میگروس آك کپرو و کارفور در باتی كنت سایر فرصتها برای یک خرید مدرن هستند.
بالای صفحه
فرودگاه آنکارا :
حمل و نقل عمومی آنکارا :
فرودگاه بين المللي آنكارا در 35 كيلومتري شمال اين شهر واقع شده است كه شما مي توانيد با قطار به اين فرودگاه رفت و آمد كنيد.
حمل و نقل عمومي در اين شهر مبتني بر تاكسي اختصاصي ، اتوبوس و مترو مي باشد.
متر وسيله اي است كه شما مي توانيد با آن به اكثر نقاط شهر سريعا سفر كنيد.
وسيله ديگر اتوبوس بوده و شما مي توانيد از استگاه هاي اتوبوس براي رسيدن به مركز شهر استفاده نموده و از ايستگاه اصلي به تمام مراكز ديدني كه در 5 كيلومتري جنوب غربي شهر قرار گرفته سفر كنيد.
وسيله ديگر تاكسي است. تاكسيهاي اين شهر تماما به رنگ زرد بوده و محاسبه نرخ كرايه با استفاده از تاكسي متر انجام مي گيرد. نرخ اوليه تاكسي متر در بدو ورود به وسيله در حدود 2 دلار مي باشد و پس از طي يك مسير 10 كيلومتري در حدود 20 الي 30 دلار با توجه به وضعيت ترافيك مي بايست پرداخت نمود. اين تاكسيها فقط به صورت اختصاصي اقدام به سوار نمودن مسافر مي نمايند.
تاريخچه آنکارا :
تاریخ این منطقه به عصر برنز و تمدن هاتی ها بر می گردد که در هزاره دوم قبل از میلاد توسط هیتی ها، در قرن دهم قبل از میلاد توسط فرنگیها و سپس توسط لیدیا ایها و فارسها جایگزین شد. بعد از اینها غلاطیه ایها از نژاد سلت آمدند. اولین کسانی بودند که در قرن سوم قبل از میلاد آنکارا را پایتخت خود قرار دادند. این شهر در آن زمان انکیرا نام داشت، به معنی لنگر که یکی از قدیمیترین کلمات در زبان سلتی های دریا دوست بوده است.
این شهر متعاقبا به دست رومیها و سپس اهالی روم شرقی افتاد. سلطان آلپارسلان سلجوقی در زمان فتح مالازگیرت در 1071 راه آناتولی را به روی ترکها گشود. سپس در 1073 آنکارا را که یک موقعیت مهم برای ترابری ارتش و منابع طبیعی به قلمرو ترکیه بود تصاحب کرد. این شهر یک مرکز مهم فرهنگی، بازرگانی و هنری در زمان رومیها، و یک مرکز بازرگانی مهم در مسیر کاروانها به سمت شرق در زمان عثمانیها بود. در حدود قرن نوزدهم از اهمیت آن کاسته شد. مجددا زمانی که کمال آتاتورک آن را به عنوان یک پایگاه برای اینکه از آنجا جنگ آزادی را رهبری کند، انتخاب کرد، این شهر تبدیل به یک مرکز مهم شد. در نتیجه, نقش این شهر در جنگ و همچنین موقعیت استراتژیک آن ، آنکارا را در سال 1923 به عنوان پایتخت جمهوری جدید ترکیه معرفی کرد.
اقتصاد آنکارا :
آنكارا يكي از شهرهاي مهم و بزرگ تجاري كشور تركيه محسوب مي شود.
رشد اقتصادي اين شهر بيشتر در زمينه هاي صنعت ، بانكداري ، حمل و نقل ، ارتباطات و گردشگري بوده است بطوريكه اين رشد اقتصادي در اقتصاد اين كشور تاثير گذار شده است.
اين شهر در صنعت كشاورزي داراي محصولات برجسته اي مانند زردآلو ، انجیر ، آلبالو ، گردو ، فندق ، انار و تخم مرغ ، فلفل گیاهی سبز مي باشد.
اين شهر در بخش صنعت نساجي و صنايع پوشاك نيز سهم بزرگي در اقتصاد كشور تركيه دارد.
همچنين اين شهر مركز صنايع خودرو سازي ، توليد تلويزيون و لوازم الكترونيكي ، اسباب بازي هاي الكترونيكي و لوازم خانگي محسوب مي شود.
زير ساختهاي فرهنگي و آموزشي در اين شهر باعث توسعه دانشگاههاي مدرن ، سالن هاي تئاتر و اپرا و همچنين خصوصي سازي در صنايع گردشگري شده است و اين امر سبب شده است كه منابع و فرصتهاي شغلي متعددي براي مردم منطقه ايجاد شود.
بالای صفحه
ساختار آنکارا :
این شهر سرزمینی که قلب بسیاری از تمدنها بوده است و کارزار تاریخی مابین شرق و غرب، هاتیسها، هیتی ها، فرنگیها،غلاطیه ایها، رومیها، رومیهای شرقی ، سلجوقیها و عثمانیها همگی برای خود مختاری خود جنگیده اند و حکمرانی خود را برقرار کرده اند. در قرن یازدهم ترکهای مهاجر از سمت شرق ، خودشان این شهر را ساختند. در طول تاریخ ، آناتولی مرکزی در برابر هجوم فاتحان بزرگ چون اسکندر بزرگ و تیمور لنگ تاب آورده است. در طول ده هزاره سکونت، ساکنان این ناحیه در هنر خود ،از نقاشیهای قدرتمندانه چاتال هویوک گرفته تا خطوط بی باکانه معماری سلجوقی و شکل مدرن و شگفت انگیز آرامگاه آتاتورک، نماهای جالب چشم اندازهای اطراف را منعکس کرده اند.
ازمیر
ساحل دریای اژه
کرانه های دریای اژه در ترکیه از جمله زیباترین چشم اندازهای این کشور می باشند. خط ساحلی باشکوهی که آب شفاف دریای اژه به آن برخورد می کند، مملو است از کرانه های قدیمی که توسط باغهای زیتون، پرتگاههای سنگی و جنگلهای کاج احاطه شده اند.
اگر شما اسکله های ماهیگیری زیبا، روستاهای تفریحی پرطرفدار و یا بقایای تمدنهای باستانی را که گواهی بر 5000 سال تاریخ، فرهنگ و اسطوره می باشند ترجیح دهید، این منطقه تعطیلاتی برای همه، از دوستداران طبیعت و خورشید گرفته تا عکاسان، مشتاقان ورزش، قایقرانان و باستانشناسان، فراهم می کند. در تمام طول ساحل، اقامتگاههایی را می توان یافت که هر سلیقه و قیمتی را در بر میگیرند.
ازمیر- زادگاه هومر
این شهر که در زبان ترکی ” ازمیر زیبا” نام دارد، بر فراز یک خلیج بلند و باریک واقع شده که توسط کشتیها و قایقهای تفریحی، شیاردار شده است. آب و هوای آن معتدل است و در تابستان، نسیم مداوم و روح بخش دریا ،گرمای خورشید را متعادل می کند. این شهر که در پشت پیاده روهای آراسته شده با نخل و خیابانهایی که خط ساحلی را دنبال می کنند ، از دامنه های کوههای اطراف با شیبهای پلکانی افقی به آرامی بالا میرود. ازمیر سومین شهر بزرگ ترکیه بوده و بندر آن فقط در رده دوم نسبت به استانبول قرار دارد. ازمیر که در تمام طول سال یک شهر بین المللی و سرزنده است، در مدت جشنواره بین المللی هنر ( ژوئن و جولای ) و نمایشگاه بین المللی ( آگوست و سپتامبر )، بازدید کنندگان زیادی دارد.
این هر در اصل در هزاره سوم قبل از میلاد در محلی که امروزه( Bayraklı- بایراکلی) نام دارد تاسیس شد و در آن زمان با شهر ” تروی “، که دارای پیشرفته ترین فرهنگ در آناتولی غربی است، مشترک بود. در حدود سال 1500 قبل از میلاد ، این شهر تحت نفوذ قلمروی هیتی ها در آناتولی مرکزی در آمد.در هزاره اول قبل از میلاد، ازمیر ( Smyrna- سیمیرنا)نامیده میشد و در رده مهمترین شهرهای اتحادیه ایونین ایها قرار داشت. در طول این دوره، یکی از برجسته ترین نکات این شهر این بود که “هومر” در آنجا سکونت داشت. فتح این شهر توسط لیدیا ایها، در حدود 600 قبل ازمیلاد، این دوره را به پایان رساند.
در سرتاسر دوره حکومت لیدیا ایها و متعاقب آن فارسها در قرن ششم قبل از میلاد، ازمیر در حد محلی که کمی کوچکتر از یک روستا بود، باقی ماند. در قرن چهارم قبل از میلاد و در دوره سلطنت اسکندر بزرگ،شهر جدیدی بر دامنه های (Kadifekale- کادیفه کاله قله Pagos-پاگوس ) احداث شد. دوره رومیها در ازمیر که در قرن اول قبل از میلاد آغاز شد، دومین عصر بزرگ این شهر بود. فرمانروایی روم شرقی در قرن چهارم دنبال شد و تا زمان پیروزی سلجوقیها در قرن 11 ادامه پیدا کرد. در 1415 این شهر، تحت حکومت سلطان محمد چِلبی، به بخشی از قلمرو عثمانیها تبدیل شد.
مکانهای مهم و مورد توجه
موزه های شهر ازمیر:
موزه باستانشناسی در نزدیکی میدان (Konak–کناک)، یک مجموعه برتر از اشیای عتیقه را شامل تندیسهایی از پوسایدون و دیمتر که در زمان باستان در میدان شهر مستقر بودند، در خود جای می دهد.(دوشنبه ها تعطیل است.)
موزه فرهنگ شناسی، مجاور موزه باستانشناسی، حاوی هنرهای دستی مردم عامه است که شامل یک مجموعه نفیس از فرشهای (Bergama و Gurdes-برگاما و گوردس)، لباسهای سنتی و لگامهای شتر میباشد.(دوشنبه ها تعطیل است.).
موزه باستانشناسی در نزدیکی میدان (کناک Konak)، یک مجموعه برتر از اشیای عتیقه را شامل تندیسهایی از پوسایدون و دیمتر که در زمان باستان در میدان شهر مستقر بودند، در خود جای می دهد.(دوشنبه ها تعطیل است.)
موزه فرهنگ شناسی، مجاور موزه باستانشناسی، حاوی هنرهای دستی مردم عامه است که شامل یک مجموعه نفیس از فرشهای (و برگاما Bergama و گوردس Gurdes)، لباسهای سنتی و لگامهای شتر میباشد.(دوشنبه ها تعطیل است.)
موزه آتاتورک واقع در جاده آتاتورک، در یک خانه قدیمی ازمیری قرار گرفته که توسط پایه گذار جمهوری ترکیه استفاده می شد. این موزه عکسهایی از این رهبر، به همراه بعضی از وسایل شخصی او را به نمایش گذاشته است.(دوشنبه ها تعطیل است.)
موزه هنرهای نفیس در (کناک Konak)، آثاری از نقاشان مشهور ترکیه را نشان می دهد.(دوشنبه ها تعطیل است.)
موزه هنر(سلچوک یاشار Selchuk Yaşar) یک موزه خصوصی در بلوار جمهوریت است، با مجموعه ای از هنر قرن 20 ترکیه.(یکشنبه ها تعطیل است.)
موزه تاریخ طبیعی در(برنوا Bornova)، به عنوان یک اندوخته طبیعی برای حفاظت از مناظر تاریخی منطقه دریای اژه، قلمداد می شود.(یکشنبه ها تعطیل است.)
موزه باستانشناسی (ادمیش odemiş) در حدود 60 کیلومتری شرق ازمیر واقع است و هنرهای دستی این منطقه را عرضه می کند. (روزهای آخر هفته تعطیل است)
شهرهای معروف کشور ترکیه
واکنش شما به این نوشته ؟
عشق0
غمگین0
خوشحال0
خواب آلود0
عصبانی0
بی روح0
چشمک0
ارسال پاسخ