در یک نگاه
نام کشور: ایتالیا
موقعیت کشور : جنوب اروپای مرکزی
موقعیت جغرافیایی: شبه جزیره
همسایگان: فرانسه، سویس، اتریش و اسلوونی
جمعیت: ٦٠٫٤١٨٫٧١
دین : کاتولیک
مساحت :٣٠١٫٣٣٨ کیلومتر مربع
فاصله از ایران: ٣٤١٥ کیلومتر
واحد پول و برابری آن با ریال: یورو معادل ١٤١٢٠ ریال
آب و هوا: مدیترانهای
پیش شماره: ٣٩
زمان محلی: دو ساعت و نیم عقبتر از ایران
ولتاژ برق: ٢٣٠ ولت
قرار داد Roaming ایرانسل: http://www.irancell.ir/Layer3/?id=409
دارد
قرار داد Roaming همراه اول: http://www.mci.ir/web/guest/252
دارد
داستان این کشور
ایتالیا که نام رسمیاش جمهوری ایتالیایی است، در جنوب اروپای مرکزی قرار گرفته. این کشور از شمال با فرانسه، سویس، اتریش و اسلوونی- در امتداد کوههای آلپ- همسایه است و تا جنوب، به صورت شبهجزیره کشیده شده است. ایتالیا بزرگترین جزیرههای دریای مدیترانه- سیسیل و ساردنیا- و جزیرههای کوچکتری را هم در بر میگیرد و دو کشور سانمارینو و واتیکان هم درش قرار گرفتهاند؛ آب و هوای معتدل فصلی دارد و با جمعیت ٦٠ میلیونی خود، ششمین کشور پرجمعیت اروپا و بیستوسومین کشور پرجمعیت جهان به شمار میرود.
پایتخت ایتالیا، رم است که مدتها مرکز سیاسی تمدن غربی و پایتخت امپراتوری روم به شمار میرفت. بعد از فروپاشی امپراتوری روم، ایتالیا بارها مورد تاراج قرار گرفت، با این حال بعدها رنسانس آنجا متولد شد. در پی دوران پیدایش دوباره (Risorgimento)، استانهای ایتالیا در ١٨٦١ با هم یکی شدند و کشور ایتالیا را تشکیل دادند. طی دو دههی آخر قرن نوزدهم، ایتالیا با تسلط بر لیبی، اریتره، سومالی، اتیوپی، آلبانی، رودس و دوازده جزیره امپراتوری مستعمراتیای تشکیل داد که در تیانجین چین هم یک امتیاز انحصاری داشت.
ایتالیای مدرن امروز، جمهوری دموکراتیک دارد و در صف ٨ کشور صنعتی جهان قرار گرفته. سطح زندگی در ایتالیا در حد استاندارد بالا قرار دارد و از لحاظ کیفیت زندگی، جزء فهرست ١٠ کشور برتر جهان است. این کشور، یکی از اعضای اتحادیهی اروپاست و در گروه ٨، گروه ٢٠ و ناتو عضویت دارد. ایتالیا همچنین عضو سازمان همکاری و گسترش اقتصادی، سازمان تجارت جهانی، کنسول اروپا، اتحادیهی اروپای غربی و سازمان ملل است؛ از لحاظ بودجهی دفاع جهانی، در ردهی نهم بوده و بخشی از تسلیحات اتمی ناتو را در اختیار دارد.
در واقع، ایتالیا نقش بزرگی در ارتش اروپایی و جهانی دارد. این کشور قدرتمند، از لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، در کنار کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان و روسیه قرار میگیرد. در آخر باید به این نکته اشاره کرد که ایتالیا سطح سواد بالایی دارد.
بهترین وقت سفر
آب و هوای ایتالیا مثل سایر کشورهای مدیترانهای است. تابستانهایش گرم و خشکاند و ژوییه (تیر)، گرمترین ماه سال است. شمال کشور، زمستانهای سردی دارد که اغلب با برف همراهاند؛ بر خلاف زمستانهای ملایمی که جنوب میگذراند. برخی مناطق جنوبی، در تمام فصل بارش، رنگ باران را نمیبینند. رشتهکوههای ایتالیا، تاثیر مهمی بر آب و هوا میگذارند، بنابراین با سفر از این شهر به آن شهر، ممکن است آب و هوای مختلفی را تجربه کنید. اما کی به آنجا برویم؟
یک جواب بیدرنگ برای این سوال هست: هر وقتی که شد! اما اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، بهترین زمان سفر، بین آوریل تا ژوئن (اواسط فروردین تا اواخر خرداد) است. آن موقع هوا آفتابی است، بدون این که زیادی گرم باشد. دور و بر شهرها پر از گلهای بهاری است و توریستهای تابستانی هنوز به آنجا سرازیر نشدهاند. در ماههای ژوییه و آگوست (تیر و مرداد) بیشتر ایتالیاییها به جاده میزنند. در این دو ماه سعی کنید به آنجا نروید، چون هوا داغ، قیمتها بالا و کشور در حال کباب شدن است.
میگویند ایتالیا سرزمین ابدی آفتاب مدیترانهای است. خوب، این را زیاد راست نمیگویند! در کوههای آلپ زمستانها طولانی و شدیدند، اولین برف در ماه نوامبر (آبان) میبارد و یخبندان ماه ژوئن (خرداد) هم زیاد غیر معمول نیست. فصل اسکی که بشود، حوالی آلپ قیمتها بالا میرود. البته کوهها تا حدی ناحیهی لومباردی را از زمستانهای سخت اروپای شمالی حفظ میکنند، اما ابر و باران آن دور و برها زیاد پیدا میشوند، آنقدری که میگویند میلان، لندن ِ ایتالیاست.
در عوض، فلورانس در درهای بین تپههای فراوان قرار گرفته که باعث میشود گرمای تابستانهایش عین آتش جهنم باشد. رم، تابستان گرم و زمستان معتدل دارد. این وضع آب و هوا تا جنوب هم ادامه دارد: در سیسیلی و ساردنیا زمستانها زیادی معتدلاند و تابستانها گرم و خشک و طولانی.
جشن و جشنواره ها
فوریه- آوریل
جشن سنتاگاتا (٣ تا ٥ فوریه):
یک میلیون کاتانیایی به همراه گردشگران، جعبهی اشیای متبرکهی نقرهای را دنبال میکنند.
ساگرا دل ماندورلو این فیوره (نخستین یکشنبهی فوریه):
جشنوارهی شکوفههای بادام، جشنوارهای مردمی است که در آگریجنتو و در هوای آزاد به همراه موزیک و نمایش برگزار میشود.
ساسارتیلیا (یکشنبه و سهشنبهی پیش از ماه روزه):
نام جشنهایی است که در اوریستانو برگزار میشود. در این جشن، مسابقهای با اسبسواران لباس مبدل پوشیده برگزار میشود.
اسکوپیو دل کارو (یکشنبهی عید پاک):
آتشبازیهایی در میدان دوئوموی فلورانس برگزار میشود.
مه
جشن سنتِفیزیو (١ مه):
نقش برجستهای از پشتیبان ساردینیا، در سرتاسر کالیاری نمایش داده میشود.
جشن سن نیکولا (حدود ٧ تا ٩ مه):
در این جشن، پیکرهای از مقدس باری را در دریا میچرخانند.
پروچسیونه دی سرپاری (نخستین پنجشنبهی مه):
این جشن، با گرداندن پیکرهای از دومینیک مقدس در کوکولو برگزار میشود.
جشن سن جنارو (نخستین یکشنبهی مه، ١٩ سپتامبر و ١٦ دسامبر):
هواداران باایمان، در کلیسای جامع ناپل جمع میشوند، تا در آنجا به انتظار آغشتن خود به خون سن جنارو بنشینند.
کورسا دی چری (١٥ مه):
سه تیم، با چرو (ستون چوبی سنگینی، که پیکرهی یکی از مقدسان رقیب بر سر آن قرار گرفته) را در خیابانهای گوبیو ، به یاد سنتوبالدو ، پشتیبان شهر، با هم مسابقه میدهند.
کاوالکاتا ساردا (دومین تا واپسین یکشنبهی مه):
صدها تن ساردنیایی، با جامههای رنگارنگ سنتی، در ساساری جمع میشوند تا سالگرد پیروزیشان در سال ١٠٠٠ میلادی بر ساراسنها را جشن بگیرند.
پالیو دلا بالسترا (واپسین یکشنبهی مه):
مسابقهی کمان پولادی در گوبیو برگزار میشود. مردان گوبیو و سانسپولکرو ، با جامههای و جنگابزار قدیمی به میدان میآیند.
چیکلو دی اسپتاکولی کلاسیچی (اواسط مه تا اواسط ژوئن):
برای برگزاری این جشنوارهی یونانی، سنگهایی باستانی از سیراکوز آورده میشود، تا یاد آمفیتاتر سدهی پنجم حفظ شود.
ژوئن
جوکو دل پونته (واپسین یکشنبهی ژوئن):
دو گروه، با جامههایی قدیمی برای رسیدن به پل متسو در پیزا که به نام پل بازی مشهور است، با هم مسابقه میدهند.
اینفیوراتا (٢١ ژوئن):
به مناسبت جشن کورپوس دومینی ، در چند شهر (شامل بولسنا و جنتسانو نزدیک رم، اسپلو در اومبریا و نوتو در سیسیل) خیابانها را با گل تزیین میکنند.
جشن سن جووانی (٢٤ ژوئن):
به همراه مسابقات کالچوستوریکو ، یک مدل فوتبال قدیمی، در میدان سنتا کروچه ی فلورانس برگزار میشود.
جشنوارهی دوئه موندی (اواخر ژوئن تا اواسط ژوییه):
جشنوارهی دو جهان، نام رویدادهایی هنری چون موزیک، تاتر، رقص و… که در اسپولتو برگزار میشود، است.
ژوییه
ایل پایو ( ٢ژوییه):
مسابقهی خطرناک اسبسواری بدون زین با جامهی سنتی در میدان سینا برگزار میشود.
اردیا (٦ و ٧ ژوییه):
این جشن که خطرناکتر از جشن پالیو است، همان اسبسواری یاد شده، ولی این بار به همراه تیراندازی است و در سدیلو به یاد پیروزی امپراتور رمی کنستانتین بر ماکسنتیوس در ٣١٢ میلادی برگزار میشود.
کویینتانا (دومین شنبهی ژوییه و نخستین یکشنبهی آگوست):
صدها تن از مردم با جامهی سدهی پانزدهمی، در یک دوره مسابقه در اسکولی پیچنو شرکت میکنند.
جشن ردنتوره (سومین هفتهی ژوییه):
یکی از پرطرفدارترین جشنوارههای ونیز است، که با آتشبازیهایی بر بالای سن مارکو همراه است. یک پل شناور به منظور ارتباط کلیسای ردنتوره در جودکا با بقیهی ونیز ساخته شده است.
تائورمینا ارته (ژوییه و آگوست):
فیلمها، تئاتر و کنسرتهایی از فهرست جهانی، تائورمینا را به ستارهی تابستانی سیسیل، تبدیل میسازد.
آگوست
ای کندلیری (١٤ آگوست):
در ساساری، مردم با جامههای قدیمی به میدان میآیند و شمعدانهای چوبی بسیار سنگین را در سرتاسر شهر میگردانند.
ایل پالیو (١٦ آگوست):
تکرار همان مسابقهی اسب سواری معروف در سیناست.
جشن ردنتوره (٢٨ و ٢٩ آگوست):
این جشنوارهی مردمی، با شرکت هزاران تن از مردمان جزیره، با جامههایی سنتی در نوئورو برگزار میشود.
جشنوارهی جهانی فیلم ونیز (اواخر آگوست یا اوایل سپتامبر):
نمایش سینمای ونیز، در لیدو برگزار میشود.
سپتامبر
پالیو دلا بالسترا (نخستین یکشنبهی سپتامبر):
سنسپولکرو در استان توسکانی، میزبان مسابقههای کمان پولادی از بازیکنان گوبیو میشود.
رگاتاستوریکا (نخستین یکشنبهی سپتامبر):
مسابقهی کرجیرانی تاریخی، با قایقهای گوندولا و دیگر قایقهای مسابقه، در آبراه بزرگ ونیز برگزار میشود.
اکتبر
سالونه اینترناتسیوناله دل گوستو (یک سال در میان هر اکتبر):
سالهای سال است، که غذاهای خانگی در تورینو درست میکنند.
نوامبر
جشن مادونا دلا سلوته (٢١ نوامبر):
برای سپاسگزاری از رهایی بیماری طاعون در سال ١٦٣٠ میلادی، در کلیسای سنتا ماریا دلا سلوته برگزار میشود.
دسامبر
ناتاله:
هفتههای پیش از کریسمس، همراه با رویدادهای مذهبی بسیاری است. بسیاری از کلیساها، صحنههایی از تولد مسیح را درست میکنند، که به آن، پرزپی گفته میشود و این رویدادها، به ویژه در ناپل شهرت دارد.
فرهنگ واژگان
دنبال یک… میگردم …Cerco …cher.ko
مهمانخانه una pensione oo.na pen.syo.ne
هتل un albergo oon al.ber.go
نشانی اینجا کجاست؟ ?Qual'e l'indirizzo ?Kwa.le leen.dee.ree.tso
اتاق تک نفره Una camera singola oo.na ka.me.ra seen.go.la
اتاق دو نفره Una camera matrimoniale oo.na ka.me.ra ma.tree.mo.nya.le
اتاق دو تخته Una camera doppia oo.na ka.me.ra do.pya
اتاق با یک حمام Una camera con bagno oo.na ka.me.ra kon ba.nyo
چند میشود..؟ ?…Quanta costa ?…Kwan.to ko.sta
من/ ما امروز میروم/ میرویم Parto / partiamo oggi Par.to/par.tya.mo o.jee
روز خوش (رسمی) Buongiorno Bwon.jor.no
سلام (غیر رسمی) Ciao chow
خدا نگهدار
بدرود Arrivederci
Ciao a.ree.ve.der.chee
chow
بله Si See
خیر No No
لطفاً Per favore/per piacere Per fa.vo.re/per pya.chay.re
سپاسگزارم، متشکرم Grazie Gra.tsye
معذرت میخواهم Mi scusi Mee skoo.zee
…کجاست؟ ?…Dov'e ?…Do.ve
مستقیم بروید
مستقیم برو Si va sempre diritto
Vai sempre diritto See va sem.pre dee.ree.to
va.ee sem.pre dee.ree.to
بپیچید به چپ Giri a sinistra Jee.ree a see.nee.stra
بپیچید به راست Giri a destra Jee.ree a de.stra
در نبش بعدی Al prossimo angolo Al pro.see.mo an.go.lo
سر چراغ راهنمایی Al semaforo Al se.ma.fo.ro
پشت سر dietro Dye.tro
رو به روی davanti Da.van.tee
دور از (Lontano (da (Lon.ta.no (da
نزدیک به (Vicino (di (Vee.chee.no (dee
ساحل La spiaggia La spya.ja
پل Il ponte Eel pon.te
کلیسای جامع Il duomo Eel dwo.mo
میدان اصلی La piazza / principale La pya.tsa/ preen.chee.pa.le
بازار Il mercato Eel mer.ka.to
کاخ Il palazzo Eel pa.la.tso
دریا Il mare Eel ma.re
انگلیسی صحبت میکنید؟ ?Parla inglese ?Par.la een.gle.ze
آیا اینجا کسی انگلیسی صحبت میکند؟ C'e qualcuno che parla inglese Che kwal.koo.no ke par.la een.gle.ze
در زبان ایتالیایی به…چه میگویید؟ ?Come si dice…in italiano ?Ko.me see dee.che…een ee.ta.lya.no
…به چه معنی است؟ ?…Che vuol dire ?…Ke vwol dee.re
میفهمم capisco Ka.pee.sko
نمیفهمم Non capisco Non ka.pee.sko
خواهشمند است، آن را بنویسید Puo scriverlo, per favore? Pwo skree.ver.lo per fe.vo.re
میتوانید روی نقشه به من نشان بدهید؟ ?(Puo mostramelo (sulla pianta ?(Pwo mos.trar.me.lo (soo.la pyan.ta
نام nome No.me
ملیت nazionalita Na.tsyo.na.lee.ta
تاریخ/ محل تولد Data / luogo di nascita Da.ta / lwo.go dee na.shee.ta
جنسیت sesso Se.so
گذرنامه passaporto Pa.sa.por.to
روادید visto Vee.sto
میخواهم…بخرم …Vorrei comprare …Vo.ray kom.pra.re
بهای آن، چند است؟ ?Quanta costa ?Kwan.to ko.sta
تنها دارم نگاه میکنم Sto solo guardando Sto so.lo gwar.dan.do
ارزان است Non e caro / cara Non e ka.ro / ka.ra
بسیار گران است E troppo caro / cara E tro.po ka.ro / ka.ra
آیا شما کارت اعتباری هم میپذیرید؟ ?Acetate carte di credito ?a.che.ta.te dee kre.dee.to
بیشتر piu pyoo
کمتر meno Me.no
کوچکتر Piu piccolo/la Pyoo pee.ko.lo/la
بزرگتر Piu grande Pyoo gran.de
بازار Il mercato Eel mer.ka.to
موزه Il museo Eel moo.ze.o
دستشویی همگانی Un gabinetto Oon ga.bee.ne.to
دفتر گردشگری L'ufficio di turismo Loo.fee.cho dee too.reez.mo
امروز oggi o.jee
فردا domani Do.ma.nee
دیروز ieri Ye.ree
دوشنبه lunedi Loo.ne.dee
سهشنبه martedi Mar.te.dee
چهارشنبه mercoledi Mer.ko.le.dee
پنجشنبه giovedi Jo.ve.dee
آدینه venerdi Ve.ner.dee
شنبه sabato Sa.ba.to
یکشنبه domenica Do.me.nee.ka
چه ساعتی…حرکت میکند/ میرسد؟ ?…A che ora parte/arriva ?…A ke o.ra par.te/a.ree.va
کشتی La nave La na.ve
اتوبوس L'autobus Low.to.boos
اتوبوس بین شهری Il pullman Eel pool.man
هواپیما L'aereo La.e.re.o
ترن Il treno Eel tre.no
یک بلیت…میخواهم …Vorrei un biglietto …Vo.ray oon b
یک طرفه Di solo andata Dee so.lo an.da.ta
رفت و برگشت Di andata e ritorno Dee an.da.ta e ree.toor.no
درجه 1 Di prima classe Dee pree.ma kla.se
درجه 2 Di seconda classe Dee se.kon.da kla.se
میخواهم به…بروم …Voglio andare a …Vo.lyo an.da.re a
ایستگاه stazione Sta.tsyo.ne
این خیابان به…میرسد؟ ?…Questa strada porta a ?…Kwe.sta stra.da por.ta a
بچهها مجازند؟ ?I bambini sono ammessi ?Ee bam.bee.nee so.no a.me.see
غذاها
غذاهای ایتالیایی که در خود ایتالیا سرو میشود، با آن چیزی که در امریکا و اروپای غربی به اسم غذای ایتالیایی به خورد مردم داده میشود، خیلی فرق دارد. غذاهای ایتالیایی از متنوعترین غذاهای جهان هستند و به هر ناحیه، شهر یا حتی روستا هم که سفر کنید، غذاهای خاص خود را دارند. این مسئله به جغرافیای ایتالیا هم برمیگردد که شبه جزیرهی دراز و باریکی است که از خاک اروپا در دریای مدیترانه پیش رفته است، بهاضافهی دو جزیرهی سیسیل و ساردنیا که در طرف جنوب و غرب آن قرار دارند. داخل شبه جزیره و شمال آن کوهستانی است و چون در گذشته ارتباط مناطق شمالی و کوهستانی با دو نوار ساحلی امکانپذیر نبوده، فرهنگ سرزمین ایتالیا از زمانهای کهن، به دو شاخهی شمالی و جنوبی و برّی و بحری تقسیم شده است.
سواحل جنوبی شبه جزیره را در زمانهای کهن، مهاجران و مستعمرهنشینان یونانی آباد کردند که دریانورد و ماهیخوار بودند و با خورد و خوراک اقوام شرقیتر، بهخصوص ایرانیان هم کمابیش آشنایی داشتند. مردم سواحل جنوب از زمان یونانیان تا امروز، طبعاً خورد و خوراک خود را از دریا –آدریاتیک در شرق و مدیترانه در غرب- به دست میآوردهاند. از لحاظ این مردم، هرچه از دریا گرفته شود خوردنی است. از این روست که ماهی، و میوههای دریا بهطور کلی در آشپزی جنوب ایتالیا نقش مهمی بسیار دارد، به طوری که حتی به بسیاری از سالادها و غذاهای غیردریایی هم اندکی ساردین یا ماهی مُتوی تازه یا شور اضافه میکنند.
در مقابل، بومیان ناحیهی شمالی ایتالیا که در گذشته اترودیا نامیده میشده، به کشاورزی، شکار و دامداری میپرداختند و خورد و خوراکشان بیشتر گوشت و نان و ترهبار بوده. این تفاوت، امروزه هم تا حدی میان آشپزی جنوب و شمال ایتالیا به چشم میخورد. مخصوصاً که به فراوردههای غذایی خاص هر منطقه هم بستگی دارد. برای مثال، شهر میلان در شمال شبه جزیره، میان درهی پو و دامنههای سبز کوههای آلپ قرار دارد. در درهی رود پو برنج کاشته میشود و چراگاههای دامنهی آلپ هم محل پرورش دام است. طبیعی است که در آشپزی این منطقه گوشت و کره و برنج بیشتر از جاهای دیگر مصرف دارد. خوراک معروف اُسّوبوکو –ماهیچهی گوساله با مغز قلم- که غالباً با نوعی کته یا دمی خورده میشود، از این منطقه آمده است. پنیر نرم و پرچربی گورگونزولا، ریزوتّو (دمی برنج) و پِلُنتا (بلغور ذرت) هم محصول همین منطقه است. از طرف دیگر، بندر ونیز که کنار دریای آدریاتیک قرار دارد و قرنها کانون داد و ستد با مشرق بوده، شهری است که بازارهایش پر از ماهی و میوههای دریاست و از پنجرهی آشپزخانههایش بوی غذاهای دریایی و ادویههای شرقی بیرون میزند. ناپل، در ساحل جنوبی شبه جزیره و در کنار دریای مدیترانه، شهر پیتزا و پاستاست: غذاهایی که نه تنها سایر شهرهای ایتالیا، بلکه در واقع بیشتر شهرهای جهان را تسخیر کردهاند؛ و شهر سسها و خورشهای سرخ رنگ ِ گوجهفرنگی و فلفل قرمز.
اما دو چیز در همهی غذاهای ایتالیایی مشترک است: یکی تازگی مواد اولیه و دیگری سادگی در پخت و پز. در شهرهای ایتالیا، هر محلی بازار خاص خود را دارد و هر کدبانویی، خواربار روزانهی خود را صبح همان روز، از بازار محلی تهیه میکند. استفاده از مواد فریز شده هم خیلی مرسوم نیست و ایتالیاییها، استفاده از محصولات فصل برای تهیهی غذا را نشانهی ذوق سلیم میدانند. همچنین، شیوههای پخت و پز در ایتالیا پیچیده و دراز مدت نیست. غذاهای اصلی –نان، پاستا، پلنتا، ریزوتّو و مینسترونه (آش ترهبار)- همه غذاهای سادهای هستند که در مدت کوتاهی آماده میشوند. خوراکها و خورشهای ایتالیایی هم در سادگی و آسانی دست کمی از اینها ندارند. با این حال، عطر و طعم و رنگ غذاهای ایتالیایی همیشه قوی است و از چند مادهی غذایی معین به دست میآید. این مواد عبارتند از:
– آبغوره: از غورهی تازه میگیرند و نظیر آبغورهی ایرانی است.
– ادویه: در آشپزی ایتالیایی برای معطر کردن غذا از جوز بویا، دارچین، میخک و فلفل سیاه یا سفید استفاده میکنند که در آشپزی فرانسوی به نام چار ادویه معروف است، با این تفاوت که ایتالیاییها معمولاً این ادویهها را مخلوط نمیکنند و معمولاً به هر غذایی یکی از آنها را اضافه میکنند. میخک را به صورت درسته در یک پیاز پوست گرفته فرو میکنند و در دیگ بسیاری از سوپها و سسها میاندازند و اندکی جوز بویای ساییده را هم به غذاهای زیادی از جمله اسفناج پخته، سس سفید، خوراک قارچ، راگو، خورشها، سوپ ماهی و کمپوت اضافه میکنند.
– پنیر: در ایتالیا بیش از ٤٠٠ نوع پنیر ساخته میشود که غالباً از شمال کشور میآیند. این پنیرها را میتوان به سه دستهی نرم، نیمه نرم و سفت تقسیم کرد. پنیرهای نرم مانند گورگونزولا که پنیر کپکدار بسیار چربی است، معمولاً سر سفره به عنوان پیشغذا یا در پایان غذا و با میوهی دسر خورده میشوند و در آشپزی مصرف چندانی ندارند. پنیرهای نیمه نرم غالباً فرآوردهی جنوباند و در پیتزا به کار میروند. معروفترین این پنیرها موتزارلا است که چیزی شبیه آن در ایران هم تولید میشود. پارمزان (یا به تلفظ ایتالیایی پارمیجانو) و رمانو، نمونههای پنیر سفتاند که به صورت رنده شده در بسیاری از غذاهای ایتالیایی به کار میروند. پنیر همیشه سر سفرهی ایتالیایی هست و اصولاً کمتر غذایی بدون پنیر آماده میشود.
– حبوبات: هم در سوپهای ایتالیایی استفاده میشوند و هم با روغن زیتون، روی میز پیشغذا. رایجترین بُنشنهای ایتالیایی لوبیای سفید، لوبیای قرمز، نخود و باقلای سبز هستند که فرق محسوسی هم با بنشن ایرانی ندارند.
– روغن زیتون: از زمان باستان تنها چربی آشپزی جنوب ایتالیا بوده که بعدها به شمال هم رفته، به طوری که امروزه بخشی از عطر و طعم غذاهایی ایتالیایی از روغن زیتون است. بر حسب کیفیت زیتون، بو، رنگ و مقدار مواد معلق، روغن زیتون به چند درجه تقسیم میشود و هر کدام در غذاهای خاصی استفاده میشود، اما به طور کلی میتوان گفت که روغن زیتون بودار و سبز را در سالادها و غذاهای خام به کار میبرند و روغنهای کمبو و کمرنگ را در غذاهای پخته. روغن زیتون بودار و سبزرنگ، برای مردم ایتالیا موهبتی است که هیچ چیز جایش را نمیگیرد.
– زیتون: در جنوب ایتالیا دهها نوع زیتون به دست میآید که از لحاظ رنگ و مزه و اندازه و مقدار گوشت با هم تفاوت دارند. بعضی از انواع زیتون به قدری درشت است که با آن چیزی شبیه دلمه درست میکنند. از لحاظ ما، میتوان زیتون را به دو نوع سبز و سیاه تقسیم کرد. زیتون سبز معمولاً در خوراک مرغ و خرگوش و گوشت؛ و زیتون سیاه در پاستا و خوراک ماهی و میوههای دریا به کار میرود. انواع زیتون درسته یا هسته گرفته یا میانپر هم به عنوان اردور خورده میشود. در هر حال زیتون به شکلی از اشکال خود، پای اصلی سفرهی ایتالیایی است.
– سبزیهای تازه و خشک: در بیشتر غذاهای ایتالیایی نوعی سبزی معطر به کار میرود. این سبزیها عبارتند از: ریحان، جعفری، ترخون، رزماری، برگ بو و… مقدار سبزی همیشه اندک است.
– سیر: در بیشتر غذاهای ایتالیایی اندکی سیر را به صورت خام یا تفتداده در روغن میریزند. سیر ایتالیایی با سیر ایرانی فرقی ندارد، منتها در ایتالیا سیر را فقط اندکی تفت میدهند و پیش از آن که رنگ و عطر آن برگردد، برمیدارند.
– گوجهفرنگی: این گیاه امریکایی در اواخر قرن شانزدهم به ایتالیا وارد شد و حدود یک قرن طول کشید تا توانست در خاک این کشور ریشه بدواند. نخستین پایگاه او منطقهی ناپل بود و از آنجا به جاهای دیگر لشکر کشید. امروزه تمام خاک ایتالیا در تصرف گوجهفرنگی است، به طوری که در این کشور کمتر غذایی را بدون مزه و رنگ گوجهفرنگی (و البته پنیر) میبینیم؛ به ویژه تقریباً به همهی خورشهای پاستا چاشنی گوجهفرنگی زده میشود. این رنگ و مزه در ایتالیا از جاهای دیگر قویتر است، از این رو که گوجهفرنگی ایتالیایی غالباً از نوع کم آب و پرگوشت است که در ناحیهی مدیترانه خوب بار میآید. در ایتالیا، گوجهفرنگی را معمولاً رسیده از بته میچینند تا رنگ و مزهی آن کاملاً پخته شده باشد، مگر گوجهفرنگی سالاد که از نوع گرد یا دلمهای است و آن را کمی کال و سفت میچینند.
– ماهی و میوههای دریا: از بیست ایالت ایتالیا، پانزده ایالت در کنار دو دریای پربار مدیترانه و آدریاتیک قرار دارد؛ در پنج ایالت دور از دریا هم دریاچه و رودخانهی پرماهی فراوان است. از این روست که مردم این کشور ماهیخوارند و گاهی هفتهای هفت روز ماهی میخورند. گذشته از تنوع ماهی، تنوع پخت و پز ماهی هم در آشپزی ایتالیایی به اندازهای است که در هیچ جای دیگر نظیر آن دیده نمیشود. جانوران دریایی برای مردم ایتالیا «میوههای دریا» هستند؛ به نظر آنها بهترین راه آماده کردن میوههای دریا این است که آنها را تازه و خام در بشقاب بگذاریم و چند قطره آبلیمو روی آنها بچکانیم و اندکی نمک و فلفل بپاشیم. سالاد میوهی دریا که در بیشتر رستورانهای کنار دریا به عنوان اردور عرضه میشود، ترکیبی است از میگو، شاهمیگو، حلزون دریایی، هشت پا، ماهی مرکب و چند نوع گوشماهی. سس این سالاد مرکب است از آب لیمو، خردل، سیر، جعفری ساطوری، نمک، فلفل سفید و روغن زیتون فراوان. هرگاه بخواهند این سالاد سیرکننده باشد، چند برش سیبزمینی آبپز هم به آن اضافه میکنند. غذای معروف دیگری که در این رستورانها تهیه میشود، ریزوتّو آلا مارینارا است که میتوان آن را دمی دریایی نامید و مخلوطی است از برنج با ماهی و پیاز و کره و چندجور میوهی دریا. سالاد میوهی دریا و دمی دریایی را مدتی است توریستها کشف کردهاند (یا در بعضی موارد توی کتشان رفته است)، به طوری که هر کس به ایتالیا برود و از این غذاها نخورد، مانند زائری است که از زیارت بقعهی مقدسی غفلت کرده باشد.
شام و ناهار ایتالیایی اگر از صبحانهی ایتالیایی که معمولاً یک فنجان قهوه و کمی نان و مربا یا نان شیرینی است بگذریم، باید گفت که مردم این کشور در شبانهروز دو نوبت غذا میخورند: ناهار و شام. ناهار یک ساعت بعد از ظهر با آنتیپاستو (پیشغذا) شروع میشود و دو دور غذا به دنبال آن میآید. دور اول معمولاً یک مادهی نشاستهای است، مانند پاستا، پلنتا یا برنج که آن را ساده، یعنی بدون خورش یا سس میخورند. دور دوم یا غذای اصلی، ماهی یا گوشت یا مرغ است، که با یکی دو جور ترهبار یا سالاد سر سفره میآید. اما بسیار پیش میآید که دور اول پاستا با نوعی خورش باشد، که در این صورت دور دوم حذف میشود. دسر معمولاً میوهی تازه است که با یکی از انواع پنیر میخورند. ناهار با نوشیدن یک فنجان قهوهی ساده به پایان میرسد.
شام ایتالیایی معمولاً با یک فنجان سوپ رقیق شروع میشود، مگر این که سوپ جای غذای اصلی را هم بگیرد، که در آن صورت ممکن است بسیار مایهدار باشد و مقداری پاستا هم در آن بریزند، اما غذای اصلی که معمولاً گوشت یا مرغ یا ماهی است، ممکن است با سیبزمینی یا سالاد همراه باشد. پس از غذای اصلی هم میوهی تازه صرف میشود.
نان سفید ایتالیایی که مغز نرم و پوستهی برشتهای دارد، همیشه سر سفره حاضر است، ولی در ایتالیا برخلاف جاهای دیگر اروپا هرگز با کره خورده نمیشود، مگر آنکه نان کره مالیده قسمتی از آنتیپاستو باشد.
در رستورانهای ایتالیا معمولاً میز رنگینی از انواع آنتیپاستو چیده شده است که مشتریان پس از سفارش دادن غذای اصلی به سراغ آن میروند و با یک بشقاب پر از غذاهای نغز سبک – و گاهی هم سنگین – برمیگردند. این رسم، چنان که میدانیم، امروز کمابیش عالمگیر شده است.
در ایتالیا، غذاهای روی میز آنتیپاستو به سه دسته تقسیم میشوند: اَفِتاتو، یعنی ورقههای ژامبون و انواع کالباس و سوسیس نرم و خشک و دودی و مانند اینها؛ آنتیپاستو دی پشه، یعنی پیشغذای ماهی یا میوههای دریا؛ و میستو، یعنی مخلوط، که معمولاً مرکب است از لوبیا، چند نوع ماهی، چند رنگ زیتون، تخممرغ سفت، فلفل کبابی، انواع دلمه و انواع ترهبار در سس گوجهفرنگی یا در سس ترش و شیرین.
پاستا، چنان که اشاره شد، ممکن است به عنوان دور اول غذا خورده شود، که در این صورت معمولاً همراه پنیر یا کره است و به ندرت با خورش یا سس. در شمال ایتالیا، پلنتا (بلغور ذرت) و برنج جای پاستا را میگیرند. پلنتا را به صورت نوعی دمی یا شله درست میکنند که ممکن است با کره یا –به عنوان غذای اصلی- با نوعی خورش خورده شود. معروفترین شیوهی پخت برنج در ایتالیا ریزوتّو نام دارد که در واقع نوعی دمی است، تفاوتش هم با دمی ما در این است که برنج آن را اول در کمی روغن و پیاز تفت میدهند و بعد آب ِ آن را اضافه میکنند.
غذای اصلی در سفرهی ایتالیایی، معمولاً خوراک ماهی یا مرغ یا گوشت است، گرچه گاهی نوعی خوراک تخممرغ یا ترهبار و پنیر جای آن را میگیرد. در جنوب ماهی و در شمال مرغ و گوشت بیشتر خورده میشود. روش طبخ هم بیشتر به صورت پختن در سس است تا کباب و بریان کردن. در این خوراکها همیشه علاوه بر پیاز و سیر و یکی از چار ادویه، مقداری سبزی معطر تازه یا خشک، فلفل قرمز یا سبز و گوجهفرنگی یا رب آن به کار میرود؛ از این رو رنگ و عطر و چاشنی خوراکهای ایتالیایی از آنچه در سایر کشورهای اروپایی میبینیم، قویتر است. دسر، گاهی کیک و شیرینی است و گاهی میوههای تازه با پنیر. در رستورانها علاوه بر اینها، معمولاً بستنی ایتالیایی هم سرو میشود که بسیار نغز و رنگارنگ است و بازار جهان را به دست گرفته.
در فاصلهی میان صبحانه و ناهار و شام، ایتالیاییها هرچه بتوانند در کافه مینشینند و قهوهی اسپرسو مینوشند. گاهی علاوه بر اندکی شکر، یک برش لیمو هم در قهوهی خود میاندازند. شیر فقط به قهوهی صبحانه ممکن است اضافه شود.
این برنامه البته روال شام و ناهار سنتی ایتالیاست؛ امروز در کوچه و خیابان شهرهای این کشور هم مانند جاهای دیگر انواع ساندویچ و پیتزا و سوسیس و مانند اینها به فروش میرسد. در واقع ایتالیاییها پیشآهنگ این نوع غذاهای سردستی و خیابانی هستند. نمونهی بارز اینها پیتزاست که به همهجای دنیا رفته است.
پیتزا کلمهای است ایتالیایی، معادل پای انگلیسی، به معنای نانی که با نانخورش یکجا کورهپز میشود. این نان به احتمال قوی از خاور میانه به سواحل ایتالیا رفته است، چون که شکل تافتونمانند آن با همهی نانهای اروپایی تفاوت دارد؛ بهعلاوه، هنوز هم اشکال قدیم پیتزا در بسیاری از نواحی ایران، کشورهای عربی و ترکیه دیده میشود.
شکل ایتالیایی پیتزا، گردهی نان نازک و کوچکی است با کمی گوجهفرنگی خرد کرده و سبزی معطر و دو سه برش پنیر موتزارلا. این پیتزا را اولین بار، نانوایی ناپلی به نام رافائل اسپوزیتو به افتخار بازدید ملکه مارگریتا از ناپل درست کرد و موادی را به کار برد که درست به رنگهای پرچم ایتالیا هستند.
در سالهای اشغال نظامی ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم، سربازان امریکایی این غذا را در ناپل کشف کردند و نام آن را که پیتزا آلا ناپولتانا (پیتزا به شیوهی ناپل) بود خلاصه کردند و با خود به امریکا بردند. در عوض بار آن را تا توانستند سنگین کردند و آن را به اشکال متنوع امروزیاش درآوردند. مردم سایر جاهای جهان پیتزا را از امریکاییها گرفتهاند. شکل جدید پیتزا از لحاظ اندازهی نان و تنوع بار آن حد و حصری ندارد.
میراث فرهنگی مادی
تاکنون ٤٢ اثر فرهنگی و ٣ اثر طبیعی از کشور ایتالیا به عنوان میراث فرهنگی جهانی در فهرست یونسکو به ثبت رسیده است. در اینجا تنها به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد؛ برای دیدن لیست کامل میراث جهانی ایتالیا به صفحهی این کشور در وبسایت میراث جهانی یونسکو مراجعه نمایید.
١. مجموعهی کاخ سلطنتی قرن هجدهمی کاسرتا، پارک و قنات ونویتهلّی و سنلئوچو
واقع در: استانهای کاسرتا، بنهونتو و کامپانیا
تاریخ ثبت: ١٩٩٧
این مجموعهی تاریخی را چارلز سوم، پادشاه بوربن، در اواسط قرن ١٨ میلادی، در رقابت با کاخ ورسای و کاخ سلطنتی مادرید برپاکرد. در این مجموعه، در کنار کاخ و پارکهای اطراف آن، طبیعت بکر و جنگلهای طبیعی هم وجود دارد؛ شکارگاه و یک کارخانهی تولید ابریشم.
٢. کوههای مقدس
واقع در: نواحی شمال غربی ایتالیا، پیدمونت و لومباردی
تاریخ ثبت: ٢٠٠٣
مجموعهی این ٩ کوه مقدس، شامل کلیساهای کوچک و بناهای دیگری از مذاهب مختلف مسیحیت است که در اواخر قرن ١٦ و اوایل قرن ١٧ میلادی بناشدهاند. در کنارِ جنبهی نمادین و ارزش معنویِ این کوهها، تپهها، جنگلها و دریاچههای اطراف، زیبایی آنها را دوچندان کرده است. هنرهای ارزشمند دیگری در قالب نقاشی و مجسمه هم در این بناها به چشم میخورد.
٣. منطقههای باستانی پومپی، هرکولانئوم و تورهآنونسیاتا
واقع در: استان ناپل، کامپانیا
تاریخ ثبت: ١٩٩٧
فوران مشهور آتشفشان وزوو در ٢٤ آگوست سال ٧٩ میلادی، دو شهر رومی پمپی و هرکولانئوم را به کل نابود کرد و زیر خاکستر مدفون کرد. از اواسط قرن ١٨ میلادی کاوش و حفاری این منطقه آغاز شد و بخشهایی از این شهرها در معرض دید عموم قرارگرفت.
میراث فرهنگی معنوی
میراث فرهنگی معنوی ایتالیا که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده، به قرار زیر است:
تئاتر خیمهشببازی مردم سیسیل- سال ثبت: ٢٠٠٨
تئاتر خیمهشببازی معروف به اپرا د پاپی اوایل قرن نوزده در سیسیل ظهور کرد و موفقیت بزرگی میان طبقهی کارگر این جزیره به دست آورد. عروسکگردانان، داستانهایی را از ادبیات سلحشورانهی قرون وسطی و منابع دیگری از جمله اشعار ایتالیایی دوره رنسانس، زندگی قدیسان و قصههای راهزنان بدنام، روایت میکردند. بیشتر گفتگوهای عروسکگردانان بداهه بود. دو مکتب عمده خیمهشببازی سیسیل در پالرمو و کاتانیا، از نظر شکل و اندازه عروسکها، فنون اجرایی و تنوع دکور پشت صحنه متمایز هستند. این تئاترها بیشتر تجارتهای خانوادگی بودند. صنعتگران در حکاکی، نقاشی و ساخت عروسکها که به خاطر چهرههای پرشورشان معروفاند از روشهای سنتی استفاده میکردند.
به دلیل مشکلات اقتصادی، عروسکگردانان، دیگر توانایی امرارمعاش از طریق هنر خود را ندارند و به سمت حرفههای سودآورتری سوق پیدا کردهاند. صنعت گردشگری نقش بسزایی در افت کیفیت اجراهایی داشته که قبلاً فقط مخاطبان آن، شاگردان محلی بودند.
نغمههای شبانی ساردینی- سال ثبت: ٢٠٠٨
این نغمهها نمایانگر گونهای از چند صدایی است که گروه چهار نفرهای از مردان با استفاده از چهار صورت مختلف به نامهای باسو، کونترا، بوچی و مسو بوچی آن را اجرا میکنند. اعضاء با تشکیل دایرهای به صورت ایستاده به نغمهخوانی میپردازند. در حالی که تکخوانان، قطعهای نثر یا شعر میخوانند، گروه کر با سر دادن نوایی دیگر، آنها را همراهی میکنند. هنر نغمهخوانان با زندگی روزانه اجتماعات محلی عجین شده است. این میراث از گنجینهی عظیمی برخوردار است که در ساردینیا متفاوت است.
این سنت در معرض تحولات اجتماعی-اقتصادی از جمله انحطاط فرهنگ شبانی و افزایش گردشگری در ساردینیا قرار دارد. اکنون در اجراهای صحنهای که ویژهی گردشگران است، گرایش به تغییر منابع و سبک عمیق موسیقی این نوع نغمهها به چشم میخورد.
نقشه
ارسال پاسخ