موسیقی افغانستان نقطه عطف زیباییهای تنوع قومی و زبانی در افغانستان است و فارسی، پشتو و ترکی زبانهای اصلی متن ترانهها را تشکیل میدهند. در این کشور سبکها و شیوههای گوناگون موسیقی، از غزل فارسی گرفته تا راگ هندی رواج دارد. گامهای موسیقی عمدتاً دیاتونیک (بدون میکروتون) بوده و تا همین اواخر چندصدایی و هارمونی به شکل غربی آن در موسیقی افغانستان تاثیر چندانی نداشت.
موسیقی افغانستان تا حد زیادی بصورت ترانه است، با اینحال رپرتوار قابل توجهی از موسیقی بدون کلام نیز وجود دارد. شعر جایگاه ویژهای در فرهنگ موسیقی این کشور دارد. میراث شعر فارسی، که مشترکات فراوانی نیز با ایران دارد، اهمیت بسیاری در بین مردم داشته و همچنین شعر پشتو نیز دارای ریشههای تاریخی است. متن ترانهها متشکل از موضوعات معدودی است. آهنگهای عاشقانه با تِمهایی از عشق نافرجام و اشارۀ مکرر به داستان لیلی و مجنون، بیشتر موضوعات ترانهها را تشکیل میدهند و به وقایع جاری و تجربۀ شخصی کمتر پرداخته میشود.
موسیقی افغانستان در سبکها و شیوههای گوناگون، هنرمندانی را پرورانده که شهرت بعضی از آنان از حدود مرزهای این کشور نیز فراتر رفتهاست. از دههٔ شصت هجری خورشیدی، افغانستان درگیر خشونتهای داخلی بودهاست. از این رو علیرغم میراث غنی موسیقی در این کشور، موسیقی سرکوب شده و ضبط برای خارجیها به حداقل رسیدهاست. با اینکه شهر کابل مرکز فرهنگی افغانستان است در عرصهٔ موسیقی، هرات جایگاه ویژهای دارد، چرا که وطن موسیقی سنتی افغانستان است و نسبت به سایر ولایتهای افغانستان موسیقیاش به موسیقی ایرانی نزدیکتر است.
موسیقی محلی و سنتی
عبارت از موسیقی محلی یا کلیوالی افغانستان میباشد. موسیقی آن عده محلات و سمتهایی که شهرت دارند عبارتند از سبک بدخشی، خراباتی، لوگری، قطغنی، هزارگی، داستان سمت مشرقی، سبک غرنی مردم پکتیا، کلیوالی ملیت پشتون، ترکمنی، هراتی، قرصک پنجشیر، و هارمونیک یا چند آواز کشین مردم نورستان میباشد. از هنرمندان معروف محلیخوان میتوان گلزمان (در سبک پکتیایی)، صفدر توکلی (در سبک هزارگی)، بیلتون (در سبک لوگری) و ناوک هروی(در سبک هراتی) را نام برد.
مسلماً با رواج موسیقی هندی و سپس غربی در سدۀ اخیر بر موسیقی محلی افغانستان نیز تاثیرهایی گذاشت. البته این سبکهای جدید که از رادیوی افغانستان (یگانه وسیلۀ ارتباط جمعی در آن سالها) را در اختیار داشتند موسیقی محلی را در انزوا قرار دادند. ولی در مواردی نیز این هنرمندان توانستند بعضی از آهنگهای محلی را که رو به فراموشی میرفتند در قالب جدید بازسازی کنند و در ارکسترهای امروزین به اجرا درآورند. آهنگهای معروف «آستا برو» و «نازی جان» از این دسته است که توسط استاد قاسم بازسازی و بازخوانی شدهاند. از آن پس نیز استاد محمدحسین سرآهنگ در اجرای قطعات شمالی و استاد عبدالوهاب مددی در اجرای قطعاتی از موسیقی محلی هرات و صادق فطرت «ناشناس» در اجرای بعضی از قطعات پشتو گامهایی در این مسیر برداشتهاند. این روش حتی توسط نسل جوانتری همچون فرهاد دریا و داوود سرخوش نیز پی گرفته شدهاست که اینان گاه آهنگهای محلی را با سازهای غربی اجرا کردهاند.
موسیقی مذهبی
این موسیقی پس از ارشاد دین اسلام توسط نعت خوانان و شاعران سبک صوفیه و قوالی خوانان بمیان آمده و فعلاً بمدارج عالی خود رسیده است. موضوع این سبک توصیف خداوند و پیغمبر اسلام و یاران دوره محمد میباشد. شعرهای این سبک بعضاً تا ده ساعت طول میکشد. معمولاً در پهلوی سرود خوان ۳ تا ۱۰ نفر مکررین و همکاران نیز سرودخوان را یاری میکنند. این موسیقی دارای طرزهای چشتی، روضهای، نوائی و غیرهاند. کمپوزهای نعت خوانی ، قصیده ،و توصیف نظر به شعرها سالها قبل ساخته شده . نعت خوانان و قیصیده خوانان بعضاً بعضی از لعجه را اضافه ویاکم می کنند. فعلاً سید فخرالدین آغا یکی از مشهورترین نعت خوانان رادیو تلویزون افغانستان و شهر کابل میباشد.
موسیقی پاپ افغانستان
عبارت از سبک جدید است که شنوندگان زیاد دارد. این سبک پس از تاسیس رادیو افغانستان در سال ۱۹۲۱ بمیان آمدهاست. این موسیقی پس از وارد شدن انواع آلات غربی بخصوص پس از سال ۱۹۴۰ رونق خوبی را پیدا نمود. در رادیو تلویزیون افغانستان این گونه آواز خوانان را آماتور (غیر حرفهای) واین سبک را آماتوری مینامیدند. مشهورترین آوازخوانان پاپ شادروان احمد ظاهر، احمد ولی، ظاهر هویدا، استاد زلاند، صادق فطرت (با نام مستعاری «ناشناس»)، استاد مهوش، بانو پرستو، بانو قمرگل، بانو ژیلا، بانو نغمه، رحیم مهریار، جواد غازیار، استاد زاخیل، استاد مددی، شادکام، فرهاد دریا، احسان امان و غیره میباشد. اولین زن خوانندۀ پاپ بانو میرمن پروین و دومین آن بانو آزاده میباشد.
موسیقی هیپهاپ افغانستان
عبارتند از موسیقی مدرن با وسایل مدرن میباشد. کمپوز و شعرهای این نوع موزیک افغانی بوده و بعضاً مخلوط هم میباشد. در تکامل این هنر افغانهایی که در اروپا و آمریکا زندگی میکنند نقش عمده داشتهاند. مشهورترین آوازخوانان این سبک بانو مژده، بانو غزال، ولی، جاوید شریف، رامین شریف، تیمور جلالی، شفیق مرید، دلآغا سرور، نظیر خارا، فواد ساغر، فردین فریاد، حبیب قادری، فرهاد دریا، تواب آرش و غیره میباشند. افغانستان دارای تعدادی رپر نیز میباشد که به طور زیرزمینی فعالیت میکنند.
موسیقی کلاسیک
این موسیقی بشکل غزل فارسی ترانه و راگ هندی (نر) یا راگنی (ماده) خوانده میشود. مشهورترین آوازخوانان موسیقی کلاسیک افغانستان شادروان استاد محمدحسین سرآهنگ، استاد قاسم، استاد اَوَلمیر، استاد رحیمبخش و استاد مهوش که در بین افغانها بسیار محبوب هستند.
در موسیقی شرقی چندین صد مقام وجود دارد. هر مقام از خود یک یا چند راگ و راگنی دارد. بعضی ازین راگها کدام شعر پرمفهوم ندارند ولی در یک راک تمام آوازها و صداهایی که خواننده ادا میکند خیلی منظم و دلپزیر میباشد. پرزههایی که خواننده میخواند در سایر کمپوزها کلید شمرده میشود.
مقام: در غرب بنام مِلودی (melody) یاد میشود، یعنی از دوازده پردۀ طبیعی پیانو یا هارمونیه ۵ یا بیشتر از پردهها آواز منظم و زیبا را میکشد. مثلاً مقام پاری Sa-Ni-Dha-Pa-Ma-Ga-Re-Sa همه نر است، یعنی از Sa تا Sa پرده سفید.
سَبتَک (Saptak): مجموعهای از دوازده صوت است. از سای (do) بم تا سای (do) زیلتر در هارمونیه ۳ سبتک وجود دارد ولی در پیانو ۶-۷ سبتک وجود دارد.
اروی: نواختن از طرف بم بطرف زیل
امروئی: نواختن از طرف زیل بطرف صوت بم یا آواز غور
راگ (Raga): عبارت از کلید اشکال صوتها در یک مقاماند. راگهای معمول عبارتند از بهلاول، بهرمی، سرنگ ، گنداره ،کلیان ، پهاری ، بیرمی ، سرنگ ،تلنگ آساوری وغیره است . در یک مقام میتواند میلیارد کمپوز ساخت ولی در موسیقی کلاسیک هند هر مقام دارای یک راگ وچند راگنی است. یک هنر مند زمانیکه بخواهد موسیقی را بخوبی بداند باید اولاً راگهای هر مقام را خوب منظم مقبول با تال ونرمش ادا کند. آروئی وآمروئی هر راگ را بداند که چگونه از یک پرده پائین بطرف پرده های بالا وچگونه دوباره بطرف پائین بیاید. در حقیقت راگ کلید است که یک هنر مند را دانا و خوش خوان میسازد. البته وقت سرودن راگها که بتواند در جسم انسان اثر کند فرق دارد. مثلاً راگ بیرمی وپاری در روز و محافل شادی خوانده میشود. راگ آساوری پس از 2 شب است. راگهابه فصل به سن شنوندگان و نوع جنس شنوندگان نیز تا حدود کم تعلق دارد اکثریت کمپوزهای ایرانی وعربی که خیال میشود انسانی گریه و ناله می کند در راگهای آساوری بهال بهلاول سرنگ نهفته است . این راگها صرف در شب خوانده میشود.
پُرزه: عبارتند از نوازش در میان یک کمپوز و یا راگ میباشد.
تال (Tala): نواختن طبله را که موافق و موازی با آهنگ باشد وخواننده را آرام نگهدارد تال گفته میشود اگر خواننده در میان ضربهای طبله خطا کند بنام بی لهی یا بی تال یاد می نمایند. در افغانستان تالهایی که زیاد قابل استفاده است عبارتند از تین تال ۱۶، ماتره گیده ۵، ماتره دادره ۷، ماتره چپ تال و یکتاله میباشد. هر تال یک لا یعنی طبیعی دولا یعنی تیز حالت را دارد. یک تال دارای چندین نوع یا ماتره است. درین اواخر بشریت 3 لا یک تال را اختراح نموده اند که سرعت خیلی تیز دارد.
ماتره (metre): هر ضربۀ تال را یک ماتره میگویند.
تیور (tivra): در گرامر موسیقی هندوستان مروج است که سُرهای (Swara) پنچم Pa یا Sol، و اول Sa یا Do را فاقد نیم سُری میدانند یا به اصطلاح فاقد نیم سُریاند. به این اساس از جمله دوازده سُر در یک سپتک یا octave، پنج سُر (تیور/tivra) یا ثقیل و پنج سُر دیگر (کومل/komal) یا خفیف و دو سُر یا نُت مستقلاند. در حالیکه در موسیقی غرب اینطور نیست.
سُر (Swara): منظم خواندن را که دلچسپ باشد «سُر» میگویند. یعنی یک اواز خوان که تال نشود ومطابق به موزیک نواخته شده آواز منظم کشد به سر گفته میشود.
لهی: آوازخوان که با تال طبله یا درام منظم و مساوی بخواند دارای لهیاند.
ارسال پاسخ