بیوگرافی کامل ایرج بسطامی

مهاجریست

ایرج بسطامی در سن ۴۰ سالگی به اوج فعالیت خود رسید و در طول ۱۴ سال فعالیت ۱۱ کاست ماندگار، به یادگار گذارد. او به دور از جنجالها و هیاهوهای هنری در شهرستان بم، سرپرستی خانواده برادر مرحومش را به عهده گرفت. این همراهی و سرپرستی تا زمان مرگ ادامه داشت به گونه ای که تمام اعضاء این خانواده (به جز خاطره، دختر برادر ایرج) همراه ایرج در زلزله بم عروج کردند.

زندگینامه
ایرج بسطامی در سال ۱۳۳۶ در شهرستان بم از خانواده ای هنرمند متولد شد. هر یک از اعضای خانواده او، از جد پدری گرفته تا پدربزرگ و پدر در زمینه خواندن آواز و نواختن ساز های مختلف تجربه داشتند. تولد و رشد ایرج در چنین خانواده ای به همراه استعداد ذاتی اش موجب گردید که او از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه نشان دهد. این علاقه و پیگیری موجب شد که پدر بزرگ به استعداد شگرف وی در زمینه فراگیری آواز پی برده و بارها به دیگران تأکید کند «او در آینده خواننده بزرگی خواهد شد». از این رو پدر ایرج کمر همت بست تا این کودک مستعد را در مسیر صحیح آموزش قرار دهد و اینگونه شد که ایرج نخستین معلم آواز خویش را در خانه و در هیئت پدر یافت.

وی در سنین نوجوانی مجذوب عموی بزرگوارش یداله بسطامی بود که مردی مهربان و از نوازندگان چیره دست بم و معلم موسیقی بود. در همین ایام گروهی با همکاری برادران بسطامی و با سرپرستی یداله بسطامی تشکیل شد که در رادیو و تلویزیون آن زمان و اردوهای رامسر اجرای برنامه داشتند. پس از آن ایرج با کمک زنده یاد حسین سالاری (از نوازندگان نامدار کرمانی) به کلاس آواز استاد محمد رضا شجریان راه پیدا کرده و به فراگیری آواز و ردیف های آوازی پرداخت. در آن زمان او علیرغم مشکلات راه و مسافت زیاد، هفته ای یک بار به عشق فراگیری آواز از بم به تهران می آمد.سپس اتاقی در محله پامنار تهران اجاره کرد.

در آن سال ها هیچ چیز ایرج را از ادامه تمرینات باز نمی داشت، مشکلات شخصی، تحولات عظیم اجتماعی همچون انقلاب ایران و … هرگز لحظه ای در روند فراگیری این هنرمند عاشق خللی ایجاد نکرد . بعد از تعلیمات استاد شجریان نزد استاد مشکاتیان رفت و به فراگیری تلفیق شعر و موسیقی و ادامه ی ردیف های آوازی پرداخت. نخستین کاست او تحت عنوان «افشاری مرکب» محصول این آشنایی و همکاری است.

ایرج بسطامی در سن ۴۰ سالگی به اوج فعالیت خود رسید و در طول ۱۴ سال فعالیت ۱۱ کاست ماندگار، به یادگار گذارد. او به دور از جنجالها و هیاهوهای هنری در شهرستان بم، سرپرستی خانواده برادر مرحومش را به عهده گرفت. این همراهی و سرپرستی تا زمان مرگ ادامه داشت به گونه ای که تمام اعضاء این خانواده (به جز خاطره، دختر برادر ایرج) همراه ایرج عروج کردند.

او از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه نشان داد و یدالله بسطامی عموی بزرگوارش استعدادش را کشف کرد و پرورش داد. ایرج در این سال‌ها ردیف‌های آوازی در مکتب تهران سبک استاد عبدالله خان دوامی را نزد عمو فرا گرفت و در ۲۲ سالگی به جرگه شاگردان استادان آواز ایران پیوست. وی پس از اخذ دیپلم، به تهران آمد و دوره عالی آواز را نزد استاد محمدرضا شجریان پیگیری کرد که پس از ۷ سال (در سال ۱۳۷۸)، کلاس را رها کرد و به فراگیری مبانی موسیقی نزد پرویز مشکاتیان (آهنگ ساز و نوازندهٔ نامی سنتور) پرداخت و کم‌کم نخستین آلبوم‌های خود را با مشکاتیان منتشر کرد.

آلبوم‌های “افشاری مرکب “، “مژده بهار”، “افق مهر” و “وطن من” در همین دوره به بازار عرضه شدند. در “بوی نوروز” نیز که حاصل همکاری گروه دستان و آهنگ سازی محمدعلی کیانی نژاد می‌باشد و از کارهای به یادمادنی موسیقی ایران است او آواز خواند. سپس بسطامی با همکاری کیوان ساکت “آلبوم فسانه” و با کورش متین، “سکوت” و با حسین پیرنیا “تحریر خیال” را خلق کرد. از قلم نیفتد که آلبوم “موسم گل” حاصل همکاری او با محمدرضا درویشی بود و در آن برخی از تصانیف قمرالملوک وزیری را بازخوانی کرد. آهنگ گل پونه‌ها (در آلبوم رقص آشفته) که نیزپس از مرگ وی در بم آوازه ملی یافت حاصل صدایش روی آهنگی از پیرنیا ست.

آوازهای ایرج بیش تر بر پایه سنتور بود و در گام‌های بلند هیچ کس به مهارت وی نرسید با این همه ذوق و هنر در فقر شدید به سر می‌برد. او هرگز ازدواج نکرد و سرپرستی خانوادهٔ برادر مرحومش را بر عهده گرفت. آوازهای دشتی و محای او نیز در کرمان و کل ایران دارای شهرت بسیاری است.

بسطامی بسیار فروتن بود و شاید این تواضع یکی از علت‌های کم تر شناخته شدنش تا قبل از خاموشی بود. او اجازه نمی‌داد عکسش بر روی نوارهایش درج شود و یا مقاله‌ای در موردش نوشته شود. وی در اواخر عمر کوتاه اما گران مایه خویش به زادگاهش بم پناه آورد و در خانهٔ کاهگلی پدر که عاقبت بر سرش آوار شد، چند صباحی زندگی کرد و سرانجام در سحرگاه پنجم دی ماه ۱۳۸۲ در زلزله بم زیر آوار ماند و زرق و برق جهان و تمام متعلقاتش وداعی بلند گفت. پس از مرگ بسطامی برخی از کارهای گذشته و کنسرت‌های وی با اهالی موسیقی و نیز آلبوم “بی کاروان کولی” «به همراه کیوان ساکت» انتشار عمومی یافت که الله مزار با هم نوازی سه تار بهداد بابایی از جمله این آثار بود.

ویژگی‌های شخصیتی و زندگی شخصی

ایرج بسطامی در اوج فعالیت هنری خود با مرگ برادرش (نصرت الله بسطامی) رو به رو می‌شود و از این رو برای سرپرستی خانواده برادرش به بم بازمی گردد. او علاقه زیادی به برادر از دست رفته اش داشت. زمانی که برای تحصیل آواز به تهران رفته بود، برادر مخارج زندگیش را تقبل کرده بود و این بار نوبت ایرج بود که به بازماندگان برادرش ادای دین کند.

بسطامی هرگز ازدواج نکرد و با وجود این که در فقر شدید به سر می‌برد، سرپرستی خانوادهٔ برادر مرحومش (نصرت الله بسطامی) را بر عهده گرفت. بسطامی بسیار فروتن بود و شاید این تواضع یکی از علت‌های کم تر شناخته شدنش تا قبل از خاموشی بود. او اجازه نمی‌داد عکسش بر روی نوارهایش درج شود و یا مقاله‌ای در موردش نوشته شود.

او به دور از جنجال و هیاهوی هنری در شهرستان بم و استان کرمان، به تدریس آواز برای جوانان محروم و مستعد بم و سرپرستی خانواده برادر مرحومش پرداخت.

وی که در اواخر عمر کوتاهش، به زادگاهش بم پناه آورده بود و در خانهٔ کاهگلی پدر زندگی می‌کرد، سرانجام در سحرگاه پنجم دی ماه ۱۳۸۲، و در پی زلزله بم زیر آوار ماند و به زرق و برق جهان و تمام متعلقاتش وداعی بلند گفت. در طی این زمین لرزه، ایرج بسطامی به همراه تمام اعضاء خانواده برادرش (به جز خاطره، دختر برادر ایرج) درگذشتند.
پس از مرگ ایرج بسطامی

پس از زمین لرزه بم فاطمه بسطامی (خواهر ایرج) و محمدعلی بسطامی (برادر ایرج) بنیاد فرهنگی هنری ایرج بسطامی را تاسیس کردند و از فعالیت‌های این بنیاد می‌توان به برگزاری تلاش برای معرفی افراد به جامعه، برگزاری مراسم نکوداشت زنده یادان استاد پرویز مشکاتیان و ایرج بسطامی اشاره کرد.

محمدعلی بسطامی (برادر ایرج بسطامی) در گزارشی از نشست مطبوعاتی نخستین جایزه آوازی ایرج بسطامی درباره معرفی جوانان اهل موسیقی به جامعه با بیان این که شجریان و مشکاتیان، ایرج را به جامعه شناساندند، گفت: به یقین ما در تمام مراحل کاری (معرفی موسیقی دانان به جامعه و..). مدیون این دو استاد بزرگ هستیم. البته یکی دیگر از فعالیت‌های این بنیاد تقدیر از هنرمندان در زمان حیاتشان است که در این باره می‌توان به مراسم بزرگداشت استاد پرویز مشکاتیان اشاره کرد.

همچنین کتابی تحت عنوان سکوت گویا وجود دارد که در آن مجموعه نوشته‌های درباره ایرج بسطامی و تمامی آثار خوانده شده توسط وی گرد آمده و از سوی انتشارات آتنا به بازار کتاب عرضه شده است. مسعود زرگر این کتاب را از مقالات و نوشته‌های علی شیرازی گردآوری کرده است.

سخن پرویز مشکاتیان در مصاحبه‌ای درباره ایرج بسطامی: “تنها افتخارم در زندگی این است که ترانه وطن من با صدای ایرج، از طرف سازمان یونسکو سرود ملی اعلام شد.”

آثار

کنسرت‌ها

کنسرت با گروه عارف در ایران و اروپا (افشاری مرکب)، آهنگساز: پرویز مشکاتیان

کنسرت با گروه عارف در اروپا و شرکت در فستیوال جهانی موسیقی روح زمین(مژده بهار)، آهنگساز: پرویز مشکاتیان

کنسرت راست پنجگاه، آهنگساز و سرپرست گروه: پرویز مشکاتیان

کنسرت باگروه دستان در دستگاه سه گاه و همایون (بوی نوروز)، ۱۳۷۱ آهنگساز و سرپرست گروه: حمید متبسم

کنسرت با گروه وزیری در دستگاه راست پنجگاه و آواز ابوعطا(فسانه)، آهنگساز و سرپرست گروه: کیوان ساکت

بی کاروان کولی «آخرین کنسرت زنده یاد ایرج بسطامی به همراهی گروه وزیری در مایه شور، شوشتری و آواز دشتی»، آهنگساز و سرپرست گروه: کیوان ساکت.

کنسرت گل پونه ها ۱ همراه با گروه همایون، در دستگاه همایون، آهنگساز و سرپرست گروه: حسین پرنیا

آلبوم‌ها

افشاری مرکب «کنسرت گروه عارف در ایران و اروپا»، آهنگساز: پرویز مشکاتیان

مژده بهار «کنسرت گروه عارف در اروپا و شرکت در فستیوال جهانی موسیقی روح زمین»، آهنگساز: پرویز مشکاتیان

افق مهر «کنگره بین‌المللی بزرگ داشت خواجوی کرمانی»، آهنگساز: پرویز مشکاتیان

وطن من گروه عارف، آهنگساز و سرپرست گروه: پرویز مشکاتیان

مرکب خوانی مقام صبر، آهنگساز و سرپرست گروه: پرویز مشکاتیان

بوی نوروز «کنسرت گروه دستان در دستگاه سه گاه و همایون»، آهنگساز و سرپرست گروه: حمید متبسم

موسم گل «اجرای تصانیفی از عارف و شیدا توسط ارکستر سمفونیک تهران»، رهبری و تنظیم: محمدرضا درویشی

فسانه «کنسرت گروه وزیری در دستگاه راست پنجگاه و آواز ابوعطا»، آهنگساز و سرپرست گروه: کیوان ساکت

تحریر خیال «در دستگاه شور و همایون»، آهنگساز: حسین پرنیا

رقص آشفته «در آواز ابوعطا، دستگاه شور، دستگاه چهارگاه و همایون»، آهنگساز: حسین پرنیا

ظهور «در دستگاه شور، آواز دشتی و دستگاه چهارگاه»، آهنگساز: اصغر محمدی

سکوت «اجرای تصانیفی از زنده یاد محمد میرنقیبی در دستگاه شور، آواز دشتی، بیات ترک و دستگاه سه گاه»، به همراهی تار جلیل شهناز، تنظیم کوروش متین، گروه نیستان

خزان آرزو «بداهه خوانی به همراه تار و سه تار حسین مجیدیان و اجرای تصانیفی از ساخته‌های همایون خرم و پرویز یاحقی در آواز دشتی و بیات اصفهان»

بداهه خوانی و بداهه نوازی «آهنگ ساز: بهداد بابایی»

بی کاروان کولی «آهنگساز و سرپرست گروه: کیوان ساکت»

به این مطلب امتیاز دهید:

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای