پ ۱- پشت چشم نازک کردن: ناز آوردن ۲- پشت دست داغ کردن: تصمیم گرفتن که کاری را انجام ندهند. ۳- پا به دریا بگذاره دریا خشک می شود: بد شانس است. ۴- پرسیدن عیب نیست ،‌ ندانستن عیب است: نادانی بد است. ۵- پنجه با شیر انداختن و مشت با شمشیر زدن کار خردمندان نیست: کار خطرناک کردن کار ...

د ۱- دیگ به دیگ می گه روت سیاه: کسی که عیب دارد به دیگران طعنه می زند. ۲- در نا امیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است: هیچ گاه امیدت را از دست مده. ۳- دل به دریا زدن: ریسک کردن. ۴- دل به دل راه داره: کاری را عیناً انجام دادن. ۵- در دوازه رو می ...

چ ۱- چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی: عاقل کاری را که پشیمانی به بار می آورد نمی کند. ۲- چو فردا شد فکر فردا کنیم: از حالا جوش فردا را نزنیم. ۳- چند تا پیراهن بیشتر پاره کرده: با تجربه تر است. ۴- چغندر به هرات زیره به کرمون: هر چیزی به جای خودش. ۵- چیزی که ...

 ـ الف ۱- ادب از که آموختی از بی ادبان : بادیدن رفتار بی ادبان و انجام ندادن آن. ۲- آب در هاون کوبیدن : کاربیهوده انجام دادن . ۳- آش کشک خاله ات بخوری پاته نخوری پاته : این کار را باید انجام دهی چه دلت بخواد چه دلت نخواد. ۴- آش دهانسوزی نیست : بسیار مطلوب و محبوب ...

ص۱- صابوش به جامه‌ی کسی خوردن : یعنی ضرور و زیان به او هم رسیده.۲-صد تا چاقو بسازه ، یکیش دسته نداره : یعنی هیچوقت به‌حرفش اعتماد نکن.۳- صورتش را با سیلی سرخ نگاه می دارد : کنایه از کسی که همیشه ظاهرش را حفظ می کند.۴- صبر ،‌کلید کارهاست : یعنی عجله کردن در کارها اصلاً جایز نیست .۵- ...