سنتور :::::
سنتور یکی از سازهای موسیقی ایرانی است. فرهنگ دهخدا سنتور را اینگونه بازشناخت کرده است: از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیمهای بسیاری است و با دو مضراب چوبی نواخته میشود. که در اصل سنتور رایج (9 خرکی)دارای 72 سیم است که به دسته های 4 تایی و در 18 دسته تقسیم میشود.
پیشینه :
سنتور بر پایهٔ بررسیها و پژوهشها یکی از کهنترین سازهای گستره ایران به شمار میرود. کهنترین نشا نه ای که از این ساز بر جا مانده، از سنگتراشیهای آشور و بابلیان (۵۵۹پیش از میلاد است. در این سنگتراشیها، صف تشریفاتی که به بزرگ داشت آشور بانیپال بر پا شده تراشیده گردیده و سازی که همانندی زیادی به سنتور دستوروزی دارد، در میان آن صف دیده میشود.
ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (مرگ به سال ۳۴۶ ه . ق) گذشته نگار نامدار و نویسنده نسک مروجالذهب در شرح اوضاع موسیقی در زمان ساسانیان، هنگام نام بردن از سازهای متداول موسیقی ساسانی، واژه سنتور (سنتور) را ذکر میکند. در کتب کهن و تألیفات ابونصر فارابی و ابن سینا نیز نام سنتور چند بار ذکر شدهاست.
عبدالقادر مراغهای ساز یاطوفان را معرفی کرد که شبیه سنتور دستوروزی بود با این تفاوت که برای هر آواتنها یک تار میبستند و با جابجا کردن خرکها، آن را کوک میکردند.
نام سنتور در سرودهها منوچهری نیز آمدهاست:
الگو:کبک ناقوس زن و شارک سنتور زن است فاخته نای زن بط شده تپور زنا
سنتور، سازی کاملاً ایرانی است که برخی ساخت آن را به ابونصر فارابی نسبت میدهند که مانند بربت، ساز دیگر ایرانی بعدها به خارج بردهشد.
برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمانهای بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفتهاست، چنان که امروزه گونههای مشابه این ساز در عراق، ترکیه، سوریه،مصر، پاکستان، هند، تاجیکستان، چین، ویتنام، کره، اوکراین و دیگر کشورهای آسیای میانه و نیز در یونان نواخته میشود.
بر پایهٔ اسناد و مدارک، نگارگریها و مینیاتورهای سدههای پیش، آنچه که ما دستوروزه به نام سنتور در اختیار داریم در واقع سنتوری است که از نزدیک به یکصد و پنجاه سال پیش (زمان قاجار) با شکل و شمایل کنونی خود در اختیار هنرمندان این مرز و بوم قرار دارد. چنان که سنتورهای محمدصادق خان (که نخستین نمونه صوتی ساز سنتور به جا مانده از دورانقاجار متعلق به وی میباشد)، حبیب سماع حضور و حبیب سماعی، در ابعاد، شمار خرک و چگونگی ساخت، بسیار نزدیک به سنتور دستوروزی است.
بررسی دیرینه گردش و تحول ساز سنتور نشان میدهد که این ساز طیف گستردهای از سبکها و مکاتب گوناگون را در سده کنونی به خود اختصاص داده، به گونهای که پس از یک بررسی اجمالی، میتوان اذعان داشت حداقل ۱۵ سبک و مکتب گوناگون و فعال در این عرصه شهره ویژه و عام اند .
تگونه و جوراجوری چشمگیر مکاتب و سبک ها انگیزه تگونه در آوادهی ساز، تکنیک نوازندگی و چگونگی آهنگسازی و نغمهپردازی در سطوح گوناگون بودهاست.
سنتور، یا آنچنان که استاد ابوالحسن خان صبا گاه مینوشت: سنتور، در سالهای پایانی عصر قاجار، سازی تقریباً فراموش شده و رو به نابودی بود. سازهای اصلی، تار، تنبک وکمانچه بودند و دوره قاجار، در واقع «عصر تار» بود. شمار کمی سنتور مینواختند و شمار کمتری نیز سنتور میساختند و میآموختند .
/////////////////////////////////////////////////////////////
گسترش سنتور در جهان :
با پشتگرمی به سالها گذشته آثار پیدا شده گمان این است که این ساز از کلکرو ایران به کشورهای دیگر راه یافته و نامهای گوناگونی پیدا کردهاست . سنتور با اندک تفاوتی در شکل ظاهر و با نامهای گوناگون در شرق و باختر جهان وجود دارد. این ساز را در کشور چین یان کین، در اروپای شرقی دالسی مر، در انگلستان باتر فلایها، در آلمان و اتریش مک پر، درهندوستان سنتور، در کامبوج فی و در آمریکا زیتر مینامند که هر کدام دارای وجه تشابهاتی هستند. ساز سنتور در شماری از کشورها مانند ارمنستان و گرجستان نیز رایج هست. همچنین سنتورهای عراقی –هندی- مصری و ترکی که بعضی از آنها حدود ۳۶۰ سیم دارند.
/////////////////////////////////////////////////////////////
ساختار سنتور :
این ساز از جعبه ای ذوزنقهای شکل تشکیل شده که لبهها آن بنامند از: بلندترین ضلع، نزدیک به نوازنده و کوتاهترین ضلع و موازی با ضلعیش و دور از نوازنده و دو ضلع کناری با طول برابر که دو ضلعپیشی را به طور مورب قطع میکند. ارتفاع سطوح کناری ۸ تا ۱۰ سانتیمتر است.
جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه چوبی است.؛ دوسطح فوقانی و تحتانی به کلاف سنتور که سطح جانبی دور آن را تشکیل می دهد متصل می شوند نیروی ناشی از فشار سیم ها که از طریق خرک ها به صفحه ی بالایی منتقل می شوند باعث تغییر شکل و نشست صفحه و تشدید آن در دراز مدت می شوند برای جبران این کاستی پل هایی در حعبه ی سنتور قرار داده می شود و نیز ضخامت صفخه ها باید برای بار وارده از صفحه پیشبینی گردد صفحه ی پایینی گرجه تحت تاثیر مستقیم نیروی سیم ها نیست اما واکنش آنها را از پل دریافت می کند و باید برای مقاومت دربرابر تغییر شکل ها پیش بینی شود بر روی سطوح فوقانی دو ردیف معمولاً ۹تایی خرک چوبی قرار دارد ردیف راست نزدیک تر به کناره راست ساز است و ردیف چپ کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارد .فاصله میان هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ را پشت خرکمینامند. از روی هر خرک چهار رشته سیم ها کوک گذر میکند ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده میشود. گوشیها در سطح کناری راست کنار گذاشته شدهاند. سیمهای سنتور به دو دسته «سفید» (زیر) و «زرد» (بم) بخش میشوند. دسته سیمهای سفید بر روی خرکهای ردیف چپ و سیمهای زرد بر روی خرکهای ردیف راست به تناوب قرار گرفتهاند. طول بخش جلوی خرک در سیمهای سفید دو برابر طول آن در بخش پشت خرک است و میتوان در پشت خرک نیز از سیمهای سفید استفاده کرد (آوای آن به نسبت عکس طول، یک اکتاو نسبت به آوای بخش جلوی خرک بالاتر است). همچنین هر سیم زرد، یک اکتاو بمتر از سیم سفید بی درنگ پس از آن آوا میدهد .
سرگذشت سنتور از گذشته تا امروز :
ساز سنتور پیشتر با ۱۲ وتر سیم بم و ۱۲ وتر سیم زیر ساخته میشد و سنتور ۱۲ خرکی نامیده میشد. امروزه سنتور ۱۰ خرک و سنتور ۱۱ خرک نیز ساخته میشود. سنتور ۹ خرک رایج ترین گونه سنتور است که پر استفاده ترین نوع آن سنتور سُل کوک است و نتهای ردیف بر اساس آن نوشته شدهاند. در سنتور ۹ خرک، چنانچه بر اساس راست کوک تنظیم شود، به ترتیب سیمها از پایین بر مبنای می-فا-سل کوک میشوند و برای اجرای گروهی و ارکستر باره است.
/////////////////////////////////////////////////////////
سنتور کروماتیک و سنتور کروماتیک بم :
به خواست تکمیل فواصل کروماتیک میان اصوات و نیز به قصد تأمین اصوات بم، در حدود بیست سال اخیر دو گونه سنتور با شمار زیادتر خرک ساخته شدهاند. سنتور کروماتیک با همان میدان آوای سنتور معمولی ولی دارای خرکها و اصوات کروماتیک بیشتر است. میدان آوای سنتور کروماتیک بم یک فاصله پنجم بمتر از سنتور کروماتیک است و گسترش آن سه اکتاو و نیم است. در دو گونه سنتور کروماتیک، هر صوت بدست سه رشته سیم همکوک حاصل میشود. به عبارت دیگر روی هر خرک سه سیم تکیه کردهاست. از هر دو سنتور کروماتیک و کروماتیک بم استفادههای همنوازی میشود و در کارهای جدید تکنوازی سنتور های کروماتیک دیده میشود .
///////////////////////////////////////////////////////
نوازندگی سنتور :
نوازندگی سنتور با دو چوب نازک که به آنها «مضراب» گفته میشود، انجام میشود. مضراب ها در گذشته بدون نمد بودند ولی اکنون بیشتر به مضراب ها نمد میچسبانند که باعث نرمتر شدن و کم زنگ تر شدن آوای سنتور میشود. در اکثر اوقات، نوازنده باید با هر یک از مضراب ها، نت متفاوتی را اجرا کند (به ویژه در برخی از چهارمضراب ها که بیشتر پایه قطعه با دست چپ و ملودی با دست راست اجرا میشود). به همین دلیل نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دستها، به تمرکز ذهن نیز نیاز دارد که تنها با آزمون فراوان بدست میآید.
سنتور سازی است که اگر نوازنده بر آن چیره شود، میتواند با آن کارهای زیبا و ماندگاری بیافریند. این ساز به خوبی توانایی تکنوازی و همنوازی را دارا میباشد.
برابر نیمهٔ زندگانی آزمون سنتورنوازان، به کوک کردن آن میگذرد. چون کوبههای مداوم مضراب روی سیمها و تاثیر گذاری نم و گرما روی چوب و سیمها کوک را به هم میزند و ۷۲ سیم باید مرتب کوک یا هم خوان شود، از این رو سنتور، سازی شناخته میشود که همراه با زیبایی، بسیاری از پیامدهای پزشکی میتواند روی آوا و کوک آن تاثیر بگذارد و حتی نوازندههای کارکشته را برای یک کوک دلخواه ناکام میگذارد.
/////////////////////////////////////////////////////////////////
تعریف سنتور به روایت یکی از اساتید ::::
بدون تردید, سنتور یکی از کهن ترین سازهای ایرانی است که حتی برخی ابداع آن را به فارابی نسبت می دهند. شاید این روایت, چندان صحت نداشته باشد, ولی همینکه نام این ساز بارها و بارها در کتب قدیمی , در اشعار قدما و همینطور تصویر آن نیز در حجاریهای شوش دیده می شود, نشان از قدمت طولانی این ساز است.
به طور یقین می توان گفت که در طول تاریخ پرفراز و نشیب موسیقی ایرانی, سنتور یکی از پرطرفدارترین سازها در بین مردم بوده است و آن هم بدلیل صدای زیبا و دلربای این ساز است. نوای دلنشینی که پیوند دهنده قلب آدمی با رفیع ترین احساسات معنوی و آسمانی است…
سنتور
این صدای خوش و در کنار آن, آسان جلوه نمودن نوازندگی این ساز (به صوریکه افراد مبتدی نیز می توانند صدای خوش از آن بوجود آورند), باعث شده است که افراد زیادی به سوی این ساز کشیده شوند. ولی افسوس که فقط افراد اندکی این راه را ادامه داده و به هدف خویش می رسند. زیرا سنتور سازی است در آغاز راه, آسان, ولی در ادامه, بسیار سخت و دشوار. به طوریکه هیچ فردی بدون انجام تمرینها و ممارستهای فراوان, نتوانسته است بر این ساز مسلط شود.
جایگاه حال حاضر این ساز در میان مردم, با گذشته بسیار متفاوت بود. سنتور در عهد قاجار, سازی بود تجملی و اشرافی (مانند جایگاه پیانو در زمان ما) که فقط متعلق به خانواده های مرفه بود. تا اینکه حبیب سماعی با کوششهای فراوان, به تدریج توانست آن را به میان عامه مردم آورده و گسترش دهد.
سنتور سازی است ذوزنقه ای شکل که معمولا آن را از چوب درخت گردو می سازند. بلندترین ضلع در سنتورهای معمولی (ضلع نزدیک به نوازنده), 90 سانتی متر, کوچکترین ضلع (ضلع دور از نوازنده), 35 سانتی متر, اظلاع کناری آن که به صورت مورب هستند, 38 سانتی متر و ارتفاع آن نیز 6 تا 10 سانتی متر است. روی سطح سنتور دو حفره به شکل گل وجود دارد که علاوه بر زیبایی ظاهری ساز, در نرمی و لطافت و شیشه ای شدن صدای سنتور نیز نقش زیادی دارد.
سیمهایی که در سنتور به کار می روند, از دو جنس هستند. سیمهای زرد (بم), ترکیبی از قلع و مس و سیمهای سفید (زیر) نیز از جنس فولاد هستند. البته لازم به ذکر است که در بیش از صد سال قبل که سیم مفتولی به صورت امروزی وجود نداشت, سنتورسازان از روده گوسفند, به عنوان سیم استفاده می کردند.
این سیمها روی پایه های کوچک چوبی که به آنها خرک گفته می شود, قرار می گیرند. در سنتورهای معمولی, دو ردیف خرک 9 تایی (جمعا 18خرک) وجود دارد که به سنتورهای 9خرک معروفند. (سنتورهای 11 و 12خرک نیز وجود دارند که البته زیاد معمول نیستند.) خرکهای سمت راست به کناره راست ساز نزدیکترند و خرکهای سمت چپ, کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارند. (فاصله بین هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ ساز را پشت خرک می گویند.)
روی هر خرک 4 سیم قرار می گیرد که دقیقا باید یکصدا کوک شوند زیرا همگی بیانگر نت واحدی هستند. کوک کردن سنتور, با چرخاندن گوشی ها (پیچهایی که در سمت راست سنتور قرار دارند), بوسیله آچار مخصوص انجام می شود. اگر حتی صدای یکی از 4 سیمی که بر روی یک خرک قرار دارند, کمی با بقیه سیمها متفاوت باشد, صدای آن نت کاملا اشتباه می شود (اصطلاحا صدا خارج می شود). به همین دلیل است که کوک کردن سنتور, امری بسیار دشوار و زمانبر است.
محدوده صدادهی سنتور, کمی بیش از 3 آکتاو است. به طوریکه پزیسیون سوم (پشت خرک), زیرتر از پزیسیون دوم (سیمهای سفید) و همینطور پزیسیون دوم نیز, زیرتر از پزیسیون اول (سیمهای زرد) است. با اینکه از این نظر سنتور یکی از گسترده ترین سازهای ایرانی است اما این ساز دارای تمام فواصل کروماتیک مخصوص موسیقی ایرانی نمی باشد, یعنی در عین گستردگی, محدود است!
محدودیت سنتور بر می گردد به کوک آن. به طور مثال نوازنده برای نوازندگی در گوشه حصار در ادامه دستگاه چهارگاه (از ردیف ملی), کمی با مشکل روبرو می شود و برای اینکار باید کوک یکی از نت ها را کمی تغییر دهد. (یا در مواقعی این چنین, نوازنده مجبور است خرکها را جلو و عقب ببرد که این باعث عدم توازن بین سیمهای سفید و پشت خرک می شود) بدلیل رفع این مشکل, چند سالی است که به پیشنهاد حسین دهلوی, سنتورهای کروماتیک ساخته شده است. سنتورهای کروماتیک دارای همان میدان صدای سنتورهای معمولی هستند ولی با خرکهای بیشتر (30خرک) و همینطور دارا بودن تمامی اصوات کروماتیک, که کاربرد آنها بیشتر در ارکسترهاست.
● به نمونه ای از سنتورنوازی دقت کنید
نوازندگی سنتور بوسیله دو چوب نازک که به آنها مضراب گفته می شود, انجام می شود. مضرابها در گذشته بدون نمد بودند ولی در حال حاضر معمولا به مضرابها نمد می چسبانند که خود باعث لطیف تر شدن صدای سنتور می شود. در اکثر اوقات, نوازنده باید با هر یک از مضرابها, نت متفاوتی را اجرا کند (مخصوصا در بعضی از چهارمضرابها که معمولا پایه قطعه با دست چپ و ملودی با دست راست اجرا می شود). به همین دلیل نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دستها, به تمرکز ذهن نیز, نیاز دارد که فقط با تمرین فراوان حاصل می شود.
سنتور سازی است که اگر نوازنده بر آن مسلط شود, می تواند بوسیله آن آثار زیبا و ماندگاری خلق کند. این ساز به خوبی قابلیت تکنوازی و همنوازی را دارا می باشد.
ارسال پاسخ