صنایع دستی خراسان شمالی

مهاجریست

بافته های داری

وجود مراتع سرسبز و بکر و رونق دامداری که نتیجه آن دسترسی به مواد اولیه فراوان و ارزان قیمت است، دستبافت های متنوع و چشم نوازی از  نظر طرح و رنگ را باعث شده است. نقشهای ذهنی همه ریشه در اعتقادات و باروهای بافنده دارد. نگاره ها و موتیف ها برگرفته از طبیعت و زندگی روزمره و کارکردی سمبلیک دارند. بافته های داری شامل موارد گلیم، سفره کردی، پلاس، قالی، قالیچه و پشتی می باشد.

گلیم

نوعی مفرش بدون پرز است که از درگیری تار و پود به یکدیگر ایجاد می شود. که معمولاً تار از پنبه و پشم بوده و پود گذاری با نخ های پشمی بوده یا کرک بصورت رنگی انجام می شود. گلیم بافی در ایران شوه های گوناگونی دارد ولی انچه که مهم است و گلیم یک منطقه را از منطقه دیگر جدا می کند نقوش و طرحهای مورد استفاده رنگ آمیزی و نوع بافت آن بسیار است. گلیم شامل یک رو و دورو بوده و موارد استفاده ان بسیار است. نه تنها جهت زیانداز بلکه در مواردی دیگر چون جوال، خورجین، پادری، کناره، پرده ای، کیف، پشتی و موارد تزئینی به کار می رود. امروزه تقریباً در تمام شهرستانهای استان بافت گلیم رواج داشته و در کلیه مراکز اموزشی صنایع دستی به هنر جویان آموزش داده می شود.

سفره کردی

رایج ترین هنر عشایر بافت نوعی گلیم به نام سفره کردی است که بازگو کننده داستان زندگی بافنده است. این هنر مختص به خراسان بزرگ بوده و از بافته های منحصر به فرد زنان کرد عشایر این خطه می باشد که در شهرستانهای بجنورد، مانه و سملقان، شیروان، فاروج و اسفراین رواج دارد. سفره کردی با نقشهای بسیار زیبا و با مضامین و مفاهیم عمیق که ریشه در باورهای این منطقه دراد، از جنس پشم بافته می شود. نقوش به کار رفته در این دستبافته های نیز دارای تنوع بسیاری بوده که عمدتاً شامل نقوش انتزاعی گیاهی، حیوانی و نقوش هندسی و بر اساس سه شکل مربع، مثلث و دایره می باشد.

جاجیم

جاجیم دستبافته ای ضخیم شبیه پلاس یا گلیم که راه راه و رنگین است و مانند سایر دستبافته ها به عنوان زیرانداز مورد استفاده قرار می گیرد و جنس آن عمدتاً از پشم انتخاب می گردد، تمام جاجیم یک بار بافته می شود و رنگ و نقش آن متنوع و نمادهایی مانند جوان بودن بافنده و امید به آینده ای روشن را در بر دارد.

فرش، پشتی و قالیچه ترکمنی

فرش و پشتی ترکمنی هنر دست زنان ترکمن نشین بجنورد و همچنین در شهرستانهای مانه و سملقان رواج داشته و نقوش بسیار زیبا و خاص آن چشم را نوازش می دهد.

عمدتاً نقوش فرشهای ترکمن از لحاظ شکل هندسی و شکستگی خطوط، خاص مردم کوچ نشین که به صورت ذهنی و در انواع طرحهای ترکمن یموتی، شانه ای، آغال، چهارقاب، غزال گز و قاشقی بافته می شود.

پلاس بافی

پلاس نوعی گلیم پشمی است که از دیرباز به عنوان زیرانداز مناسب جهت محافظت از رطوبت، سرما و گرمای زمین به کار می رود و به این لحاظ در مفروش نمون کف چادرهای عشایر  خراسان شمالی که اغلب در زمینهای مرطوب و بدون زه کشی برپا می گردد و نیز در خانه های روستایی مورد استفاده قرار می گیرد. پلاس در سایر نقاط ایران نیز بافته می شود و در خراسان شمالی به صورت بافت پیچ انجام می گیرد.

نساجی سنتی

این هنر گره خورده با زندگی مردم این سرزمین که دیرزمانی از رونق و شکوفایی خاصی برخوردار بوده و درصد بالایی از مواد اولیه مورد نیاز تولید لباس و پوشاک را در استان تامین می کرده است. در حال حاضر نیز بخشی از این منسوجات نظیر چادرشی در شهرستانهای جاجرم و اسفراین بافته می شود. از ابعاد بزرگ تولید شده آن نیز برای پیچیدن رختخواب و از ابعاد کوچک آن نیز برای رومیزی و پرده و … استفاده می شود.

چادرشب

چادرشب، دست بافته دستگاهی است که در گذشته از نخهای ابریشمین جهت بافت انها استفاده می شد ولی در حال حاضر جهت بافت چادرشب از نخهای پشمی و پنبه ای استفاده می شود که مصارف گوناگونی دارد. از ابعاد بزرگ آن برای پیچیدن رختخواب و ابعاد کوچک آن به عنوان رومیزی، حوله، دستمال و … استفاده می شود. پارچه بافی در منطقه جرگلان بجنورد نیز رواج دارد گکه جنس آن از ابریشم مرغوب می باشد.

چاروق دوزی

چاروق به استنادلغت نامه دهخدا کلمه ای ترکی است و به نوعی پای افزار و یا کفش اطلاق می شود که از پوست تهیه شده باشد و آن را با ریسمانهای ضخیم و بلندی به پای بندند.

چاروق با ویژگیها و ظاهر خاصش از گذشته های دور در مناطق شمال شرقی ایران از جمله بجنورد متداول بوده است و باتوجه ساکنین کرد و ترک می توان این پای افزار سنتی را متعلق به این منطقه دانست. رویه چاروق را توسط نخهای الوان ابریشمی و گلابتون زودوزی می کنند و همچنین با انواع ابزار مخصوص فلزی سطح آن را به روش سوخت و یا حکاکی چرم زینت می دهند.

در خراسان شمالی به دلیل وجو قومیتهای مختلف ترکمن، کرد و ترک و … و هم نشینی فرهنگ های مختلف البسه محلی با رنگ های متنوع و شاد و نقوش مختلف شکل گرفته است.

            لباس کردی:

لباس کردی از بخشهای مختلفی چون شلیته، گراس، جلیقه، یاشار، سربند، گار و جوراب و کفش محلی (چاروق) تشکیل شده است

            لباس ترکمن:

پوشاک مورد نیاز افراد خانواده ترکمن توسط زنان قبیله و از پشم گوسفند یا ابریشم تهیه می گردد.

البسه محلی ترکمن در دو بخش زنان و مردان شامل مواردی چون دون، اچمک، چا.ک، کولته، چلپی و … می باشد.

            جوراب کردی

جوراب بیشتر توسط اقوام چادرنشین تولید و استفاده می وشد. نام دیگر جوراب محلی، جوراب کرکی می باشد که به جوراب کردی هم معروف است. طرحهای آن بیشتر نقوش هندسی است و رنگهای به کار رفته در بافت جوراب رنگهای قرمز تند، سرمه ای، زرد می باشد. نخ به کار رفته در جورابهای سنتی نیز از پشم گوسفند می باشد.

            چوخه

در اکثر فرهنگ های لغت چوخه را نوعی تن پوش پشمی معنی نموده اند. چوخه بافی از صنایع دستی خراسان به ویژه خراسان شمالی است که البته در چند دهه اخیر از رونق کمتری برخوردار بوده است. این دستبافته معمولاً از پشم بره یا شتر تهیه می گردد و پس از اماده شدن پشم و تبدیل به نخ تابیده از طریق پود گذاری بر روی دار زمینی تولید می گردد. چوخه به عنوان جلیقه، لباس کشتی(پالتوی چوخ)، پا تابه، کت و شلوار و … بکار می رود و به علت نوع آب و هوای سرد و شرایط اقلیمی مردان چوخه را به عنوان البسه در زمستان استفاده می کنند. معمولاً جوانان و پهلوانان ایل که عموماً ورزشکار و سخت کوش بوده اند سفارش پالتوی چوخ را می دادند و این لباس را به عنوان یک قانون در هنگام مبارزه کشتی به تن می کردند و از اینجا بود که نام این مبارزه به کشتی با چوخه شهرت یافت. مهمترین علت پوشیدن این لباس، استحکام آن است بطوریکه در مبارزه کشتی هیچ پارچه ای مانند چوخه دوام نمی آورد .

            کلاه کرکی

کلاه کرکی، کلاهی از جنس کرک می باشد که به دلیل داشتن حفاظ روی گوش در اصطلاح محلی به کلاه گوشی نیز معروف است. این هنر از هنرهای دستی خاص و کهن شهرستانهای گرمه و جاجرم می باشد که ماده اولیه آن کرک بز یوده و به صورت کاملاً خام و خود رنگ استفاده می شود. مراحل بافت آن بسیار ساده بوده و بدون دخالت هیچگونه ماشین یا ابزرا خاص، تنها توسط ۵ عدد میل چوبی بافته می شود. از خواص منحصر به فرد آن غیرقابل نفوذ بودن در برابر سرما، نم و رطوبت است که باعث شده تا کنون کاربرد خود را حفظ نماید.

ساخت زیورآلات سنتی

زیورآلات مکمل لباسهای سنتی و بومی بوده و معرف آداب، رسوم، عادات و سنن و فرهنگ مردم این استان می باشد. آنچنان که در مراسم عروسی و جشن و شادمانی اسب عروس نیز با زیورآلات خاص تزئین می شده است.

هنرمندان ترکمن خراسان شمالی با استفاده از طلا، نقره، قلع، فیروزه، پشم،عقیق، مهره ها و رنگینهای شیشه ای رنگی، با ابزاری چون سندان، چکش، سمباده، سوهان، انبردست، سیم چیم و مته و … و با ذوق و مهارت خاصی، ضمن حفظ ویژگی ها و اصالتهای منطقه به خلق این آثار هنر مشغولند.

ساخت سازهای سنتی

از سازهای بومی و رایج در این استان می توان به سازهای دوار، سه تار، دهل و سرنا، دایره، کمانچه و قشمه اشاره نمود.

لازم به توضیح است که سازهای تار (با یازده تا چهارده پرده) سه تار و کمانچه جزو سازهای زهی محسوب و قشمه و سرنا نیز جزو سازهای بادی محسوب می شوند. ساز قشمه جزو سازهای اصیل این استان بوده که دارای هفت بند در ابلا و یک بند در زیر می باشد و بدنه نی آن از جنس چوب ساخته می شود. جنس این سازها غالباً از چوب های گردو، سنجد، توت و افرا بوده و در اسخت ملزومات آنها نیز از موادی چون استخوان و شاخ قوچ استفاده می گردد.

  نمدمالی

این مصنوع در منطقه راز و جرگلان بیشتر به چشم می خورد و زمینه آن خود رنگ بوده و به رنگهای کرم و قهوه ای تولید شده و در نگاره های جای گرفته در ا« نیز از رنگ قرمز استفاده می گردد.

هنگام نقش اندازی در نمد از تصاویر و موتیفهای هندسی و همچنین حرکات اسپیرال یا حلزونی استفاده می شود. کلاه، پالتو، زیر انداز و … محصولات تولید شده از نمد می باشند.

نمد ساده ترین نوع کف پوش است و ساخت آن احتیاج به دستگاه خاصی ندارد، در نمدمالی عمل بافتن انجام نمی شود بلکه با ایجاد فشار و رطوبت و حرارت، موجب در هم رفتن الیافت پشمی می شود. دو خاصیت جعد پذیر و پوسته ای شدن پشم امکان تولید نمد را فراهم می کنند.

منبت چوب

برجسته کاری و کندن قسمتهای اضافی طرح برروی چوب را منبت کاری گویند .

ضریح منبت کاری شده به جای مانده در مقبره شیخ بیدوازی عارف دوره تیموری از قرن ۹ هجری درشهرستان اسفراین ، بیانگر رواج و قدمت دیرینه  این هنردر استان می باشد که امروزه نیز در سطح استان هنرمندان به خلق اثار در این زمینه اشتغال دارند .

رنگرزی سنتی

به تبع دستبافته های متنوع در این استان و وجود شرایط اقلیمی مساعد و وجود بافت بافت گیاهی متنوع در منطقه و همچنین رونق دامداری در آن، این هنر صنعت در این استاد از پیشینه بسیاری برخوردار است.رنگرزی سنتی، با وجود تفاوتهایی که در مناطق مختلف وجود دارد، دارای فرمول شخصی بوده و حاصل تجربه صدها ساله مردمان این مرز و بوم است که همواره با اقتباس از طبیعت به زندگی خود رنگ بخشیده اند. در بخش رنگینه های گیاهی، گیاهانی چون روناس، گل بابونه، برگ انگور، برگ درخت توت، پوست انار، زعفران، پوست پیاز و … کاربر داشته و در بخش رنگینه های حیوانی نیز، قرمزدانه بهترین ماده رنگزای می باشد.

به این مطلب امتیاز دهید:

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای